آقای مهندس در سیدی «ایستاده» میفرمایند: اگر ما برای شما از قرآن، فرمان، تقدیر و ماوراء صحبت میکنیم برای این است که از زندگی بهرهمند شوید و به روزنه موجودیت برسید وقتی به این روزنه رسیدید همه چیز در آرامش قرار میگیرد. انسان اگر بخواهد به چیزی برسد؛ باید به سختیها روی بیاورد؛ اگر شما بخواهید از رودخانه بگذرید باید سختی بکشید؛ اگر روزه میگیرید؛ باید سختی گرسنگی و تشنگی را بکشید؛ باید سختی نوشتن سیدی را بکشید تا جهانبینی شما تکمیل شود. کشورهای پیشرفته در روز ۱۵ یا ۲۰ ساعت کار میکنند، سختی میکشند و پیشرفت هم میکنند. ما هم باید اینگونه باشیم. در کنگره هم به این صورت است؛ باید برای هم و با هم خدمت کنیم. برای بهروزی دیگران هر کاری از دستمان میآید انجام دهیم. یکی برای همه، همه برای یکی؛ یعنی تلاش میکنیم تا یک نفر به درمان برسد.
آقای مهندس در ادامه فرمودند: همه ما آدمها نیروی از دسترفته داریم ما مصرفکنندهای داریم که ۴۰ سال سن دارد؛ اما مانند یک پیرمرد ۹۰ ساله است؛ زیرا در اثر مصرف مواد مخدر دچار تخریب جسمی و روحی شده و نیروی خود را از دست داده است و این تنها برای مصرفکنندهها نیست، همسفران هم نیروی از دست رفته دارند. در سطح جهانی هم، همین است اکثر مردم نیروی از دسترفته دارند و این بهخاطر ندانستن خیلی از مطالب است؛ پس سعی کنید وقت خودتان را به بطالت نگذرانید. سخنچینی و غیبتکردن را کنار بگذارید و در زندگی دیگران تجسس نکنید. همه این ضدارزشها باعث میشود شما نیروی خود را از دست بدهید.
در این سیدی، استاد از ایستادگی در برابر مشکلات صحبت میکنند: اینکه در برابر سختیها و مشکلات به ستونی یک نخل ایستاده و مقاوم باشید. در این صورت، شما میتوانید به توانایی فکر و عقل خود پی ببرید؛ پس اگر مشکلی برای شما پیش آمد، اولین کار این است که در برابر آن مشکل ایستاده و مقاوم باشید، بعد تفکر کنید و تمام جوانب را برای حل آن در نظر بگیرید. همه ما به دنبال روح مشترک هستیم. گاهی اوقات یک نفر یا گروهی به کمک شما میآیند و در مشکلات به شما یاری میرسانند، بدون اینکه هیچ نسبت خونی و خویشاوندی با شما داشته باشند این همان روح مشترک است. راهنماها و همه کسانی که به شما خدمت میکنند روح مشترک هستند.
استاد در نکات پایانی سیدی به این موضوع اشاره کردند: هر چه در زندگی ما اتفاق میافتد مربوط به خواست و تقدیر است. تقدیر همان نامه پیشین ماست از قدر میآید و به معنی اندازه است. خواست و تقدیر با فرمان الهی صورت میپذیرد، وقتی فرمان نباشد خواست و تقدیر هم اتفاق نمیافتد یا به عبارتی پیش نمیرود. فرمانها بیهوده نیستند و مجوز انجامگرفتن یا انجامنگرفتن کاری هستند. خواستههای انسان هم اینگونه است، گاهی چیزی را میخواهد؛ اما به نفعش نیست و گاهی هم چیزی از او گرفته میشود که نفعش در آن است؛ پس خواست و تقدیر باید به مرحلهای برسد که فرمان و اجازهاش صادر شود. ما در آنچه که باید پیش برود و با فرمان الهی صورت بگیرد دخیل نیستیم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران باشگاه تیراندازی باکمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
70