امروز میخواهم در مورد ورود خودم به کنگره صحبت کنم، ابتدا اینکه واقعاً از ته قلبم خدا را شکر میکنم که راه کنگره را برای من از طریق مسافرم نشان داد تا با ورود به کنگره، مقصد راستین و قدرت مطلق الله را پیدا کنم؛ چنانچه خیلی راه برای رسیدن به این مسیر برایم باقیمانده؛ ولی همین که در راه رسیدن به هدفم هستم هزاران بار شکر... .
دقیقاً پارسال بود، مسافرم به من گفت که بیا با هم بریم به کنگره، بههیچعنوان قبول نمیکردم و تازه ایشان را به مسخره میگرفتم و خیلی جدی میگفتم: حق نداری به من بگی که برم به کنگره، من نمیتوانم برم در کنار معتادان بنشینم! بهخاطر اینکه به آن دانایی نرسیده بودم، خودم را عقل کل میدانستم و نسبت به این موضوع، گارد شدید و خیلی هم حال خرابی داشتم، الان هم بیشتر مواقع این حال خرابی را دارم؛ ولی خیلی کمتر و آگاهانهتر از قبل هستم؛ چون الان می دونم با حس بد و نفس تربیت نشده خودم چطور مقابله و هدایت کنم.
وقتی مسافر خودم را دیدم چقدر به نظم برگشته، خیلی مؤدب، با آرامش و رفتار خوبی پیدا کرده، کنجکاو شدم که این مکان چه جور جایی است؟ تصمیم گرفتم با ایشان وارد کنگره شوم؛ ولی امروز فهمیدم که صد حیف خیلی دیر به کنگره رسیدم. من از زمان ورودم تا به امروز خیلی درسها از کنگره یاد گرفتم؛ اینکه کسی که حالش خراب بود بیشتر از مسافرم، خود من بودم.
امروز در مورد درون خودم؛ حس، نفس، قدرت عقل و تفکر که هیچ شناختی نداشتم و همیشه خود درگیری داشتم، به آگاهی رسیدم و امروز سعی میکنم فرمانروای شهر وجودیام در اختیار عقل باشد و هر کاری اشتباهی که کردم، به تقصیر خدای بزرگ که به من توجه ندارد، نیندازم و بدانم در مقابل کسی که حال خوبی ندارد، چهطور رفتار کنم که اوضاع را بدتر بهم نریزم.
من در کنگره، خیلی چیزها دیدم و آموختم؛ واقعاً از آقای مهندس خیلی ممنونم که این حس قشنگ و دعای پر از آرامش و معنوی رو به ما یاد داد؛ واقعاً جایی که اینقدر من را آرام میکند، دعای کنگره است و هر وقت دعا کردم از ته قلبم، به آن رسیدم؛ چون جایی است که همه آدمها پاک و در مسیر ارزشها هستند، نیت پاکی جهت احیای انسانها دارند و پر از آرامش و نور هستند. امیدوارم در این راه، گامهای محکمتری را بردارم و بتوانم راحت از این مسیر برداشتهایی مفید و کاربردی دریافت کنم تا در کنار خانوادهام انسجامیافته و بتوانم به آن آرامش مطلق الله برسم.
خدا را شکر میکنم در کنار خواهران هم لژیونی و همدرد خودم هستم، دوستان پر از عشق زیادی پیدا کردم؛ دوستانی که شاید بیرون از کنگره مثال آنها اصلاً نباشد، تکیهگاهی بیادعا و قوت قلبی برای رشد و آگاهی من هستند. از آقای مهندس هم تشکر میکنم و خداقوت ویژه به ایشان و خانواده گرامیشان دارم. از راهنمایم تشکر میکنم، خانم پروانه که واقعاً به هر سختی هست به ما آموزش میدهند و در کنار حال بد ما هستند، از همه کسانی که در کنگره تلاش میکنند و خدمتگزار این مکان مقدس هستند بینهایت سپاسگزارم.
نویسنده: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
73