هم‌چنان نور امید در دلم روشن است

خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که چنین مسیر سبزی را سر راهم قرار داد تا بتوانم سرسبزی زندگی‌ام را بهتر ببینم و از آن لذت ببرم.

هر روز که می‌گذرد، به این فکر می‌کنم که چگونه یک مصرف‌کننده شریک بدبختی‌ها و شاید هم خوشبختی‌هایم شد.
تقریباً سه سال از آمدن من به کنگره می‌گذرد و هنوز مسافر من به درمان نرسیده است. بارها و بارها مشکلات متعددی سر راهم قرار گرفتند تا به مقصد نهایی نرسم؛ اما هم‌چنان نور امیدی در دلم روشن است و ایمان دارم که تنها مکان مقدسی که می‌تواند آینده‌ساز خانواده‌ام، به‌خصوص پسرم باشد، همین‌جاست.

اوایل ورودم به کنگره اصلاً حال خوبی نداشتم و دائماً به فکر خودکشی بودم و خودزنی می‌کردم؛ اما به مرور زمان، به کمک آموزش‌های کنگره۶۰ بخشی از وجودم دوباره زنده شد و این تغییرات را کاملاً احساس می‌کردم.

گاهی به این فکر می‌کنم که با وجود همین آموزش‌ها بود که نه‌تنها دانایی‌ام درباره بیماری اعتیاد بالا رفت؛ بلکه نگاهم نسبت به بسیاری از مسائل و موضوعات تغییر کرد. درست است که بیماری مسافرم مرا از دوستان اطرافم دور کرد؛ اما دوستانی به من بخشید که راه بهتر زندگی کردن و محبت کردن را به من آموختند، دوستانی از جنس عشق و محبت.

در کنگره، علاوه بر چگونگی برخورد با دیگران، خدمت کردن و غذا خوردن را نیز یاد گرفتم. آموختم که می‌توانم با رساندن مواد غذایی مناسب به جسم، بیماری‌های درون خود را جست‌وجو و درمان کنم.

در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر، آقای مهندس بیان می‌کنند: «سیستم بدن ما مانند کارخانه‌ای عظیم است که با نیروهای خاصی کار می‌کند، بخشی از این نیروها برای ما شناخته شده‌اند و بخشی هنوز به صورت ناشناخته باقی مانده‌اند». این موضوع آن‌قدر برایم جذاب بود که وارد لژیون تغذیه سالم شدم و فهمیدم هیچ شناختی از جسم خود ندارم و مانند مسافرم، تخریب‌های فراوانی به جسم خود وارد کرده‌ام. نکته‌ اصلی که از آموزش‌ها گرفتم این بود که انسان می‌تواند تغییر نماید و سرنوشت‌ها با خواست انسان‌ها رقم زده می‌شوند.
نکته به نکته‌ این کتاب‌ها و سی‌دی‌ها آموزش است و با هر بار خواندن و مرور، متوجه یک آموزش جدید می‌شویم. بابت این نعمت بزرگ هزاران بار شکر می‌کنم و از خداوند می‌خواهم هم‌چنان یاری‌رسان من در این مسیر سبز باشد.

در پایان، از جناب مهندس و خانواده‌ محترم ایشان نهایت قدردانی و سپاس را دارم و از خداوند برایشان طول عمر با عزت خواستارم.

نویسنده: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم) رابط خبری
ویرایش و ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر زهرا (ح) (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو