English Version
This Site Is Available In English

شناخت راه، مهم‌ترین بخش حرکت است

شناخت راه، مهم‌ترین بخش حرکت است

وادی هفتم با این جمله آغاز می‌شود: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم». وقتی برای اولین بار این جمله را شنیدم، احساس کردم در برابر دریچه‌ای تازه ایستاده‌ام، دریچه‌ای که مرا از تاریکی‌ها و گم‌گشتگی‌های گذشته به سوی نوری روشن هدایت می‌کرد. سال‌ها از زندگی من در سردرگمی و بی‌راهی گذشت. گمان می‌کردم، حقیقت را می‌دانم؛ اما هر بار که به خودم نگاه می‌کردم، می‌دیدم چیزی جز تکرار اشتباهات و سرگردانی در من وجود ندارد.

ورود به کنگره۶۰، نقطه‌ عطفی شد تا بفهمم، حقیقت با دانسته‌های سطحی یا برداشت‌های ناقص به دست نمی‌آید؛ بلکه باید راه درست را پیدا کنم و از آن راه به درک و برداشت صحیح برسم. وادی هفتم به من آموخت که صرفاً دانستن کافی نیست؛ باید راه درست را شناخته و در آن قدم بگذارم. این وادی مثل یک چراغ شد که تاریکی‌های ذهن و قلب مرا روشن کرد. پیش از این گمان می‌کردم، می‌توان از هر مسیری به مقصد رسید؛ اما فهمیدم که راه‌ها بسیارند و تنها برخی از آن‌ها به حقیقت ختم می‌شوند.

وقتی این وادی را مطالعه کردم در درونم نوعی آرامش شکل گرفت، آرامشی که از فهم یک اصل ساده؛ اما عمیق به دست آمد. حقیقت را نمی‌توان با عجله و بی‌صبری کشف کرد؛ باید با صبر، تلاش و با تواضع قدم برداشت. من یاد گرفتم که هر بار به جای عجله در نتیجه بر درست رفتن مسیر تمرکز کنم. کنگره۶۰ برای من همان راه درست بود، جایی که با آموزش‌ها، محبت‌ها و تجربه‌های دیگران مسیر را پیدا کردم.

وادی هفتم به من یاد داد که هرکس باید خودش راه را بشناسد، نه اینکه فقط دنباله‌رو دیگران باشد. هرچند راهنمایان و همسفران چراغی در مسیرند؛ اما در نهایت این من هستم که باید از درون درک کنم و برداشت نمایم.
پیش‌تر، بارها در زندگی‌ام به دنبال حقیقت دویده بودم؛ اما چون راه درست را نمی‌شناختم، هر بار به بن‌بست می‌رسیدم؛ مثل کسی که به جای درِ خانه، مدام به دیوار می‌کوبد. وادی هفتم این حقیقت را به من نمایان ساخت که شناخت راه مهم‌ترین بخش حرکت است. وقتی راه مشخص شد، دیگر بن‌بست معنا ندارد.

تأثیر این وادی در زندگی شخصی‌ام، بسیار عمیق بوده است. امروز وقتی با مشکلات روبه‌رو می‌شوم به جای آنکه فوراً ناامید یا مضطرب شوم، با خود می‌گویم: آیا راه درست را یافته‌ام؟ آیا برداشتم صحیح است؟ همین سؤال ساده به من کمک می‌کند، آرام‌تر تصمیم بگیرم و انتخاب‌هایم، سنجیده‌تر باشد. این وادی به من قدرت تفکر داد. دیگر هر چیزی را به ظاهر نمی‌پذیرم. سعی می‌کنم، ببینم که پشت هر پدیده چه حقیقتی نهفته است.

گاهی یک اتفاق تلخ می‌تواند، پیام بزرگی برای رشد من داشته باشد به‌شرطی که برداشت درستی از آن داشته باشم. در کنگره۶۰ آموختم که وادی‌ها تنها جمله‌هایی برای خواندن نیستند؛ بلکه دستورالعمل‌هایی برای زیستن‌ می‌باشند. وادی هفتم، روح مرا از سردرگمی به سوی روشنایی برد. هر روز بیشتر می‌فهمم که حقیقت یک مقصد ثابت نیست؛ بلکه سفری است که با هر قدم درست و هر برداشت عمیق‌تر، جلوه‌های تازه‌ای از آن بر من آشکار می‌شود.

امروز وادی هفتم برایم؛ یعنی راهی روشن همراه با مسئولیت برداشت صحیح. این وادی من‌ را از حالت قربانی‌بودن بیرون آورد و به انسانی تبدیل کرد که مسئول درک و انتخاب‌های خویش است. حالا می‌دانم که اگر درک درستی نداشته باشم؛ حتی در راه درست هم ممکن است گم شوم.

در پایان می‌توانم بگویم که وادی هفتم هم‌چون قطب‌نمایی در مسیر زندگی من است. هر بار که دچار شک یا تردید می‌شوم به یاد این اصل مهم می‌افتم؛ اول باید راه درست را بیابم، سپس برداشت صحیحی از آن داشته باشم. این آموزه من را به انسانی امیدوار، آرام و متعهد تبدیل کرده است؛ انسانی که دیگر از تاریکی‌های گذشته نمی‌ترسد؛ زیرا راه را شناخته و می‌داند که حقیقت، هر بار با قدمی تازه، روشن‌تر خواهد شد.

نویسنده‌: همسفر فروزان رهجو همسفر زهرا (عضو لژیون سردار)
رابط خبری:همسفر توران رهجو همسفر مریم (عضو لژیون سردار)
عکاس:مرزبان خبری همسفر سمیه (عضو لژیون سردار)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجو همسفر فرزانه (عضو لژیون سردار) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .