English Version
This Site Is Available In English

میدان خدمت در جایگاه ایجنتی، عریض‌ و پر چالش‌ است

میدان خدمت در جایگاه ایجنتی، عریض‌ و پر چالش‌ است

«یکی برای همه، همه برای یکی، با عزم تمام بکوشیم در ایجاد مکان های متعدد و آرام که همه در دسترس آن از یادرفتگان باشد، می‌دانیم توان خود را به‌کار می‌برید، اما بدانیم که این کار، راه رفتن و قدم زدن در گلستان نیست؛ بلکه در آتش و خار است. راه هموار نمودن چندان آسان نیست.»

«هفته ایجنت و مرزبان مبارک»

با فرا رسیدن هفته ایجنت و مرزبان در خدمت ایجنت و مرزبانان همسفران نمایندگی عمان‌سامانی هستیم؛ در این رابطه گفتگویی با این عزیزان انجام دادیم که توجه شما را به این گفت‌و‌گو جلب می‌کنیم.

ایجنت محترم همسفرسودابه به همراه مسافرشان با تخریب بیش از ۶ سال وارد کنگره شدند، آخرین آنتی ایکس مصرفی قرص متادون به مدت ۱۲ ماه به روشDST همراه با داروی OT به راهنمایی مسافر محمد جواد و همسفر باران سفر کردند،اکنون هم مدت ۸ سال است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی والیبال، بدمینتون.

برای ما بفرمایید توصیه شما برای همسفرانی که هیچ خدمتی در کنگره ندارند و نمی‌دانند از کجا و چگونه باید شروع به خدمت کنند چیست؟

من در جایگاهی نیستم که بخواهم توصیه‌ای بکنم ولی آنچه که تا الان در کنگره یاد گرفتم و به آن رسیدم این است که اول باید مفهوم خدمت برای رهجو جا بیفتد تا رهجو بداند که برای چه خدمت می‌کند و برای چه باید خدمت کند، بعد خودش حاضر می‌شود که با جان و دل خدمت کند و از همان ابتدای سفر از یک صندلی چیدن گرفته تا جارو کردن و هر کاری که می‌تواند انجام می‌دهد و انتظار هم نداشته باشد که حتماً به یک جایگاهی برسد تا بعد خدمت کند، یا حتماً باید شال دریافت کند تا بتواند خدمت کند. یک جمله خیلی معروف در کنگره است که می‌گوید: «درخت وقتی رشد می‌کند، سرش از باغ بیرون می‌زند.» این پیام را می‌خواهد به هستی بدهد که من آماده خدمت هستم و هستی در او ظرفیت لازم را می‌بیند و خدمت‌ها به سراغ او می‌آیند؛ نه این‌که بخواهد بایستد تا روزی به یک جایگاهی برسد تا بعد خدمت کند، اگر برای جایگاه‌ها بخواهیم خدمت کنیم یا به آن جایگاه نمی‌رسیم یا وقتی هم که به آن جایگاه می‌رسیم خيلی خوب خدمت نمی‌کنیم.

تاثیرگذارترین جمله‌ای که از آقای مهندس حسین دژاکام شنیده‌اید و سعی کرده‌اید آن را در زندگی خود به کار ببرید را برای ما بفرمایید؟

تمام جملات آقای مهندس برای من تاثیرگذارند و قابل تامل ولی یک جمله خیلی معروف دارند که می‌‌فرمایند :«برای باورها ارزشی نیست.» این جمله خیلی برای من موثر است؛ اگر هزار تا سی‌دی گوش بدهی و بنویسی ولی هیچ کدام یا هیچ خطی از آن‌ها را نتوانی عملی کنی، هیچ ارزشی ندارد. ان‌شاءالله خداوند به ما توفیق، توان دهد و کمک کند که بتوانیم آموزش‌ها را به درستی دریافت و در زندگیمان عملی کنیم.

