.png)
برداشت از سیدی همسفر فریبا
همیشه به دنبال یک دلیل قانعکننده برای زندگی انسانها در این دنیای پرزرق و برق بودم و میخواستم بدانم از کجا آمدهام و آمدن من بهر چه بوده است؟ این موضوع در کنگره با گوش دادن به سیدی ایستاده از آقای مهندس تا حدودی برایم باز شد. آموختم که ما انسانها در پرتو یک جهانبینی درست، قادر خواهیم بود راه و رسم درست زندگی کردن را بیاموزیم و آن جهانبینی چیزی جز دانستن قوانین واقعی و معنوی زندگی و درآمیختن آن با مادیات نیست.
در این راستا دانستم تفکر و اندیشه یک قانونی است که همه چیز ما را تحتالشعاع خود قرار میدهد. تفکری که هم مکانیزم جلورونده و هم پسرونده دارد، هم خیر، خوشی، فردوس الهی و هم غم و عذاب جهنمی را به ارمغان میآورد؛ اگر تفکر خود را با لباسی از جنس سختی، تلاش و تحمل زینت دهم و ایستادگی خود را مانند درخت نخل در برابر ناملایمات و فشارها پایهریزی کنم، محال است که نتوانم با قدرت و بدون ترس و عجله قفلهای زنگ زده وجودی خود را تا رسیدن به نتیجه یکی یکی باز کنم و به جایی برسم که نیروهای از دست رفته را که در ایام ناآگاهی و ناکامی به بطالت گذراندهام را بازپروری کنم.
از دورانی یادآور میشوم که فقط در فاضلاب و لجنهای ذهنی منحصر به فرد خود دست و پا میزدم و میخواستم بدانم چرا من نباید داشته باشم؟ چرا من نمیتوانم؟ چرا نمیگذارند؟ چرا نمیشود؛ ولی دیگری میتواند و برای او میشود؟ آری اینجا بود که فهمیدم؛ باید تفکر، تعقل و عمل من یکی شود و مانند کوهی استوار در مقابل ترس از نرسیدن و ناکامیها بایستد؛ باید با خویش خویشتن خود یکی شوم و با او مصالحه کنم؛ چرا که او اصل وجود من است و ظاهر، مرکبی است برای گذار؛ باید در راهی قدم بگذارم که با وجود و خویشتن دیگران، یدی واحد شویم برای رسیدن به صراط مستقیم که از نور و راستی خبر میدهد و آموزش بگیریم در جایی که آقای مهندس خود روزی گم کرده خویشتن خویش بوده و با کمک او جویای راه شویم و بدانیم آنچه از هستی و نیستی نمیدانیم. با تفکر تاریکیها را پشت سر بگذاریم و با خواستههای معقول خود تحت فرمان الهی، بپذیریم آنچه که تقدیر برای ما رقم خواهد زد تا به یاری قدرت مطلق به جایی برویم که از آنجا انشعاب یافتهایم.

برداشت از سیدی همسفر نازنین
هدف از آموزشها و جهانبینی در کنگره، یادگیری درست زندگی کردن و بهرهمندی واقعی از زندگی است. جهانبینی یعنی آموزش، عمل به آموختهها و حرکت در مسیر حقیقت، تا در آرامش درونی و بیرونی قرار بگیریم.
هیچ هدفی بدون گذر از سختیها به دست نمیآید؛ همانطور که گفتهاند: «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد». یعنی پاداش تنها نصیب کسانی میشود که تلاش میکنند؛ پس باید رنج مسیر را پذیرفت.
این سختیها تنها برای مصرفکننده نیست؛ بلکه همسفر هم آن را تجربه میکند. انرژی و نیروی انسانها به دلیل جهل و ناآگاهی تحلیل میرود؛ اما دانایی دوباره آن را باز میگرداند. انرژی مانند پول است؛ اگر بیحساب خرج شود از بین میرود؛ اما با مدیریت، برکت و ماندگاری پیدا میکند.
برای روشن شدن مطلب، ایشان درخت نخل را مثال زدند؛ درختی که در برابر طوفان خم میشود؛ اما نمیشکند و انسان؛ باید اینگونه باشد و در برابر مشکلات استوار بایستد، نه مثل چوب جارو با هر بادی تکان بخورد. این ایستادگی یادمان میآورد که «بالاتر از سیاهی رنگی نیست».
همچنین، ایشان ترس را دشمن بزرگ تفکر میدانند. ترس تعقل را میگیرد و مانند خوردن غذای فاسد، زیانآور است؛ بنابراین باید در برابر مشکلات آرام بمانیم، خوب فکر کنیم و همه جوانب را بسنجیم.
هر چیزی که در زندگی ما اتفاق میافتد، یا نتیجه خواستههای ما است یا بخشی از تقدیر؛ اما در هر حال، همه تحت فرمان الهی است. «تقدیر» از «قدر» به معنای اندازه میآید و نشان میدهد که همه چیز حساب شده است. خداوند همیشه خیر ما را میخواهد؛ گاهی جلوی آسیبی را میگیرد و گاهی هم اجازه میدهد سختیها را تجربه کنیم، تا از دل آنها درس بگیریم و رشد کنیم.
منبع: سیدی ایستاده
نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) تایپیست کارگاه و همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) عکاس لژیون سردار و خدمتگزار اینستاگرام
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
192