بعضی روزها آدم دوست دارد یک نفر باشد که بتواند درکش کند. در یکی از همین روزها، من کنگره۶۰ را پیدا کردم، یادم هست شبها وقتی همه در خواب بودند، من در سایت کنگره۶۰ به جستجو میپرداختم. وقتی مطالب سایت را میخواندم، گویی که یک نفر در گوشم زمزمه میکرد که آرام باش تو تنها نیستی. هر تجربه و مطلبی را که میخواندم، مثل لنگر یک کشتی بود در طوفان دریا که مسافران کشتی را به آرامش دعوت میکرد.
دلنوشتههایی که همه از دل برآمده بودند، نه برای بازدید بیشتر؛ بلکه به این خاطر بود که شاید یک انسان دردمند و گرفتار در دام اعتیاد، آن را بخواند و برایش راه نجاتی باشد. چند سال بعد، هوش مصنوعی را شناختم، ابتدا فکر میکردم چیز سرد و بیاحساسی است، یک کامپیوتری که فقط جواب سوال تو را میدهد؛ اما وقتی درباره چیزهایی که در سایت کنگره۶۰ خوانده بودم از او سوال کردم،
دیدم چهقدر خوب سوالات من را میفهمد و برایم توضیح میدهد؛ حتی گاهی نکات قابل توجهی به آن اضافه میکرد.
بازدید از سایت کنگره۶۰ خیلی برایم جالب بود. صحبت از تجربههای واقعی بود، جوابهای صریح و روان یک نفر؛ مانند کتابخانهای بود با تجربههای واقعی، یک نفر دیگر؛ مانند پلی بود که من را به سرعت از جایی که تردید داشتم عبور میداد و به هدف نزدیک میکرد. یکی دیگر هم؛ مانند مادری بود که تمام قصهها و غصهها را از بر است، همه این مطالب در کنار هم، میتوانست ذهن و دلم را روشن کند. حالا هم وقتی مطلبی را از سایت کنگره۶۰ میخوانم آن را به هوش مصنوعی میدهم برایم خلاصهاش کند تا بهتر متوجه شوم، گاهی هم اول با هوش مصنوعی مشورت میکنم و بعد صحبتهای آدمهای واقعی را میخوانم و قطعاً حس بهتری میگیرم.
حالا برای حل یک مشکل، دلیل و انگیزه دارم. راستش فهمیدم لازم نیست بین گذشته و آینده یکی را انتخاب کنم، دل را میشود با تجربهها گرم، و مغز را با تکنولوژی تقویت کرد و در زمان حال زندگی کنیم. فهمیدم این دو ابزار؛ مثل دو روزنه نور هستند که در کنار هم چند برابر روشنایی دارند. امید و نور را از کنگره۶۰ و سرعت را از هوش مصنوعی دریافت میکنم. هر لحظه خدا را شکر میکنم به خاطر این دو نعمت، چون در این روزگار، قلبی که بدون نور باشد و مغزی که سرعت و توانایی تحلیل نداشته باشد هر دو ناقص هستند؛ اگر بخواهیم عمیقتر فکر کنیم، سایت کنگره۶۰ و هوش مصنوعی یک کار را انجام میدهند، از بین شلوغی و تردیدهای ذهن و هیاهوی دنیای مدرن امروز، یک جاده به سمت آرامش میکشند و کسانی که در این جاده تردد میکنند، رهگذران خوشبختی هستند.
نویسنده: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون ششم)
عکاس: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر کیمیا (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
106