عمیقاََ به تفکر فرو رفتهام و میدانم که غیبت، تجسس، قضاوت و تمام اعمال ضدارزشی که انجام میگیرد بار منفی دارد و احساس بدی در من ایجاد میکند و تمام انرژی و حس من را میگیرد؛ پس چرا در اکثر اوقات نمیتوانم برآنها پیروز شوم و انجامشان ندهم؟ مگر نمیدانم که انجام دادنشان کار خوبی نیست؛ پس چرا نمیتوانم بر نفس امارهام غالب شوم و از انجام اعمال ضدارزشی پرهیز کنم؟
آموزشهای کنگره به فریاد من میرسند و میگویند: تو فقط میدانی که غیبت کردن بد است و به دانایی رسیدهای؛ اما به مرحله دانایی مؤثر قدم نگذاشتهای. یعنی چه؟ یعنی آنچه را که میدانی اجرایی نمیکنی. میدانی غیبت کردن بد است؛ اما نمیتوانی انجام ندهی. باید چه کار کنم؟ تزکیه و پالایش تنها راه رسیدن به سعادت و انسانیت است. هربار که میخواهم غیبت کنم یکبارش را انجام ندهم. تزکیه که یکدفعه اتفاق نمیافتد؛ باید پلهپله و تدریجی انجام گیرد. سنگ بزرگ نشانه نزدن است و اگر من بگویم که از امروز قضاوت نمیکنم، قادر به اینکار نخواهم بود. چهبسا نیروهای منفی کارشان را خوب بلدند و با هربار تصمیم من و عدم انجام آن میتوانند مرا به عمق تاریکی و ناامیدی ببرند؛ بنابراین میتوانم برای انجام کارهای بزرگتر از کارهای کوچک شروع کنم بهعنوان مثال: هروقت که میخواهم مسواک بزنم، نگویم الآن نه و تمام تلاش خودم را بکنم و به سمت مسواک زدن بروم یا بعد از هر وعده غذایی اگر تصمیم میگیرم بلافاصله ظرفها را بشویم این کار را انجام دهم تا بهصورت تدریجی فرمانروایی نفس خود را در دست بگیرم و بتوانم به مرحله دانایی مؤثر برسم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عاصفه (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
39