اگر بخواهید خیلی کوتاه از تجربه خودتان در جایگاه کمک راهنمایی و همچنین ایجنتی برای مخاطبان بگویید چه می‌گویید؟

جایگاه‌های راهنمایی و ایجنتی هر کدام ارزشمند هستند و تمامشان حکم آب‌میوه‌های مختلف کنگره را دارند. وقتی که راهنما هستی و با تعدادی از رهجوها سر و کار داری، چیزی که من خودم حس کردم این است که آموزش‌های کنگره برایت عمیق‌تر می‌شوند؛ چون سعی می‌کنی سی‌دی‌ها را در زندگی خودت کاربردی کنی و از این جهت خودت را ملزم می‌دانی که راجع به سی‌دی‌ها بیشتر تفکر کنی و دیگر این‌که خیلی وقت‌ها می‌دیدم که چیزهایی که یاد می‌گیرم به صورت عملی و تجربی در زندگی آن آموزش‌ها را به اصطلاح پاس می‌کنم یا در موقعیت‌های آن‌ها قرار می‌گیرم و باعث می‌شود که آموزش‌هایی که از آن سی‌دی‌ها دریافت می‌کردم؛ بیشتر برای من قابل لمس و حس باشد.  دیگر این‌که یادآوری می‌شود اول به خودت بعد به رهجو که آموزش‌ها را اجرایی کنید. چون یک راهنما وقتی کلامش قدرت می‌گیرد که خودش بتواند انجام دهد و زمانی‌که رهجو را از یک گذرگاهی گذر می‌دهی، خودت هم با آن گذر می‌کنی یا قبلاً عبور کردی و این برای یک راهنما خیلی لذت بخش و شیرین است و خیلی تجربه‌های دیگر که شاید الان مجال گفتنش نباشد. به هر حال طی ۴ سال خدمت راهنمایی قطعاً تجربه‌های متفاوت و زیادی خواهد بود.در مورد ایجنتی چیزی که تا الان دریافت کرده‌ام این است که در جایگاه ایجنتی شما مسئولیت بزرگ‌تری را بر عهده دارید در قبال تمام همسفرهای شعبه مسئول هستید و همه را از خودم می‌دانم و خیلی خیلی بیشتر دوستشان دارم و حس می‌کنم میدان خدمت عریض‌تر است و چالش‌ها خیلی بیشتر و قطعاً آموزش‌ها هم خیلی بیشتر هستند.  آنچه که خودم تا الان دریافت کردم این است که محبت، گذشت و بخشش در این جایگاه خیلی بیشتر است، شما توان انجام یک سری کارها را داری ولی نباید وارد شوی چون می‌شود دخالت به اصطلاح تو قرار است بزرگی کنی و بزرگی هم بها دارد. البته خدا ان‌شاءالله کمک کند بتوانم آموزش‌ها را به درستی دریافت کنم و بتوانم با عمل سالم خدمت کنم و سربلند از این جایگاه بیرون بیایم.

کلام آخر...

از خداوند خیلی سپاسگزارم که اجازه داد در این مسیر قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از آقای مهندس حسین دژاکام خیلی سپاسگزارم، ازخانم کماندار ممنونم که اجازه خدمت به من دادند، از خانم آنی بزرگ اولین همسفر کنگره۶۰ سپاسگزارم، از استاد امین بسیار بسیار سپاسگزارم که هر بار سی‌دی‌هایشان را گوش می‌دهم انگار شرح حال من است و خیلی خیلی از آموزش‌هایشان استفاده می‌کنم. از خانم شانی ایجنت بخش اینستاگرام ممنونم ان‌شاءالله خداوند حافظشان باشد و سایه‌شان مستدام باشد و ان‌شاءالله ما هم بتوانیم با انجام عمل درست، قدردان این عزیزان باشیم. از شما خیلی ممنونم که به من این فرصت را دادید که هم خدمت کنم و هم برایم یادآوری بشود؛ خدا قوتتان دهد ان‌شاءالله موفق و پاینده باشید.

مرزبان همسفر مریم به‌ همراه مسافرشان با تخریب ۲۰سال وارد کنگره شدند؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره دودی ، همراه با روش DST و داروی OT به مدت ۱۱ ماه و ۲۴ روز با راهنمایی مسافر شجاع و همسفر نسرین سفر کردند و الان هم  ۵ سال و ۲۶ روز است که به دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. ورزش در کنگره والیبال.

شما با توجه به این‌که مسیری نسبتاً طولانی را می‌پیمایید تا به کنگره بیایید ولی خدمت مرزبانی که خدمتی بسیار حساس است را پذیرفته‌اید؛ چه چیزی باعث می‌شود که شما با عشق این خدمت را انجام دهید؟

اولین چیزی که  من با ورودم به کنگره دیدم، عشق و محبت بین اعضای کنگره۶۰ بود به‌خصوص  خدمتگزاران، راهنمایان و تمامی همسفرانی که با عشق  و بدون هیچ چشم داشتی درجایگاه‌های مختلف و حتی چیدن صندلی‌ها در سالن خدمت می‌کنند و من از همه آموزش گرفتم. البته بودند کسانی که از ابتدای تاسیس کنگره۶۰ تا  الان که شاید مسیرهای خیلی طولانی‌تری را طی می‌کنند که پیام کنگره را به جای‌جای نقاط کشور برسانند و به نظر من همه این‌ها سرچشمه‌اش عشق است. من هم درابتدای ورودم به کنگره معنی عشق و محبت را فراموش کرده بودم و در کنگره همه چیز دوباره برایم تداعی یافت و عشق را به معنای واقعی فهمیدم.

وقتی به زندگی قبل از کنگره خود نگاه می‌کنم تاریکی‌ها، مشکلات و سردرگمی‌هایی در زندگی‌ام وجود داشت که اگر پیام کنگره به من نمی‌رسید و با مسافرم وارد کنگره نمی‌شدیم، معلوم نبود که الان چه سرنوشتی داشتیم؛ وقتی کنگره  چراغی شد تا تغییرات را در خودم، مسافرم و فرزندانم ببینم، فکر نمی‌کنم کاری برای کنگره کرده باشم که اگر خدمتی می‌کنم برای خودم است و خودم را مدیون تمامی خدمات کنگره می‌دانم.

امیدوارم تا جایی که هستم و می‌توانم در کنگره خدمتگزار باشم و در جایگاه‌های مختلف خدمت کنم و قطره‌ای باشم از اقیانوس بزرگ کنگره۶۰. من وقتی برای خدمت مرزبانی ثبت نام کردم کمی تردید داشتم به خاطر مسیری که باید طی کنم و شاید کمی برایم سخت بود ولی الان بسیار خوشحال هستم و خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مرا یاری داد و هرچه جلوتر می‌روم همه چیز برایم آسان‌تر و راحت‌تر پیش می‌رود.

جایگاه مرزبانی چه تاثیری در زندگی شما و روی خصوصیات اخلاقی شما داشته است؟

همان‌طور که در سوال قبل گفتید؛ خدمت مرزبانی خدمتی بسیار حساس است و من که در این جایگاه خدمتگزار هستم باید خیلی دقیق به وظایفم عمل کنم چون برای دیگر همسفران نیز باید یک الگوی بدون نقص باشم. اولین نکته در مرزبانی برای من تفکر بود که همان وادی اول است و باید قبل از انجام دادن هر کاری و هر حرفی به درستی تفکر کنم.
نقطه تحملم نسبت به قبل بالاتر رفته است. صبر کردن، آداب معاشرت به نظرم خدمت مرزبانی همان وادی پنجم نیز است که هر چه تا الان یاد گرفتی، باید اجرا کنی و به مرحله اجرا در آوری.

در رابطه با قسمت دوم که مرزبانی چه تاثیری روی زندگی‌ام  داشته؛ من یاد گرفتم که همه چیز در هستی بر مبنای نظم پیش می‌رود و بدون برنامه‌ریزی و نظم هیچ کاری درست انجام نمی‌شود و زمان در کنگره حرف اول را می‌زند من برای کارهای روزمره و زندگی‌ام  برنامه‌ریزی کردم که هم به کارهای شخصی و هم کارهای خانه برسم. ان‌شاءالله  بتوانم خدمت مرزبانی را آن‌طور که شایسته است انجام دهم.

کلام آخر...

هفته ایجنت و مرزبان را خدمت همه مرزبانان و ایجنت‌های کل نمایندگی‌های کنگره۶۰ تبریک و شاد باش عرض می‌کنم. از شما عزیزان خدمتگزار در سایت و بخش مصاحبه بسیار تشکر می‌کنم. بسیار خوشحالم که درکنار دوستان محبت در حال خدمت کردن و آموزش گرفتن هستم. خداقوت خدمت شما.

مرزبان همسفر زری به همراه مسافرشان  با چند سال تخریب وارد کنگره شدند؛ آخرین آنتی‌ایکس مصرفی هروئین و  شیشه. به مدت ۱۲ ماه و ۲۲ روز به راهنمایی مسافر محمدجواد و همسفر سودابه به روش DST و دارویOT سفر کردند؛ اکنون به مدت ۳ سال و ۶ ماه است که به دستان پرتوان آقای مهندس حسین دژاکام آزاد و رها هستند. ورزش در کنگره: فوتبال، والیبال و بدمینتون.

به نظر شما یک مرزبان علاوه بر وظایفی که به عهده دارد باید چه خصوصیات اخلاقی دیگری داشته باشد تا همسفران احساس امنیت و آرامش کند؟

به نظر من انسان در هر جایگاه خدمتی که قرار می‌گیرد؛ باید مردم‌دار باشد و هر کلامی که می‌خواهد انتقال بدهد، حتما باید با محبت، احترام و در عین حال همراه با قاطعیت باشد؛ چرا که از نظر من کلامی که همراه با احترام و محبت باشد، قطعا نافذ و تاثیرگذار می‌شود. همان‌طور که جناب مهندس حسین دژاکام فرمودند: ما باید بدانیم خدمتگزار اعضاء هستیم نه آقا و سرور آن‌ها. خدمت‌ها و جایگاه‌ها در کنگره به صورت چرخشی هستند؛ پس چه خوب است در هر جایگاهی که قرار می‌گیریم صد خودمان را بگذاریم تا در آینده به نیکی از ما یاد شود.

برای ما بفرمایید اعضای کنگره۶۰ چگونه و چه‌طور می‌توانند در حد و اندازه خدمتی که به آن‌ها شده تقدیر و تشکر کنند؟

در ابتدا باید شاکر خداوند باشیم که راه کنگره را برای ما باز کرد و اجازه آموزش‌گرفتن و خدمت‌کردن را به ما داد. جناب مهندس حسین دژاکام در پیام مرزبانی فرمودند: افراد خدمتگزار در کنگره نیاز به تقدیر و تشکر ندارند و به نظر من همین که آقای مهندس حسین دژاکام، اعضاء کنگره و دیگر پیشکسوتان از آن‌ها راضی باشند؛ خودش نقطه قوتی است برای بهتر خدمت‌کردنشان؛ اما ما تابع دستورات آقای مهندس حسین دژاکام هستیم و ایشان فرمودند: از خدمتگزاران کنگره۶۰، هم به صورت زبانی، قلبی و هم با پاکت باید قدردانی شود و راهنمایان ما اساتید بسیاری مجربی برای آموزش دادن قوانین و مقررات کنگره۶۰ به رهجویان خود هستند.

کلام آخر...

بسیار تا بسیار شاکر خداوندی هستم که به من و مسافرم اجازه ورود و خدمت کردن در کنگره را داد. همیشه سعی کردم هر خدمتی که به سراغم می‌آید را به بهترین شکل ممکن انجام دهم و با دیگران طوری رفتار کنم که دوست دارم با خودم رفتار شود؛ چراکه بعد از مدت کوتاهی نقش‌ها و جایگاه‌ها عوض می‌شوند.

از شما خدمتگزارن سایت که خالصانه و عاشقانه تلاش می‌کنید؛ بی‌نهایت سپاسگزارم. ان‌شاءالله با همکاری خوبی که بین شما خدمتگزاران سایت و گروه مرزبانی است، بتوانیم سایت نمایندگی عمان‌سامانی را خیلی قوی‌تر پیش ببریم.

مصاحبه کننده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
طراح سوال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)، همسفراعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم) و همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .