در خدمت زوج مرزبان محترم نمایندگی شیروان، مسافر صادق و همسفر شان هستیم. این زوج پس از ورودشان به سفر دوم، با هم در یک دوره در شعبه شیروان خدمت مرزبانی خود را آغاز کردند و در آزمون راهنمایی کنگره ۶۰ شرکت نمودند و در جایگاه راهنمای تازهواردین و راهنمای دیاستی قبول شدند. آنها همیشه با عشق و همراهی دو فرزند خردسالشان در این مسیر قدم برمیدارند. ما همواره از خدمات عاشقانه و صادقانه این خانواده گرامی الگو میگیریم.
این هفته پرشگون را به این عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و از زحمات و خدمات بیدریغ این زوج نمونه قدردانی و تشکر میکنیم. گروه سایت مسافران و همسفران شیروان به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان گفتوگویی را با آنها ترتیب داده که از صحبتهایشان آموزههای زیادی گرفتیم. در ادامه، شما را به خواندن این گفتوگو دعوت میکنیم و امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.

. لطفاً خودتان را به رسم کنگره ۶۰ معرفی کنید.
سلام! صادق هستم، مسافر با تخریب بیش از ۵ سال و با انواع آنتیاکسها. آخرین آنتیاکس، شیره و تریاک بود. سفرم را با دو سیسی در هر وعده شروع کردم به راهنمایی راهنمای عزیزم، مسافر علیرضا، در لژیون دوم نمایندگی شیروان. سفر دومم به راهنمایی ایجنت محترم، مسافر رحمان، بود و سفر اولم ۱۱ ماه و ۴ روز به طول انجامید. درمان من با داروی OT و ورزش در کنگره، به ویژه فوتبال، بود. اکنون به لطف خدا، ۳ سال و ۳ ماه است که آزاد و رها هستم.
۲. احساستان را نسبت به اینکه هر دو با هم در یک دوره مرزبان شدید و با هم در کنار یکدیگر خدمت میکنید، بیان نمایید.
مسافر صادق :به نظر من، ما جزو خوشبختترین زوجها هستیم که تحت سایه آموزشهای کنگره در حال خدمت به دیگران هستیم.
همسفر: تمام خدمتهای کنگره شیرین است، به خصوص اگر خدمتی مشترک باشد. وقتی هر دو یک خدمت را دارند، بیشتر همدیگر را درک میکنند و مشوق و پشتوانه همدیگه هستند.
۳. اگر زندگی قبل از کنگره را با الان مقایسه کنید، در یک جمله چه میگویید؟
مسافر صادق :از تاریکی مطلق و یخزدگی در منطقه ۶۰ درجه زیر صفر به روشنایی و آرامش رسیدیم.
همسفر: زندگی قبل از کنگره با الان قابل مقایسه نیست. نمیتوان آن را در یک جمله خلاصه کرد؛ اما اگر بخواهم بگویم، قبل از کنگره ما فقط زنده بودیم و زندگی نکردیم.
4. به چه دلیل در آزمون راهنمایی کنگره ۶۰ شرکت کردید؟
مسافر صادق :شرکت در آزمون، نخستین قدم برای یادگیری بیشتر خودم و کمک و یاری رساندن به انسانهاست.
همسفر: بزرگترین دلیل من برای شرکت در آزمون، آموزش گرفتن بود. زیرا خدمت کردن است که باعث میشود ماندگار باشیم در کنگره. بنابراین، آزمون راهنمایی بهترین موقعیت بود تا بتوانم بیشتر آموزش بگیرم و بیشتر در کنگره بمانم.
5. انگیزه شما از کمک راهنما شدن چه بود؟ لطفاً حس خودتان را بیان کنید.
مسافر صادق :خیلی خوشحالم که لطف کنگره شامل حال من و خانوادهام شده و با داشتن شال، میتوانم قدمی برای آموزش دیدن خودم برداشته و بعد به همنوعانم کمک کنم.
همسفر: وقتی مرزبانان دوره سفر اول خودم را دیدم که از شهرهای دیگر برای خدمت به شیروان میآیند و راهنمایان عزیزی که کیلومترها راه را برای خدمت کردن طی میکنند، باعث شد من هم انگیزه ادامه مسیر را پیدا کنم.
6. آیا مرزبانی شما خللی در زندگی و کارتان ایجاد کرد؟ لطفاً توضیح دهید.
مسافر صادق :مرزبانی هیچ خللی در زندگی و کار ما نداشته، بلکه کمک بزرگی برای نظم دادن و مدیریت زمان به من آموخت.
همسفر: نه تنها مرزبانی خللی در زندگی ما ایجاد نکرده، بلکه باعث مدیریت زمان و نظم در زندگی ما شده است.
7. کلام آخر؟
مسافر صادق :در نهایت، از شما بابت این مصاحبه تشکر میکنم و همچنین از جناب آقای مهندس و تمامی دستاندرکاران، به ویژه ایجنتهای محترم و همکاران عزیزم مرزبانان بزرگوار، این هفته را تبریک عرض میکنم. امیدوارم همه مسافرین کنگره این جایگاه را تجربه کنند و بزرگترین آموزشها را در خدمت کردن ببینیم.
همسفر: اگر خدمت مرزبانی یا هر خدمت دیگری به شما شد، حتماً آن خدمت را قبول کنید؛ زیرا برکت این خدمت بسیار تغییرات مثبتی در زندگی ما به بار آورده است. این خدمت خیلی شیرین است و صبر و پختگی از خدمت مرزبانی به دست میآید.
در پایان مصاحبهای داشتم با همسفر کوچک آقا محمدرضا:
1 -سلام! شما هم خودتان را معرفی میکنید؟سلام دوستان محمدرضا هستم یک همسفر
2- همسفر حمیدرضا ، میدانی کجا میایی؟کنگره 60
3- همسفر محمدرضا، میدانی کنگره ۶۰ برای چه کاری است؟ درمان اعتیاد و درمان سیگار و ناس
4- همسفر محمدرضا، از زمان اعتیاد پدرت چیزی یادت میآید؟پدرم با ما همیشه دعوا می کرد دیر خونه می آمد .
5- الان که بابا از اعتیاد رها شده، چه حسی داری؟حالش خیلی خوب است و اخلاق و رفتارش با ما و خانواده خوب است
6- بهترین جملهای که به بابا و مامانت میگویی، چه میگویی؟ پدر و مادر دوستتان دارم و هفته مرزبان بر شما مبارک
مرزبان خبری : مسافر صادق
ویراستاری : مسافر محمد
ارسال : مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
89