English Version
This Site Is Available In English

قدم به قدم تا روشنایی

قدم به قدم تا روشنایی

با توجه به دستور جلسه در خدمت همسفران خدمت‌گزار سایت نمایندگی دلیجان همسفر مریم(دبیر دوم و رابط خبری)، همسفر زهرا(عکاس) و همسفر راضیه(رابط خبری) هستیم و گفتگویی با این سه عزیز ترتیب داده‌ایم که شما را به خواندن آن دعوت می‌نماییم.
چه عاملی باعث شد وارد این خدمت شوید و چه انگیزه‌ای برای ادامه مسیر دارید؟
همسفر راضیه 
تشویق راهنما و علاقه‌ باعث شد تا وارد این خدمت شوم تا قلمم قوی‌تر شود و انگیزه برای ادامه، خدمت به دیگران، گرفتن آموزش بیشتری و رشد شخصی در من قوت بگیرد.
همسفر زهرا
عشق خدمت کردن در کنگره‌۶۰ باعث شد وارد این خدمت شوم. انگیزه‌ای که مرا ترغیب می‌کند تا ادامه دهم رساندن پیام رهایی و درمان است.
همسفر مریم
سپاسگزاری برای نجات مسافرم و دِینی که بر خود احساس می‌کردم. انگیزه ادامه:"دیدن نتیجه کار"؛ وقتی  تازه‌واردین پر از امید را می‌بینم، می‌فهمم این کار "شارژ کردن باتری امید" انسان‌هاست و ادامه چرخه نور در زندگی انسانهای در تاریکی مانده است و این احساس، سوخت بی‌پایان من برای ادامه خدمت  است.

شما در طی خدمت خود چه آموزش‌هایی از کنگره ۶۰ دریافت کرده‌اید که در زندگی شخصی و خانوادگی هم کاربرد داشته است؟
همسفر راضیه

مدیریت زمان و مسئولیت همزمان با زندگی شخصی و خانوادگی بود.
همسفر زهرا
تجربه‌های خوبی که آموخته‌ام باید کار را درست انجام دهم، صبور باشم و با آرامش کارها را انجام دهم و این آرامش را به افراد دیگر هم انتقال دهم و این صبر را هم در زندگی شخصی‌ام به کار گیرم.
همسفر مریم
تاثیر آموزش‌ها کنگره برای من "دانشگاه زندگی" بود یاد گرفتم فقط می‌توانم خودم را تغییر دهم، نه دیگران را. این پایان جنگ دائمی من بود آموختم تمام زندگی در "امروز" خلاصه شده است. این استرس آینده را از من گرفت. آموختم از "من" به سوی "ما" حرکت کنم و مانند یک تیم عمل کنیم. کنگره به من یاد داد چگونه یک انسان بهتر باشم. کنگره، فقط مرکز درمان اعتیاد نیست، یک مرکز انسان سازی است.


بزرگترین چالش یا سختی‌ای که در این خدمت تجربه کرده‌اید چه بوده و چگونه توانستید آن را مدیریت کنید؟

همسفر راضیه
حجم کار و بازه زمانی محدود بود. در ابتدا باعث شد دچار استرس شوم، اما برای مدیریت آن کارها را بر اساس اولویت و اهمیت دسته‌بندی کردم. و درصورت نیاز از دوستان خود در سایت کمک گرفتم و سعی کردم تمرکز خود را حفظ کنم و مرحله به مرحله پیش بروم.
همسفر زهرا
چالش و تجربه‌‌ام در جشن هفته مرزبان و ایجنت بود، کار هم سخت و هم سهلی بود. متوجه شدم که باید در خدمت عکاسی خیلی دقیق و سریع و حواس جمع باشم تا مبادا ثبت لحظه‌‌های ماندگار از قلم بیافتد. آموختم تا با نهایت تلاش به کارم بپردازم. بتوانم با عکاسان دیگر در تعامل باشم و با هم  تقسیم کار کنیم تا از همه موارد در کارگاه آموزشی و تمام برنامه‌های مربوط و مراسم ‌ها به طور کامل عکس گرفته شود. هم‌چنین زاویه عکس، وضوح و روشنایی عکس‌ در مسئله عکاسی نیز حایز اهمیت است.
همسفر مریم
تصور غلط از عشق؛ فکر می‌کردم با کنترل و نجات دادن دیگران، می‌توانم دردشان را کم کنم. این کار هم مرا فرسوده کرد و هم طرف مقابلم را ناتوان. راه نجات: آموزش‌های کنگره. یاد گرفتم که دلسوزی واقعی گاهی سخت‌گیری است، کنترل من فقط اعتمادبه‌نفس او را می‌کشد، و من فقط یک راهنما هستم، نه نجات‌دهنده. این نگاه، هم مسافر مرا نجات داد و هم مرا از زندان اضطراب رها کرد.

به نظر شما اهمیت سایت کنگره ۶۰ در انتقال آموزش‌ها به تازه‌واردان و اعضای دیگر چیست؟
همسفر راضیه

برای تازه واردین، سایت فرصتی فراهم می‌کند تا در هر زمان و مکان بتوانند با اصول و روش درمان آشنا شوند، حتی اگر هنوز به طور کامل در جلسات شرکت نکرده باشند. این موضوع باعث می‌شود احساس تنهایی و سردرگمی کمتری داشته باشند.


همسفر زهرا
سایت کنگره‌۶۰ میتواند به باور تازه واردین را محکم کند. آن‌ها با دیدن سایت و اینکه یک همسفر با یک عکس، خود واقعی‌اش و داستان واقعی تاریکی اعتیاد و رسیدن به رهایی و آرامش در کنگره‌۶۰ را به تصویر می‌کشد و به آن‌ها خاطر نشان می‌کند که اینجا فضای امنی است که زندگی از دست رفته و آرامش از یاد رفته را به من برگردانده است و این باعث دلگرمی افراد تازه وارد و در نتیجه حرکت و رسیدن به رهایی و در نهایت اضافه شدن شعاع شود.
همسفر مریم
به نظر من، سایت کنگره ۶۰، تنها یک سایت نیست؛ یک "پل نجات" و یک "کتابخانه زنده" است. اهمیت آن را می‌توانم در چند نکته عمیق و احساسی خلاصه کنم: یک منبع بی‌پایان و همیشه در دسترس: برای یک تازه‌وارد که سرگردان و پر از ترس است،سایت مانند "چراغی همیشه روشن" است که می‌تواند این حس تنهایی را از بین ببرد.
*انتقال "صدای تجربه"ها: در سایت،نوشته‌ها و تجربیات مسافران و راهنمایانی را می‌خوانی که سال‌ها قبل همین راه را رفته‌اند. این یعنی یک تازه‌وارد می‌فهمد که "او تنها نیست". دردها، ترس‌ها و امیدهایش مشترک است. خواندن تجربه رهایی دیگری، مثل این می‌ماند که در تاریکی، دست کسی را بگیری که مسیر را بلد است.
*حفظ "یگانگی" و "سادگی" آموزش‌ها: کنگره ۶۰ در سراسر جهان شعبه دارد.سایت تضمین می‌کند که آموزش‌ها در همه جا "یکسان" و بدون تحریف انتقال پیدا کند. مثل این است که یک راهنمای درجه یک، همیشه و همه جا در دسترس همه باشد تا همه دقیقاً یک چیز را یاد بگیرند. این وحدت رویه، اساس موفقیت کنگره است.
جایگاه فرمانبرداری و فرماندهی را در روند خدمت سایت چطور تجربه کرده‌اید؟
همسفر راضیه

-در ابتدا بیشتر در جایگاه فرمان‌برداری قرار داشتم؛ یعنی یاد گرفتم که گوش کنم، طبق اصول و قوانین حرکت کنم و بدون چون و چرا مسئولیت‌های که به من سپرده می‌شود را انجام دهم. این مرحله بسیار برای من آموزنده بود، به مرور زمان وقتی تجربه و آگاهی بیشتری کسب کردم، در جایگاه فرماندهی قرار گرفتم. بعد یاد گرفتم که چگونه مسئولیت‌ها را بین اعضا تقسیم کنم، به دیگران آموزش بدهم و با صبر و آرامش کار را مدیریت کنم.
همسفر زهرا
در این جایگاه باید فرمانبردار بی‌چون و چرای مرزبانان و ایجنت و راهنما باشم. در انجام امور  مربوط به خود چشم را بدون چون و چرا بگویم. وقتی از تجربه آنها استفاده می‌کنم می‌دانم آن‌ها آن راه را قبلا رفته‌اند،  به درستی راه ایمان دارند. زمانی که انسان قادر به انجام کار جدیدی می‌شود در واقع دامنه فرماندهی او افزایش می یابد یعنی زمانی که انسان دارای توانایی های بیشتر شدرقدرت فرماندهی او نیز افزایش می یابد. اگر فرد بخواهد نیروهای از دست رفته خود را برگرداند و تحت اختیار خود درآورد باید فرمانبرداری کند و لازمه فرماندهی فرمانبرداری است.
همسفر مریم
تجربه فرمانبرداری و فرماندهی این دو برای من ماننددو بال یک پرنده بودند. فرمانبرداری: اطاعت از راهنما، قوانین سایت و سنت کنگره. این فرمانبرداری برای من "آزادی" آورد و مرا از سردرگمی نجات داد. فرماندهی: به معنای "مسئولیت پذیری" و "خدمت بیشتر" بود. فهمیدم فرماندهی به معنای قدرت نیست، به معنای دِین است. کنگره به من آموخت که فرمانبرداری واقعی،"عین خردمندی" و فرماندهی واقعی، عین خدمت است.


به نظر شما حضور همسفران در بخش سایت چه نقشی در پیشبرد اهداف کنگره دارد؟
همسفر راضیه

همسفران با خدمت در بخش‌های مختلف سایت، نه تنها آموزش‌ها و تجربیات خود را منتقل می‌کنند، بلکه با نگاه و قلم متفاوت‌شان باعث غنی تر شدن محتوای سایت می‌شوند و همسفران با نوشتن و انتشار مقالات، دلنوشته‌ها و تجربه‌های خود، پیام کنگره را به افراد بیشتری می‌رسانند و امید و آرامش را منتقل می‌کنند.
همسفر زهرا
همسفر بال پرواز مسافر است. حضور همسفر در بخش سایت می‌تواند این باور را در افراد خارج از کنگره زنده کند که کنگره‌۶۰ قطعا می‌تواند زندگی از دست رفته را به آن‌ها برگرداند و خانواده را به آرامش برساند .
همسفر مریم
حضور همسفران در سایت، قلب تپنده  سایت است، با نوشته‌هایشان ایجاد تعادل و همدلی می‌کنند.· تصویر پیروزی و زندگی دوباره را به همه نشان می‌دهند.

· پل ارتباطی بین مسافران و خانواده‌ها هستند. آن‌ها ثابت می‌کنند کنگره فقط جای ترک نیست،جای "زندگی دوباره" است.
اگر بخواهید یک پیام آموزشی و الهام‌بخش به اعضای تازه‌وارد (مسافران و همسفران) بدهید، چه می‌گویید؟
همسفر راضیه

عزیزان، با ورود شما به کنگره ۶۰ اولین و مهم‌ترین قدم را برای ساختن یک زندگی تازه برداشته‌اید. شاید امروز مسیر کمی سخت و ناشناخته به نظر برسد؛ اما مطمئن باشید اینجا می‌توانید امید، آرامش و راحل‌های واقعی را پیدا کنید. و به یاد داشته باشید که هیچ یک از ما در این مسیر تنها نیست؛ چه مسافران و چه همسفران همه در کنار هم حرکت می‌کنیم حتما به مقصد روشن، رهایی و آرامش خواهید رسید.
همسفر زهرا

صبور باشید و تا پایان راه استقامت کنید تا به رهایی از این اسارت برسید.زندگی همراه با سختی و فراز و نشیب هایش زیباست. این راه اگرچه هم سهل وهم سخت است؛ اما شما را به صراط مستقیم رهنمون می‌کند. و در آخر این جمله را بگوییم که اگر توان به درمان رسیدن را نداشتید خداوند فکر ان به دل شما راه نمی‌انداخت. پس قهرمانانه به سوی راه راست حرکت کنید و ناامید نباشید.

