جلسه نهم از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان به استادی مرزبان محترم مسافر صادق، نگهبانی مرزبان مسافر مهدی و دبیری مسافر موسی با دستور جلسه " هفته ایجنت و مرزبان " یکشنبه 23 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر، ابتدا ازایجنت محترم و گروه مرزبانی کمال سپاس رادارم که فرصت خدمت و آموزش را به من عطا کردهاند. این هفته، هفتهای بسیار زیباست؛ هفتهای که با شور و شوق فراوان مرزبانی آغاز میشود و امیدوارم این حس خوب به تکتک شما عزیزان نیز منتقل شود. ما در کنگره در آستانه جشن بزرگ هفته ایجنت و مرزبانی قرار داریم.
در کنگره، هر سفر اولی در طول سال چهار جشن مهم را تجربه میکند که یکی از آنها جشن ایجنت و مرزبانی است. این جشنها که به تدبیر آقای مهندس پایهگذاری شدهاند، شامل جشن همسفر، جشن دیدهبانی، جشن راهنما و جشن ایجنت و مرزبانی میشوند. شاید این سؤال پیش بیاید که هدف از این جشنها چیست؟ آیا صرفاً به خاطر پاکت و مبلغی است که در آن قرار میدهیم؟
من تا پیش از ورود به کنگره، شاید حتی از نزدیکترین افراد زندگیام، یعنی همسرم و فرزندانم که زحمات بسیاری برایم کشیدهاند، قدردانی کردن را نمیدانستم. هیچگاه بلد نبودم حتی یک تشکر ساده کنم؛ اما از زمانی که قدم به کنگره گذاشتم، آموزش دیدم و یاد گرفتم و این یادگیری مدیون همین جشنهاست.
در اوایل سفر اولم، گمان میکردم این جشنها فقط به خاطر مسائل مالی است؛ اما هر چه جلوتر آمدم، سال به سال و جشن به جشن، دیدگاهم تغییر کرد. اکنون، بابت یک غذای سادهای که در خانه برایم آماده میشود، تشکر میکنم؛ بابت کوچکترین کاری که برایم انجام میشود، سپاسگزارم. این فرهنگ قدردانی را در کنگره و از همین جشنها آموختهام. اینها حاصل آموزشهایی است که آقای مهندس برای آنها سالها فکر کردهاند و پشت تکتک حرفهای ایشان، سالها اندیشه و تجربه نهفته است.امیدوارم این جشنها برای سفر اولیهایی که تازه به جمع ما پیوستهاند و همچنین برای دوستانی که دومین یا سومین جشن خود را تجربه میکنند، بهترین تجربه باشد و آنها نیز خودشان را در جایگاه مرزبانی ببینند. بسیاری از دوستان شاید مرا بشناسند و با اکثر آنها رابطه دوستانهای دارم.

این هفته را به ایجنتهای محترم، بهویژه آقای مهندس، تبریک میگویم. من در کنگره با چهار نفر از ایجنتها همکاری و خدمت کردهام؛ در قسمت OT، بهعنوان مبصر کلینیک، و در کنار این عزیزان لذت بردم و آموزش دیدم. صحبت کردن درباره این عزیزان در مدت پنج دقیقه غیرممکن است؛ شاید هفتهها هم درباره زحمات و آموزشهایشان صحبت کنیم، بازهم کم بیاوریم.
در کنار این عزیزان، در سفر اول و دوم، آموزشهای بسیاری دیدم. در کنار آقای محمود بهعنوان مرزبان، و در کنار آقای علیرضا و آقای اختری بهعنوان مبصر کلینیک بودهام. آنها هرگز با تحکم یا تذکر خشک با ما برخورد نمیکردند؛ آموزشهایشان همیشه همراه بامحبت و از طریق نگاهی عمیق بوده است. این به من بستگی دارد که چقدر حسم قوی باشد و چقدر برای خدمت کردن مشتاق باشم تا بتوانم از یک نگاه ساده، آموزش بگیرم.
دو ماه است که در کنار آقای نجار خدمت میکنم. آقای نجار برایم یادآور معلمی است که در هنگام ایام تحصیل درسی بسیار دشوارو سخت بود، با شیرینی و محبت آموزش میداد و یادگیری آن را برایم آسان میکرد. آقای نجار نیز همین شخصیت و منش معلمی رادارند؛ بامحبت آموزش میدهند و من شاهد تغییرات بزرگی در خودم هستم.
امیدوارم در این هفته، بهعنوان یک مسافر و یک رهجو، بهترین تقدیر و تشکر را از این عزیزان به عملآوریم. از همینجا به همه آنها خدا قوت و تبریک میگویم.
همچنین به آقای مهدی، آقای علیرضا، آقای عباس و تمامی مرزبانان دورههای قبل که زحمات فراوانی کشیدند و راه را برای ما هموار کردند، تبریک و خدا قوت عرض میکنم.
هدف اصلی گروه مرزبانی و ایجنت محترم این است که یکی از شما سفر اولیها به رهایی و حال خوش برسد.
در ادامه برگزاری امتحانات داخلی:

مرزبان خبری : مسافر صادق
تایپ : مسافر رضا لژیون سوم
عکاس : مسافر مهدی لژیون پنجم
ویراستار : مسافر محمد
ارسال :مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
85