آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
روز اول که قدم در کنگره گذاشتم، اولین فردی که جلو آمد و مرا در آغوش گرفت خانمی با شال زرد خوشرنگ بود، با لبخندی زیبا و رویی گشاده به من امید داد و گفت؛ اینجا بهترین مکان برای رسیدن به حال خوش است و آرامش را تجربه میکنی.
من آن روز نمیدانستم که این افراد در کنگره عاشقانه بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند و پذیرای افرادی میشوند که غرق در تاریکی هستند. وقتی جذب کنگره شدم همیشه با خود میگفتم؛ چقدر اینکار عشق و بخشندگی میخواهد که بدون هیچ چشمداشتی بتوانی به انسانها خدمت کنی. به عقیده من مرزبانان کنگره انسانهایی هستند که عشق خدا را دریافت کردند و توانستند این عشق را به دیگران هدیه دهند. امیدوارم که من هم روزی بتوانم مثل شما عزیزان خدمتگزار باشم و به دیگران خدمت کنم.
این روز و هفته را به ایجنت محترم راهنما تکتم، همچنین به مرزبانان خداقوت و تبریک عرض میکنم. انشاالله که برکت در زندگیتان جاری باشد و ممنون از تمام زحماتی که میکشید.
ارسال مطلب: همسفر الهام نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
92