همسفر مریم 

پیام به تازه‌واردین ای عزیزان، فقط به یک چیز اعتماد کنید:"به فرآیند کنگره اعتماد کنید، حتی وقتی ذهنتان باور ندارد." این مسیر هزاران بار رفته شده است.فقط تسلیم شوید و آموزش‌ها را قدم به قدم، مثل یک دستورالعمل دقیق دنبال کنید. به خودتان قول دهید فقط برای "امروز" صبور باشید. شما در آستانه یک تحول شگفت‌انگیز هستید.

در پایان، تجربه یا خاطره‌ای شیرین از خدمت در سایت که برایتان ماندگار شده است را با ما به اشتراک بگذارید.

همسفر راضیه
اولین بار که مطلب  و نوشته‌ام روی سایت منتشر شد و بازخورد مثبت اعضا را دیدم، متوجه شدم که خدمت کوچک می‌تواند اثر بزرگی را داشته باشد. «لحظه‌ای که فهمیدم نوشته‌ام توانسته دل یک تازه وارد را آرام کند، شیرین‌ترین و ماندگارترین تجربه خدمت من در سایت بود.»
همسفر زهرا
خدمت در هر بخش از سایت سرتاسر تجربه است و با انتقال حس خوب من را ترغیب می‌کند که نهایت دقت را در کار خود داشته باشم. خدمت عکاسی تمامش خاطره است که ثبت می‌شود و همیشه شیرین و زیبا است. در ابتدای این خدمت، گوشی موبایل من  بر اثر ضربه خاموش شد و این مسأله باعث نگرانی من شد؛ اما این موضوع نتوانست من را از خدمت کردن دور کند و  به من آموخت که همیشه نیروهای بازدارنده سر راه ما قرار دارند؛ باید آن‌ها را با صبوری از سر راه برداریم. خداراشکر می‌کنم که در این جایگاه خدمت می‌کنم و از همه خدمت‌گزاران سایت نمایندگی دلیجان مرزبانان، ایجنت شعبه سپاس‌گزارم که اجازه خدمت کردن را به من دادند.
همسفر مریم
آن روزها، در ماه‌های اول ورودم به کنگره، وقتی سایت کنگره60 را بالا پایین می‌کردم، دلنوشته‌ها را می‌خواندم
چشم‌هایم به صحنه‌ای روشن شد که تا ابد در ذهنم حک شد:
عکس یک مسافرِ رها شده، دست در دست همسفرش، با چشمانی پر از امید به آینده، من، با قلبی لبریز از امید،  و‌ چشمانی اشک‌بار به آن‌ها نگاه کردم و در سکوت دعا کردم:
«خدایا، روزی من هم با مسافرم اینجا باشم…» و یک سال بعد، معجزه اتفاق افتاد. این بار، نوبت من و مسافر عزیزم بود.
دست در دست یکدیگر، با قدم‌هایی که از شوق رهایی می‌لرزید، به سوی سکو رفتیم. در آن لحظه، چشمانم ناخودآگاه به میان جمعیت لغزید…جایی که یک همسفر تازه‌وارد، با چشمانی درخشان و پر از اشک، به ما نگاه می‌کرد…
دقیقاً مثل خودم یک سال پیش، و من فهمیدم که چرخهٔ زیبای کنگره چگونه می‌چرخد: امروز، تو الهام‌بخش منی…
فردا، من الهام‌بخش دیگری خواهم بود.
این، تنها یک رهایی نیست؛ این، زنجیرهٔ نورانی امید است.

طرح سوال و مصاحبه: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا لژیون یکم(دبیر سایت)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی همسفر زینب لژیون سوم (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی دلیجان 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .