خداوند را هزاران بار شاکرم که این فرصت بزرگ را به من بخشید تا به عنوان همسفر در کنگره حضور داشته باشم و قلم به دست بگیرم و از روزهای سخت زندگیام بنویسم؛ روزهایی تاریک و بینور که در آن غرق بودم؛ از ناامیدیها و بلاتکلیفیهایی که گمان میکردم هیچ راهی پیش روی من نیست. همیشه تصور میکردم با داشتن همسری مصرفکننده، تمام سختیهای دنیا بر دوش من افتاده و دیگر هیچ راه فراری ندارم؛ تنها چیزی که میدانستم این بود که باید بسوزم و بسازم.
اما در دل همان تاریکیها، همواره از خداوند کمک میخواستم و به دنبال راهی میگشتم تا زندگیام را که با وجود تمام سختیهایش همچنان عاشقانه دوستش داشتم، نجات دهم. در لحظهای که به تاریکترین و دشوارترین نقطه زندگی رسیده بودم، خداوند صدایم را شنید و راهی روشن، سرشار از آرامش و اطمینان را به سویم گشود و اینگونه بود که با نعمت کنگره آشنا شدم. ورود به کنگره به زندگی من نوری تازه بخشید؛ امید و آرامش جایگزین رنج و سختیها شد.
اکنون درک میکنم که به گفته جناب مهندس، باید آن تاریکیها و دردها را تجربه میکردم تا به روشنایی امروز برسم. در پایان، از صمیم قلب آرزو میکنم تمام مصرفکنندگان جهان قدم در این راه بگذارند و آرامش و روشنایی را به زندگیشان بازگردانند. از جناب مهندس دژاکام به خاطر فراهم کردن این بستر ارزشمند و از راهنمای عزیزم خانم راضیه که در این مسیر یاور و همراه من بودند، بینهایت سپاسگزارم.
نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
54