چهارمین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ شعبه باباطاهر همدان به استادی راهنمای محترم مسافر غلامرضا و نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه (وادی هفتم و تاثیر آن روی من) پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سسلام دوستان رضا هستم مسافر، در ابتدا خدای خودم را شکر میکنم بابت حضور در کنگره و سپاسگزار آقای مهندس، خانواده محترم ایشان، تمامی دیدهبانان و خدمتگزاران عزیز کنگره۶۰ و همچنین خدمتگزاران شعبه خودمان در هردو قسمت همسفران و مسافران هستم، چون اگر این عزیزان نبودند من رضا نیز الان معلوم نبود کجا بودم.
سپاسگزار راهنمای درمان موادم آقای علیرضا علیبخشی و درمان سیگارم آقای کرمی هستم و دستشان را میبوسم و از راه دور ممنون و سپاسگزار هر دو عزیز هستم به آرزوی سلامتی برای هر دو آنها، نسبت به آقای مهندس دارم فکر میکنم البته خودم را میگویم و با شما عزیزان کاری ندارم لطفمان نسبت به آقای مهندس کم میباشد و بیشتر تشکر میکنیم از خودمان و خودمان را تشویق میکنیم ولی هرچه داریم و نداریم و هرچه کنگره دستاورد دارد از جمله این حال خوشی که همه ما داریم در هر دو قسمت همسفران و مسافران، همه جشنها، رهاییها، حال خوبیها، جشن تولدها، درمان اعتیاد و سیگار، لژیون تغذیه سالم را همگی مدیون زحمات آقای مهندس هستیم، انشاالله انرژی مثبت ما از همین جا از راه دور به ایشان و خانواده محترمشان برسد و تا ابد ممنون و قدرشناس ایشان باشیم و هفته ایجنت و مرزبان را خدمت تمام ایجنتها و مرزبانان محترم در تمام شعب کنگره۶۰ مخصوصاً ایجنت محترم و مرزبانان عزیز شعبه باباطاهر همدان که در قسمت همسفران، مسافران و همچنین ایجنت و مرزبانان زحمتکش پارک صمیمانه تبریک عرض میکنم و امیدوارم خدمت به کامشان باشد و برای عزیزان به آرزوی موفقیت میکنم و انشالله در هفته آینده جشن باشکوهی برای این عزیزان برگزار کنیم و به دستور آقای مهندس: از تعارف کم کنیم انشالله به مبلغ اضافه کنیم.
وادی هفتم میگوید: رمز و راز حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم. در مورد رمز و راز صحبت نمیکنم چون آقای مهندس روز چهارشنبه در این مورد صحبت کردند، من فکر میکنم یک فرقی بین حقیقت و واقعیت وجود دارد اگر اشتباه نکنم و تعریف نادرستی از آنها نکرده و جابجا بیان نکنم، حقیقت آن چیزی است که باید باشد و واقعیت آن چیزی است که هست و رمز را آقای مهندس توضیح دادند و مثال خوبی از گاوصندوق زدند تا ذهن ما آشنا شود که وقتی میخواهیم یک گاوصندوق را باز کنیم یک رمز میخواهد تا بتوانیم درب گاوصندوق را باز کرده تا بتوانیم به آن رازی که در داخل گاوصندوق است دسترسی پیدا کنیم ولی در بحث حقیقت و واقعیت میخواهم این قسمت وادی را بیان کنم که حقیقت چیزی است که باید باشد و واقعیت چیزی است که هست. حقیقت این است که ما به گفته بزرگان و به صد دلیل دیگر و به فرموده آقای مهندس ما اشرف مخلوقاتیم، اما من رضا قبل از مصرفم که به کنگره بیایم در آینه نگاه میکردم و یا همین الان اگر نگاه کنم آیا شباهتی به اشرف مخلوقات دارم؟ حقیقت درمان کنگره چیست؟

حقیقت درمان کنگره شامل موارد زیادی است از جمله بحث تعادل است، آیا من به تعادل رسیدهام؟ یا فقط فکر قطع مصرف هستم و از اول که راهنما انتخاب میکنم فکر این هستم که قطع مصرف را انجام داده و خدمت مهندس برسم و خداحافظ؟
حقیقت کنگره درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن، درمان سیگار و تغذیه سالم است اما فقط اینکه من به فکر خودم باشم و به تعادل رسیده و به قطع مصرف و به حال خوشی برسم و خداحافظ. اینکه از خیلی دوستان عزیز همچون راهنماها و خدمتگزاران سوال کنید که چرا در حال خدمت هستید؟ در جواب میگویند: کجا برویم بهتر از کنگره؟ کجا برویم که من بتوانم ضد ارزشهایی را که قبلاً داشتم کم کنم؟
در کنگره میتوانم یک مقداری از آنرا کنار بگذارم و کوله پشتی من که از ضد ارزش سنگین شده بود را سبک کرده و افکار منفی خود را یک مقداری به سمت افکار مثبت برگردانم. در اینجا یک سوال پیش میآید وقت زیادی ندارم، آقای غلامرضا آیا اینهایی که داری میگویی خودت انجام میدهی؟ آیا خودت صد در صد به آن حقیقت کنگره رسیدهای؟ خودت عاری از هرگونه اشتباه هستی؟
نه آقا اینطور نیست، کنگره اصلاً سفید سفید نیست و سیاهی هم دارد، من رضا بینقص نیستم من پیمان بستم که بینقص عمل کنم ولی نمیتوانم و تلاش خود را انجام میدهم.

قسمت دوم دستور جلسه در وادی هفتم میگوید: وادی هفتم و تاثیر آن روی من، روی من رضا چه تاثیری گذاشته است؟ حداقل این تاثیر را گذاشته که ول نکنم برم، حالا که اینجا را پیدا کردم و به من فرصت داده شده یک بار دیگر پشت میز درس بنشینم و آموزش بگیرم و یک بار دیگر از نو زندگی خود را شروع کنم و این فرصت برای هر کسی به وجود نمیآید، خیلیها دوست دارند وقتی که به پایان عمر میرسند در ۶۰ یا ۷۰ سالگی، یک بار دیگر جوان شوند و برگردند و از اول شروع کنند، این اتفاق برای هیچکس نخواهد افتاد حداقل در این دنیا ولی برای من و شما در کنگره این اتفاق افتاده است، اینکه از پشت میز بیایی و بعد از چندین و چند سال دیگر پشت میز بنشینی، آموزش ببینی و در ادامه خدمت کنی، چهخدمتی انجام دهیم؟ خدمت مالی، خدمت جانی، خدمت سایت، خدمت فکری و یا هر خدمتی که از دستمان برمیآید، حداقل آن این است که از مال خود مضایقه نکنیم، خود شما بهتر از من میدانید، کسانی در بین ما هستند که اصلاً مبلغ ۶میلیون تومان برایشان پولی نیست و شاید ۵۰ میلیون تومان و داریم کسانی که میتوانند پهلوان شوند تا ما بتوانیم زمین شعبه بخریم و از خودمان ساختمان داشته باشیم ولی اینجا بحث این است که قطعاً من هنوز به آن حقیقت کنگره نرسیدهام، کسانی که خودشان و همسفرشان پهلوان میشوند هر هفته در حال دیدن این موضوع هستیم و بعد از آن بچه خود را نیز پهلوان میکنند شاید فکر کنیم که عقل ندارند یا آنها از جا و دوره دیگری آمدهاند یا پول مفتی پیدا کردند، بله شما اگر از این در بیرون بروی و یک میلیارد پول خدا از آسمان برای شما بیندازد، پرداخت ۶۰۰ میلیون تومان از این پول که رایگان به دست آمده است کار سختی است، چه برسد به اینکه این پول مال خودت باشد و با زحمت به دست آورده باشید ولی اگر بدانید برای چه پرداخت میکنید کار راحتی میباشد.
بله، وادی چه تاثیری روی ما گذاشته است که بعد از سفر اول ماندگار شویم، خدمت کنیم، آموزش ببینیم و نواقص خود را به مرور زمان برطرف نماییم. اگر قرار باشد همه بروند پس کنگره را چه کسی اداره کند و تکلیف بقیه افراد چه میشود؟ آن خانوادههایی که الان در حال آه کشیدن هستند و خود مسافرها تکلیف آنها چیست؟ وادی هفتم این را میخواهد به من بگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه، راه را به هر دلیلی پیدا کردهای، یکی دست من را گرفته است یا کار خیری انجام دادهایم، الان اینجا نشستهایم از این چه برداشتی میکنیم این مهم است. ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید دست آن بزنید به افتخار آقای مهندس و تمام خدمتگزاران و مرزبانان و ایجنتهای سراسر کشور.

عکس، تایپ، تنظیم و ارسال مسافر محمدرضا (لژیون هشتم) نگهبان سایت باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
51