«رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم». در دنیا انسانهای زیادی به علت پیدا نکردن راه درست، آسیبهای جدی دیدند یا از بین رفتند. انسانهایی که از نظر اراده قوی و مصمم بودند و تنها ایراد کار در نبودن راهحل و روش درست بود؛ اما وادی هفتم چه موضوعی را بیان میکند و هر واژه در دستور جلسه یا عنوان وادی چه مفهوم و معنایی دارد. راز: مطلب پوشیده، رمز: راز نهفته، کشف: آشکار ساختن، حقیقت: حق، اصل و منتهای هر چیزی، راستی و درستی.
هر مسئله یا مشکلی، حقیقتی همراه خود دارد که باید برای آشکار ساختن آن اول رمز و رازش را بگشاییم. رمز به معنی پیدا کردن راه یا مسیر حرکت و راز به معنی: برداشت ما از راه، مسیر یا به تعبیری برای باز کردن هر قفلی باید ابتدا به دنبال کلید آن باشیم. همانطور که آقای مهندس در وادی هفتم میفرمایند: «همیشه قفلسازان بسیارند و کلیدسازان اندک هستند».
کسانی که راه را بر دیگران هموار و سخت میکنند بسیارند؛ ولی کسانی که نشاندهنده راه درست هستند بسیار اندک. راه درست و حرکت در مسیر درست تا رسیدن به مقصد و هدف است؛ البته هدف میتواند هم بقا باشد و هم فنا؛ ولی چیزی که در این وادی مطرح میشود این است که راهی را برویم و در راهی قدم بگذاریم که از روی تفکر و اندیشه باشد و ما را به هدف که همان آسایش و آرامش است برساند.
راهی که انتهایش فنا باشد جز افزودن درد، رنج و سلب آسایش چیزی به ارمغان نمیآورد؛ پس نباید در هر راهی قدم بگذاریم و حرکت کنیم. همانند یک انسان خردمند ابتدا بیندیشیم و بعد حرکت کنیم تا به حقیقت واقعی دست پیدا کنیم نه مثل انسانهای کمخرد ابتدا حرکت کنیم و بعد بیندیشیم که سرانجام به مسلخ برسیم. در دنیا انسانهای زیادی هستند که درگیر اعتیاد و مشکلات آن هستند؛ ولی آیا راه و روش درستی برای درمان اعتیاد وجود دارد؟ آیا تابهحال در دنیا معتادی توانسته قفل اعتیاد خود را باز کند و حقیقت را کشف کند؟
جواب این است در دنیا خیر؛ ولی در کنگره۶۰ با متد DST و داروی اپیوم بله. تمام اعضاء به درمان رسیده و حقیقت واقعی را کشف و لمس کردهاند و حقیقت، آرامش و آسایشی است که در زندگی ما اعضاء کنگره۶۰ جاری است. داستان زندگی من کاملاً راه درست، نادرست و کشف حقیقت را بیان میکند. سالها همسرم درگیر اعتیاد بود و هر بار راهی را به ما پیشنهاد میدادند و ما ناشناخته و بدون تجربه و آموزش، قدم در این راه میگذاشتیم.
راهی که سرانجام آن بدتر شدن اوضاع بود. استرس، اضطراب، آشفتگی و سردرگمی از محصولات حرکت در این راه مخوف بود. حال مسافرم با رفتن به این سفر، خوب که نمیشد هیچ، شرایط زندگی خیلی برایمان سختتر و بغرنجتر میشد. آسیبها جدی روحی و روانی و بهخصوص جسمی زیادی به هر دو ما وارد میشد. مسافرم با هر شکست ناامیدتر از درمان و من به این باور رسیده بودم که همسر من ارادهای برای ترک یا درمان ندارد و فکر میکردم دیگران توانستهاند؛ فقط همسر من نمیتواند مواد را کنار بگذارد؛ چون وابسته به مواد است.
زندگی ما روزبهروز بدتر و بدتر میشد و حتی به مرز جدایی رسیدیم؛ ولی لطف خداوند شامل حال ما شد و دست مهربان پدری بر سر ما سایه افکند. مسیر راه و حرکت ما تغییر کرد. این بار با تفکر درست پا به راهی درست و حرکتی درست گذاشتیم که نتیجه آن رسیدن به سرمنزل مقصود که همان درمان اعتیاد است. این راه و روش درست آموزشهای بسیار مفیدی برای هر یک از ما دارد و کلید قفلها زیادی را به ما نشان میدهد که زمانی در اثر گمراهی خودمان با دستان خودمان این قفلها را ایجاد کرده بودیم.
قفل کینه، قفل حسادت، قفل بیمهری، قفل غیبت، قفل قضاوت؛ اما امروز هر دو خیلی مصمم و بااراده در راه و مسیر درست کنگره۶۰ بااقتدار قدم برمیداریم و همچنان امیدوار با پشتکار حرکت میکنیم تا هدف و حقیقت واقعی که آسایش و آرامش بیشتر و حس درست است را به دست آوریم.
منبع: کتاب ۱۴ وادی عشق
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
43