English Version
This Site Is Available In English

خدمت کردن به مخلوقات خداوند، کار هرکسی نیست

خدمت کردن به مخلوقات خداوند، کار هرکسی نیست

جلسه دوم از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی هفته ایجنت و مرزبان کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی ایجنت آقا پژمان ، نگهبانی همسفر روح الدین  و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» در روز سه شنبه 25 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان پژمان هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما هستم. هفته ایجنت و مرزبان را در رأس به آقای مهندس، خانواده محترم‌ ایشان، دیدبانان و کلیه خدمتگذران در سرتاسر کشور و کلیه افراد در کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌نمایم.
در کنگره ۶۰ ما چهار جشن داریم که عبارت هستند از  همسفر، دیده‌بان،  راهنما و ایجنت و مرزبان، خداوند را شکر می‌کنم که اولین جلسه از جشن مرزبانی را به صورت رسمی داریم می‌گیریم.
زمانی که آقای مهندس در سال ۷۸ شروع کردند، « یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود » و کاری که بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود را شروع کردند ولی اساتید آقای مهندس می‌فرمودند حرکت از شما و قوت بدون قیدشرط از ما  و این مسیر را ادامه دارند، تا به امروز که بالغ بر 150 شعبه در سرتاسر کشور داریم در حوزه درمان اعتیاد نه ترک اعتیاد فعالیت می‌کنیم، که تمامی خدمتگذران از دل همین جلسات به بیداری رسیدند و به صورت رایگان خدمت می‌کنند و این اتفاق در درون خودش معجزه است.
همه این افراد، یک روز به خودشان، خانواده، جامعه تخریب ایجاد کردند و هیچ موقع احساس خوبی نسبت به دوستان، اقوام، آشنایان و عزیزان خود نداشتند و این کنگره بود که بذر محبت را در درون من کاشت تا بتوانیم امروز دور همدیگر جمع بشویم و کمک کنیم تا افراد دیگر هم به جمع ما بپیوندن.
این قوانینی که آقای مهندس گذاشتند از روز اول به این شکل نبود ولی ذره ذره با تفکر و درایت مثال زدنی‌ایشان و خانواده محترمشان ۱۴ دیدبانان را تشکیل دادند و بعد هم ساختار ایجنت و مرزبان را پی‌ریزی کردند که امروز این جلسات رأس ساعت ۱۷ آغاز می‌شود و رأس ساعت 18:30 دقیقه به پایان می‌رسد.
زمانی که ما نیستیم و هیچ گونه اطلاعات نداریم، مرزبانان به شعبه می‌آیند و تمامی کار‌های عملیاتی را انجام می‌دهند که وقتی من وارد می‌شوم احساس امنیت و ارامش دست بدهد.
کنگره چیزی جز محبت خداوند نیست و من همیشه به خودم یاد‌آوری می‌کنم، روزی که خداوند از در گاهش من را بیرون نماید، آن روز، روزی است که دیگر من از کنگره بروم.  خدمت کردن به مخلوقات خداوند، کار هرکسی نیست.
یک مصرف‌کننده به کنگره می‌اید و به آن خدمت می‌کنند و به درمان می‌رسد و به آن توانایی داده می‌شود و این توانایی از خودش نیست، از نیرو‌های الهی به من داده شده است، و من وقتی در مسیر درست و صراط مستقیم حرکت کنم اصلاً متوجه نمی‌شوم، از کجا این توانایی آمده، و این را همه ما داریم به وضوح می‌بینیم و با پوست و گوشت استخوانمان لمس می‌کنیم. ما ۱۴ ماه از توی پارک، در تابستان، زمستان، باران، گرما، بر روی یک زیلو و بعد هم چهار پایه شروع کردیم و یک دوره را گذراندیم و بعد توانستیم اینجا را اجازه کنیم و این مکان یک مخروبه و ویرانه بود که هیچکس تصور نمی‌کرد که تبدیل به همچین مکانی بشود، ولی به یاری خداوند و کمک خدمت گذران واقعی و صادق توانستیم بدون هیچ سختی این محل را آباد کنیم و این درون خودش یک معجزه است.
من به مرزبانان عزیز تبریک عرض می‌نمایم، و ما باید قدر این جایگا‌هاً را بدانیم و از این فرصتی که به ما دادند و در اختیار ما قراردادند بهره لازم را ببریم و قطعاً نتیجه‌ش و برکتش را در زندگی خود خواهیم دید.

در مسیر صراط مستقیم و ارزش‌ها حرکت کردن، هم سهل است هم آسان، اگر هر شخص کتاب ۱۴ وادی، ۶۰ درجه زیرصفر را مطالعه کند و بتواند با تفکر صحیح و اعمال درست حرکت کند قطعاً آسان می‌شود.
من هرچی دارم از راهنمای خودم اقا فرشید است و من از‌ایشان تشکر می‌کنم که به واسطه گذشت و محبت‌ایشان، امروز من می‌توانم اینجا باشم و انشالله باید از دل همین جلسات افرادی که پتانسیل و توان دارند به بیداری برسند و این مشعل کنکره ۶۰ را ادامه بدهند و این کار هم سهل است هم سخت و میسر نمی‌شود مگر اینکه بتوانم در مسیر درستی و ارزش‌ها قدم بردارم.
امیدوارم همه ما الگو‌های خوبی برای کنگره باشیم و قدر این خدمت‌هایی که به من می‌شود را بدانم و شکر‌گذار داشته‌هایم باشم.
خودتان را تشویق کنید.

در ادامه مراسم تقدیر و تشکر از ایجنت و مرزبانان به رسم کنگره برگزار شد:

در ادامه مرزبانان به جایگاه آمدند و مشارکت خود را این گونه بیان نمودند:

ایجنت محترم:
سلام دوستان پژمان هستم یک مسافر.
کنگره تفکر یک فرد دروغگو را تبدیل به یک فرد راستگو میکند، تفکری که یک فرد مصرف کننده که در نفس اماره اش زندگی میکند را تبدیل به یک فرد قدرتمند و توانا میکند تا بتواند بیاید و از آن خواسته های نفسانی و مصرف مواد مخدر بگذرد و با آموزش های آقای مهندس بیاید و به یک فرد خدمت گذار تبدیل بشود، کار خیلی بزرگی است اما همه ی ما داریم وظیفه مان را انجام می دهیم و باید شاکر خداوند باشیم. این روز را به تک تک بچه ها تبریک میگویم و امیدوارم طوری باشند که الگو باشند؛ در کنگره نه مقام میدهند، نه درجه و نه پول، هر کسی هر خدمتی انجام میدهد برای خودش انجام میدهد.

مرزبانان محترم:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر.
این هفته را تبریک میگویم در رأس به جناب آقای مهندس و ایجنت محترم آقا پژمان و مرزبان عزیز. داشتیم به این فکر میکردم در این سه سال که دارم میایم کنگره، چقدر خوب گذشت و من مرزبان وقتی وارد کنگره میشوم باید بتوانم یک لبخندی به سفر اولی ها بدهم چون با این کار واقعا کارش را آسان کرده ام، من رفتم پیش جناب مهندس و از ایشان خواهش کردم و گفتم از اهواز میروم دزفول، لطفا مرزبانی من را قبول کنید، فرمودند نخیر، شما از تهران هم بروید دزفول قبول نمیکنم، چون سلامتی شما برای من خیلی مهم است؛ آن موقع فهمیدم کجا آمدم و تصمیم گرفتم و وزنم را پایین آوردم و واقعا امروز حالم خیلی عالي است، بیشتر از همیشه.
به افتخار آقای مهندس و تمام خدمت گذاران و خودتان دست بزنید...

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
من هم هفته ی ایجنت و مرزبان را به همه‌ عزیزان تبریک عرض میکنم. ما باید طوری خدمت کنیم که آن چیزی که در عمق وجودمان هست بتوانیم ارائه بدهیم. در کنگره میگوییم همه هستی عشق است، همه ی هستی چه چیزی است؟ هم خوبی ها و هم بدی ها، هم تاریکی ها و هم روشنایی ها، هم پلیدی و هم انسانیت، امیدواری و نا امیدی هستند، آن عشق است که باعث میشود این پیوند عجين شود در ما و من توانستم به درمان برسم و خداراشکر که آقا پژمان باعث تأسیس این شعبه شدند که باعث شدند من در خدمت شما دوستان عزیز باشم.
امیدوارم باکمک شما عزیزان دست به دست هم این مسیر را به آیندگان بسپاریم؛ خیلی ممنون که به صحبت های من گوش کردید...

سلام دوستان روح الدین هستم یک همسفر.
من امروز خیلی خوشحال هستم از اینکه در جمع شما عزیزان هستم، خدا میداند اصلا همچنین چیزی به ذهنم نرسیده که بخواهم بگویم این ها مصرف کننده بودند و من نیستم، ما توی دعا میگوییم در پی هم روان شده ایم تا بدانیم آنچه نمی دانیم.
در سختی های که آقا پژمان برای شعبه کشیدند شریک نبودیم، اما برای شادی هایشان شریک هستیم، ان شاالله بتوانیم اینجا به خوبی خدمت کنیم؛ خدمت گذاران در ظاهر چیزی دریافت نمی کنند اما در باطن از خداوند خیلی مزد دریافت می‌کنندو مزدشان این است که وقتی یک مصرف کننده به رهایی میرسد، توی یکی از سی دی ها میگوید وقتی یک نفر مصرف کننده هست و بر خاک نشسته و سرش را گذاشته بر زمین و حس نا امیدی و ترس و... دارد و به رهایی میرسد، کلامش کلام آسمانی می شود و صحبت از امید و زندگی میکند؛ اساتید آقای مهندس می‌گفتند در آسمان شادی برپا میشود و مزد خدمت گذاران همین است که در این امر بزرگ و خیر شریک هستند.
تمام آرزوی ما این است که مصرف کننده ای که می آید اینجا بتواند به رهایی برسد، شاکر خداوند هستم و امیدوارم بیشتر بتوانم خدمت کنم، خیلی ممنون...

سلام دوستان رامین هستم یک مسافر.
سلام عرض میکنم به جناب مهندس و خانواده محترمشان و به تک تک اعضا و آقا پژمان که خودم دیدم واقعا چقدر زحمت کشیدند برای افراد و برای کنگره ۶۰ خدا قوت می گویم، من از پارک شروع به سفر کردم و هر چقدر صبح زود تر میرفتم باز قبل از من آقا پژمان آنجا تشریف داشتند، واقعا از صمیم قلب برای تک تک افرادی که زحمت کشیدند که من به این حال خوب برسم و رها بشوم قدردانی میکنم.
من برای لژیون سردار به اهواز میرفتم خیلی سختم بود، اما میگم دوستان چه توانی دارند که این همه از اهواز می آیند توی پارک ساعت ۶ صبح جلسه داشتیم، آنها باید ۲ ساعت قبل حرکت می‌کردند که ساعت 6 در پارک حضور پیدا می کردند، بهشان خدا قوت میگویم و سعی میکنم این شادی و نشاطی که الان به آن دست پیدا کردم را تقدیم کنم به تمام مسافر های عزیز؛ باز هم شکر گزار خداوند هستم، ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.

در خلال جلسه مسافران به رسم کنگره با پاکت از ایجنت و مرزبانان تقدیر کردند:

تهیه و ارسال: وبلاگ نمایندگی دفول

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .