حکمت اشراق یا جهان اشراق جهانی پیشرفته است. برای ورود به آن کانالهایی وجود دارد که باید شناخته شوند. این شناخت نیازمند حسی بیرون از جسم، پیشرفته و تصفیهشده است.
حکمت اشراق توسط شیخ شهابالدین سهروردی در اوایل قرن هفتم هجری بنیانگذاری شد. «اشراق» به معنای طلوع نور یا خورشید است و فلسفه آن بر پایه نور، تابش و اهمیت کشف و شهود در شناخت حقایق بناشده است.
در جهان هر چیز دو چهره دارد: یکی پنهان و دیگری آشکار. همین موضوع سبب میشود حتی خردمندان و فیلسوفان نیز دچار اشتباه شوند. برخی دنیا را بر اساس جبر میبینند و برخی بر اساس اختیار یا توهم.
در موضوع درمان اعتیاد نیز همین تفاوت دیدگاهها وجود دارد. گروهی درمان را صرفاً پزشکی و دارویی میدانند. گروهی دیگر آن را روحی، روانی و معنوی میدانند. عدهای بیماری را ذهنی و برخی جسمی میپندارند. این اختلافنظرها نشان میدهد که ما معمولاً فقط بخشی از موضوع را میبینیم.
حکمت اشراق در برابر مکتب مشاء مطرح شد. مشاء به معنای راه رفتن و گام برداشتن است و بر استدلال عقلی تکیه دارد. در مقابل، اشراق بر صور پنهان مسائل توجه دارد.
انسان دارای پنج حس درونی و پنج حس بیرونی است. کشف و شهود از طریق همین حواس صورت میگیرد. در حکمت اشراق، نفس جوهری نوری در نظر گرفته میشود. درحالیکه در مکتب مشاء که بر پایه فلسفه ارسطو شکل گرفت، تأکید بر طبیعیات و آنچه دیدنی است قرار دارد.
ارسطو معتقد بود همهچیز بر مبنای دیدن قابلبررسی است. پیروان او همچون ابنسینا، فارابی و خواجهنصیرالدین طوسی، دانش خود را بر ظاهر و عقل استدلالی استوار کردند. درحالیکه اشراق بر باطن و شهود تکیه دارد.
اگرچه اشراق و مشاء در تقابل دیدهشدهاند، حقیقت آن است که این دو مکمل یکدیگرند. هر دو درست میگویند، اما ما با تعصب تنها به یکسوی توجه کردهایم. این همان خطایی است که در موضوع اعتیاد نیز تکرار میشود.
برای نمونه، گروهی مانند معتادان گمنام بر جنبههای معنوی تمرکز میکنند. پزشکان بیشتر بر دارو و فیزیولوژی تکیهدارند. هیچیک بهتنهایی موفق نمیشوند، زیرا مسئله چندبعدی است.
جهان اشراق یا بهشت برین جایی بیرون از تصور یا خارج از زمین نیست. مکان و زمان آن همینجاست. وقتی انسان میگوید میخواهم خدا را ببینم، پاسخ این است: اگر میخواهی خدا را ببینی، از خودت بگذر.
آنچه مانع رسیدن به اشراق میشود، خود ما و دلبستگی به مادیات است. در همین دنیا نیز میتوان به جهان اشراق وارد شد. انسانها همچون حوضهای آباند: گاهی پر از لجن، اضطراب، دروغ و بدخواهی؛ و گاهی زلال، روشن و آرام.
برای ورود به جهان اشراق، حوض افکار باید پاک و زلال شود. اگر درگذشته بمانیم دچار افسردگی میشویم و اگر در آینده زندگی کنیم پر از اضطراب خواهیم شد. تنها در زمان حال میتوان آرام بود و خیرخواه دیگران شد.
انسانهای پاک و زلال گرفتار افکار آشفته نمیشوند. آنها آرامش دارند و چون خیرخواه هستند از هر نظر یاری میشوند؛ اما در جهان پایین و در حوضهای کثیف، زندگی سخت و ظلمانی است. برای رسیدن به زلالی باید از این دروازه عبور کرد.
هر آنچه میکاریم همان را برداشت خواهیم کرد. دانهای کوچک میتواند هفتاد دانه بازگرداند. بااینحال، نتیجه همیشه به سه نیرو بستگی دارد: خواست، تقدیر و فرمان الهی.
فرمانها الهی برای همه انسانها یکسان است: دروغ نگوییم، دزدی و فساد نکنیم. این پیامها توسط همه پیامبران و بزرگان بیانشده است؛ از موسی و زرتشت تا عیسی، پیامبر اسلام، نوح، برهمنان و بودائیان.
تنبیه نیز باید در جهت هدایت باشد، نه نابودی. تقدیر و فرمان الهی در کنار خواست ما قرار دارد. صراط مستقیم پیشرو ندارد، زیرا پیشرو آن خداست.
کسانی که در صراط مستقیم حرکت میکنند، رستگار و آرام خواهند بود؛ اما کسانی که منحرف شوند، به اعمال شیطانی میرسند و راهشان را گم میکنند. این گمراهی سبب میشود هرگز به مقصد نرسند.
افرادی که با دروغ یا پایمال کردن حقوق دیگران به مقام میرسند، بهسختی میتوانند از این روش دست بکشند. آنان هیچگاه به آرامش نمیرسند، همانند دزدان و کلاهبرداران.
انفاق و بخشش یکی از مسائل مهم است. ما باید آنچه را آموختهایم یا به آن ایمان داریم، بهرایگان به دیگران هدیه کنیم. مالک چیزی نیستیم؛ آنچه داریم از دیگران به ما رسیده و باید به دیگران منتقل شود.
تنها چیزی که حقیقتاً مالک آنیم عشق و محبت است. انفاق نشانه گذشت، صبر و بزرگی انسان است و سبب نزدیکی به خداوند میشود.
زندگی پایانپذیر نیست. با مرگ چیزی از ما کم نمیشود. با کمک به دیگران به خدا نزدیک میشویم.
استاد میفرمایند: غم بزرگ میتواند انسان را به پایینترین یا بالاترین مقام الهی ببرد. این بستگی دارد که چگونه از آن استفاده کنیم؛ آیا ناامیدی و تباهی میآورد یا شکوفایی و رشد. علت غم مهم نیست، مهم آن است که چه درسی از آن میگیریم. هر غم میتواند یا آموزش باشد یا تقاص و درهرحال خیری در آن نهفته است.
در برابر مشکلات باید صبر کرد و ناامید نشد. باید دیدگاه منفی را کنار گذاشت و نگاه روشن به دنیا داشت. عمر کوتاه است و نباید درگیر تقدیر شد؛ وظیفه ما انجام کار درست است و تقدیر مسیر خود را میرود.
برخی میخواهند نیروهای خفته خود را بیدار کنند، مانند مدیتیشن یا انرژیدرمانی؛ اما این نیروها همیشه الهی نیستند؛ گاهی جن و نیروهای منفی نیز در آن دخالت میکنند. برای رهایی، باید پالایش درونی انجام شود.
درنهایت، همه مکاتب و روشها مکمل یکدیگرند. هرکدام از زاویهای کوچک به حقیقت مینگرند، اما مقصد یکی است. جهان کاروانسراست و هیچچیز از آن ما نیست. باید از داشتههایمان به بهترین شکل استفاده کنیم.

منبع: سیدی هیچی
نویسنده: مسافر تغذیه سالم همسفر منیره از پارک ائل گلی صائب تبریزی
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر الهام (لژیون دوازدهم) نمایندگی شیخ بهایی
صفحه کاهش و افزایش وزن
- تعداد بازدید از این مطلب :
231