اولین جلسه از دوره اول جشن هفته ایجنت و مرزبان همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ابنسینا به استادی مرزبان همسفر پریسا، نگهبانی ایجنت همسفر بهجت و دبیری مرزبان همسفر ناهید با دستورجلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز سهشنبه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در مورد دستورجلسه هفته ایجنت و مرزبان در کتاب چهارده مقاله، مقاله ششم آقای مهندس ساختار کنگره۶۰ را تشبیه به یک درخت سبز کردند که ریشه درخت بنیان کنگره۶۰، ساقه اصلی دیدهبانها و شاخههای اصلی این درخت مرزبانها هستند. مرزبانها تیم اجرایی شعبه هستند، مسئولیت سازماندهی شعبه، اجرای قوانین و حرمتها به عهده این عزیزان میباشد. مرزبانها به مدت ۱۴ ماه، توسط اعضاء انتخاب میشوند و شال خوشرنگ زرد را بر گردن دارند. مرزبان بودن در کنگره۶۰ یعنی کسی که حافظ حرمتها و آرامش یک جمع باشد؛ یعنی مراقب امنیت یک شعبه باشی تا وقتی یک مسافر و همسفر سفر اولی وارد میشود در کمال امنیت، به درمان کامل برسد و آموزشها را دریافت کند. او بایستی حواسش به همهجا باشد تا همهچیز در سرجای خودش باشد و به موقع انجام بگیرد؛ حرمت و قوانین شکسته نشود و همه قوانین به درستی انجام شوند.
یک تازهوارد به محض اینکه وارد شعبه میشود با اولین فردی که روبهرو میشود، مرزبانها و ایجنت هستند؛ اینکه با آغوش باز پذیرای این عزیزان باشی و مرحمی برای دل زخمی آنها باشی. مرزبانی یعنی اینکه باید هر روز با نفس خود روبهرو شوی؛ گاهی دوست داری راحت بگیری ولی قوانین کنگره این اجازه را به تو نمیدهد، به این دلیل که وظیفه من مرزبان این است که در راه صراطمستقیم قدم بردارم تا شعبه پابرجا باقی بماند. در صراطمستقیم بودن و حرکت کردن در این راه، سخت است؛ ولی شدنی است. اجرای قوانین سخت است؛ ولی شدنی است. من مرزبان بایستی پایبند این اصول و قوانین باشم تا اگر یک زمانی به خواست خدا، راهنمای یک لژیون شدم، اول باید خودم، این قوانین را انجام بدهم که بعد به رهجوهایم بگویم که آنها نیز رعایت کنند. قوانین فقط روی کاغذ نیست که توسط یک سفر اولی خوانده شود، بلکه عمل کردن به این قوانین خیلی مهم است.
من به کنگره۶۰ آمدم و به درمان رسیدم، مسافرم، زندگیام، فرزندانم و خانوادهام همه احیاء شدیم و جان تازهای گرفتیم و من حداقل کاری که میتوانم انجام بدهم این است که به این اصول پایبند باشم و واقعا انجام بدهم، به نظر من این مسأله بسیار مهم است. مرزبانی از نظر من یک سفر بیرونی نیست، سفر درونی است که از من یک آدم تازهای میسازد. همه جایگاههای خدمتی مثل یک پله هستند و مرزبانی برای من پلهای بود که باعث شد من رشد کنم، بزرگ شوم و یک آدم تازهای بشوم و اما در کنار مرزبانها اشخاصی هستند که حضور آنها لازم است که حواسشان به اجرای قوانین باشد که ببیند آیا مرزبانان به درستی قوانین را اجرا میکنند یا خیر؟ ایشان ستون کنگره و به عبارتی ریش سفید هر شعبه هستند، وجودشان واقعا ضروری است و توسط نگهبان کنگره۶۰ و دیدهبان رابط به مدت ۱۴ ماه انتخاب میشوند، رنگ شال ایجنت، رنگ زیبای کرم است؛ یعنی رنگی مابین شال زرد مرزبانی و رنگ سفید شال دیدهبانی است. تجربه ایجنت از مرزبانها به مراتب بیشتر است؛ اگر مشکلی پیش آمد به آرامی و با منطق مشکل را حل میکنند.
ایجنت شعبه ماند چراغی میماند که راه را برای مرزبانها روشن میکند، خودش جلو نمیآید و این اجازه را میدهد که مرزبانها حرکت کنند و رشد پیدا کنند. این درخت سبز علاوه بر اینکه ریشه، ساقه و شاخههای اصلی دارد، شاخههای کوچکتری هم دارد که راهنماها هستند و شکوفهها و میوههایی دارند که مسافران و همسفران سفر اول میباشند. بیرون از کنگره، شکوفهها و میوههایی هم هستند که به کنگره نیاز دارند ولی هنوز راه را پیدا نکردهاند؛ پس علاوه بر مرزبانها و ایجنت، سفر دومیها و راهنماها باید قوانین را رعایت بکنیم و دست به دست هم بدهیم. همه ما به ریشه محکم درخت وصل هستیم؛ اگر شاخهای نباشد، آن ریشه آنقدر محکم هست که شاخهای بهتر تولید کند یا ساقه اصلی دیگری از کنارش رشد کند.
در آخر هفته ایجنت و مرزبانی را خدمت ایجنت همسفر بهجت که خیلی چیزها از ایشان آموختم و اصلیترین آموزش ایشان صبر و آرامشی که در وجودشان است بوده، من این را به جد میگویم که از ایشان آموختم خیلی دوستشان دارم و حس خوبی در کنارشان دارم و همچنین تبریک عرض میکنم خدمت مرزبان همسفر ناهید که آنقدر حسهای ایشان خوب و زیبا است که کنارشان لذت میبرم و در کنار این عزیزان مرزبانی برای من زیبا و پر از خاطرههای خوب است، دوره مرزبانی در ذهن من تا ابد باقی خواهد ماند و همچنین از ایجنت دوره قبل همسفر طاهره که حضور ندارند، من این انرژی را برای ایشان میفرستم که در کنار ایشان من رشد کردم و صیقل داده شدم و دیگر آن آدم قبل نیستم، خیلی بزرگتر شدم و همچنین تبریک عرض میکنم خدمت ایجنت و مرزبانان سایت خانم شانی که شاید ما درک نکنیم چقدر کار ایشان سخت است و ما نمیبینیم ولی واقعا سخت است. به همهی خدمتگزاران تبریک عرض میکنم انشالله که مسیرشان سبز سبز باشد.
در ادامه مرحله ۳۰ سیدی همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نسرین
.jpg)
رهایی ۴۰سیدی همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اشرف و رهایی نیکوتین همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهناز
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر ناهید و مسافر وحید
عکاس: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
82