English Version
This Site Is Available In English

رهایی آغاز توانایی درون است

رهایی آغاز توانایی درون است

حس من از رهایی، مجموعه‌ای از چیزهای بسیار باارزش است که قدرت و توانایی درونی‌ام را افزایش داد. یکی از این حس‌های زیبا این بود که مرا با ترس‌های خودم روبه‌رو کرد و فهمیدم ناتوان نیستم؛ فقط بعضی چیزها را در ذهنم بزرگ کرده بودم. اینجا یاد گرفتم به خودم ایمان داشته باشم. رفتم و گواهینامه‌ای را که سال‌ها نیمه‌کاره رها کرده بودم، دوباره پیگیری کردم، تمام تلاشم را به کار گرفتم و موفق شدم. این حس قشنگ و باارزش، بعد از رهایی و با گذراندن چهل سی‌دی، در من اتفاق افتاد و واقعاً به خودم می‌بالم. یکی از تأثیرات بزرگ کنگره در زندگی من و مسافرم این است که بیش‌ازپیش همدیگر را دوست داریم، به هم عشق می‌ورزیم و یکدیگر را بهتر درک می‌کنیم. بیشتر مسئولیت زندگی بر عهده من بود؛ هم کارهای بیرون و هم داخل خانه، چون مسافر من نابینا است.

یاد گرفته بودم تمام این کارها را به‌تنهایی انجام بدهم و پای بله گفتنم بایستم. خیلی وقت‌ها کم می‌آوردم اما نمی‌توانستم از حقم دفاع کنم و در انتها این می‌شد که: «بهتر از این می‌خواهی؟ برو خانه پدرت!» اما با آمدن به کنگره، زندگی ما آن‌قدر تغییر کرد که شاید خیلی‌ها باورشان نشود. حالا مسافر من صبح‌ها زودتر از من بیدار می‌شود، چای درست می‌کند، تخم‌مرغ آب‌پز آماده می‌کند. وقتی خرید می‌کنم و به خانه می‌آورم، دم در از من می‌گیرد، همه چیز را سر جایش می‌گذارد، حتی سالاد و غذا هم آماده می‌کند. حالا در تمام امور زندگی با هم شراکت داریم و او هیچ‌وقت شرایطش را بهانه نمی‌کند. خدا را شکر، هزاران بار شکر، به خاطر داشتن آقای مهندس و خانواده محترم‌شان و آموزش‌های کنگره. از همه این عزیزان کمال تشکر را دارم.

نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .