English Version
This Site Is Available In English

ایجاد اعتماد برای برقراری محبت

ایجاد اعتماد برای برقراری محبت

جلسه اول از دوره اول جشن هفته ایجنت و مرزبان همسفران نمایندگی زنجان به استادی ایجنت همسفر یاسمن، نگهبانی مرزبان همسفر فاطمه و ‌دبیری مرزبان همسفر شهلا با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز دوشنبه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز در جمع شما هستم. هفتهٔ ایجنت و مرزبان را خدمت آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان و همهٔ ایجنت‌ها و مرزبان‌های سراسر کشور تبریک عرض می‌کنم.

به مرزبان‌های بخش خودمان همسفر فاطمه و همسفر شهلا تبریک عرض می‌کنم. از خداوند برایشان صبر و آرامش و موفقیت و توان خیلی بیشتری برای ادامهٔ خدمتشان و خدمت‌های بعدی که خواهند داشت، آرزومندم.

همهٔ ما می‌دانیم که لژیون مرزبانی از مرزبان‌ها و یک ایجنت به‌عنوان راهنما و بزرگ‌تر برای اداره‌کردن نمایندگی، تشکیل شده است.

خوب وظایف و مسئولیت‌های حساس و سنگینی روی دوش لژیون مرزبانی است که شاید فقط ده درصد آن در ظاهر قابل رویت باشد. همهٔ ایجنت‌ها و مرزبان‌ها، تمام روزهای هفته را مشغول کار و خدمت‌کردن هستند.

ازآنجایی‌که لژیون مرزبانی به‌صورت مستقیم با همهٔ اعضای نمایندگی در ارتباط و در تعامل است، خیلی مهم است که چگونه با اعضای نمایندگی ارتباط برقرار کنند؟ چگونه وضعیت و فضا را در تعادل نگه‌دارند؟ من فکر می‌کنم برای جلوگیری از ایجاد حواشی، ایجاد تنش و به‌هم‌ریختن حس، بهترین کار این است که اعضای نمایندگی به لژیون مرزبانی اعتماد کنند؛ چون بدون ایجاد پل اعتماد بین افراد، محبتی شکل نخواهد گرفت.

گاهی اوقات ممکن است مرزبانی تصمیماتی بگیرد که خوشایند برای همهٔ اعضای نمایندگی نباشد و همه از آن تصمیمات استقبال نکنند؛ ولی باید این را بدانیم که هدفِ پشت این تصمیمات که گرفته می‌شود، قطعاً اجراکردن قوانین و حرمت‌های تعریف شده است و مرزبانی برای حفظ نظم و آراستگی و یکپارچگی و آرامشِ نمایندگی، در خط مقدم نمایندگی ایستاده و درحال‌خدمت کردن است؛ یعنی اینجا دیگر دلخواه بودن، مهم نیست. مهم این است که درست‌ترین تصمیم گرفته و اجرا شود.

به نظر من، مهم‌ترین اصولی که در کار و خدمت مرزبانی وجود دارد؛ این است که در عین اینکه باید قوانین سخت، محکم و دقیق را اجرا کنند، در کنارش باید تواضع و فروتنی هم داشته باشند.

یک زمانی من می‌خواهم دندانِ فاسد را از دهان کسی بیرون بکشم تا از درد نجات پیدا کند و این کار مثبتی است؛ ولی حواسم نیست که ممکن است، آن شخص درد زیادی بکشد و خیلی اذیت شود. پس در کنار این که آن دندان فاسد را خارج می‌کنم، باید آستانهٔ تحمل درد آن شخص را هم مدنظر قرار بدهم که آن شخص تا چه حد می‌تواند این درد و اذیت‌شدن را تحمل کند؟

پس تا زمانی که نیت خیر نشود و خوش حسی نباشد، ارتباط برقرارکردن با انسان‌ها، با خلقیات متفاوت، در هر لباسی بسیار سخت خواهد شد.

انسان وقتی در جایگاه خدمت قرار می‌گیرد، باید آن‌قدر دامنهٔ پذیرشش گسترده شود و بالا برود که خودش را به آن خدمت بسپارد؛ یعنی اجازه بدهد که آن خدمت به او شکل بدهد و او را بسازد، مانند خمیر مجسمه‌سازی. خودش را به آن خدمتی که انجام می‌دهد بسپارد تا ساخته شود.

به نظر من، مادامی که انسان در مقابل تغییرات مثبت و در مقابل شکسته‌شدنِ ساختار قبلی‌اش مقاومت کند، هیچ دریافت و هیچ حس تازه‌ای از آن خدمت نمی‌گیرد، اتفاقاٌ انرژی هم از دست می‌دهد؛ یعنی به‌جای اینکه انرژی بگیرد، انرژی‌اش کم می‌شود.

آقای مهندس می‌فرمایند که تنها راه نجات انسان، عشق و محبت است؛ و بالاترین نوع محبت، محبت بلاعوض است. در کائنات، هیچ‌چیز برای خودش نیست! درختان از سایهٔ خودشان بهره‌ای ندارند، درختان از میوه‌های خودشان تغذیه نمی‌کنند، حیوانات از گوشت و پوست‌ و استخوان خودشان استفاده‌ نمی‌کنند و ما می‌بینیم که همهٔ مخلوقات در هستی، درحال‌ خدمت‌کردن به یکدیگر هستند و این نشان‌دهندهٔ این است که یک نقطهٔ مشترکی بین مخلوقات خداوند وجود دارد و آن چیزی نیست، جز عشق و محبت.

در وادی عشق؛ عاشق، حساب معشوق را نمی‌سنجد. عاشق، به منافع خودش نگاه نمی‌کند. عاشق، انسان‌ها را گلچین نمی‌کند که به چه کسی محبت کند؛ چون حسابش با خود عشق است و آن عشق باارزش‌ترین پاداش و جواب است.

خدمت‌کردن در کنگره۶۰ یک نوع عاشقی‌کردن است و به نظر من شعبه و یا انسا‌ن‌ها، بهانه‌ای هستند برای اینکه محبت در وجودِ تک‌تک ما جاری شود. پس قدر لحظاتی که در کنار هم هستیم را بدانیم و اینکه شاکر خداوند باشیم، برای فرصتی که به ما داده است.

من می‌خواستم از فرصت استفاده کنم و از شما اعضای نمایندگی زنجان، بابت تمام محبت‌هایی که در دو دورهٔ خدمتی به من داشتید،تشکر کنم. دوستتان دارم و امیدوارم که در این دورهٔ خدمتی که داشتم، مفید و مؤثر عمل کرده باشم.

امیدوارم که در ادامه بهترین اتفاقات برای نمایندگی زنجان اتفاق بیفتد‌ و امیدوارم یک روزی، به‌قدری بار قلب ما سبک بشود که امواج مهر و محبت، به قلبمان راه پیدا کنند و در قلب ما جاری شوند. آن وقت است که محبت در درون ما می‌جوشد و آن وقت هیچ حساب‌وکتاب و شرطی برای عشق‌ورزیدن، وجود نخواهد داشت.

در ادامه توجه شما را جلب می‌کنم به گزارش تصویری از جشن "هفته ایجنت و مرزبان"

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر رضا
تایپیست: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
عکاس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون هفتم) عکاس اول و همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .