در وادی هفتم گفته میشود: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم»، همانطور که از تیتر وادی مشخص است ما به دنبال کشف حقیقت هستیم که شامل یافتن راه درست است. در وادیهای قبل آموختیم تفکر کنیم و سپس فکر را به عمل تبدیل نمائیم تا به فرمانروایی عقل نزدیک شویم؛ اما در این وادی میآموزیم که لازمه تعقل، یافتن راه درست و تشخیص صراط مستقیم از راه غیر مستقیم است.
یافتن و تمییز راه صحیح از اهم واجبات است؛ چرا که یک انتخاب یا تصمیم غلط میتواند ما را به نابودی و مسلخ بکشاند همانگونه که نقطه مقابل این موضوع نیز صادق بوده، ما را به سعادت و کامیابی میرساند. در این وادی، راز مطلبی پوشیده، پنهان یا سر، رمز کلید یا راز نهفته و کشف آشکار ساختن، حقیقت اصل و منتها هرچیز یا راستی و درست معنا میشود.
برای باز کردن هر قفل ما به کلید آن نیاز داریم و این در دنیایی که قفلسازان بسیار و کلیدسازان اندک هستند کار بسیار دشواری است. این موضوع مصداق بارز باز کردن قفل بیماری اعتیاد است. چه بسیار راهها که به اسم درمان اعتیاد انسانهای زیادی را به ویرانی و نابودی سوق داد اما در کنگره۶۰ درمان اعتیاد با روش DST همان راهی است که ما را به سعادت، سلامت جسم و روان رساند.
در قسمتی از وادی در مورد گروه خردمندان؛ اشخاصی که قبل از سخن گفتن و تصمیم گرفتن تفکر میکنند و کمخردان؛ افرادی که ابتدا سخن میگویند، تصمیم میگیرند و سپس در مورد آن فکر میکنندتوضیح میدهد، چقدر این قسمت از وادی برای من آشنا بود گویی در گذشته آن را زندگی کرده بودم، به این بخش از وادی که رسیدم زندگی گذشته که همراه با ناآگاهی و به دور از آموزش صحیح بود را به یاد آوردم؛ وقتی به کنگره آمدم کمکم تفکر کردن را آموختم، یاد گرفتم مسئولیت زندگی و انتخابهای گذشتهام را بپذیرم، نفس را بشناسم و به واسطه این شناخت و پذیرش مسئولیت، فرمانروایی عقل را به رسمیت بشناسم.
با تمام این اوصاف من رمز و راز کشف حقیقت را برای درمان بیماری اعتیاد در کنگره یاد گرفتم. با آموزشهای کنگره۶۰ راه صحیح درمان اعتیاد را یافتم و دانستم برای رسیدن به سر منزل مقصود که همان سلامتی است؛ باید جسم، روان و جهانبینی را با هم و در یک راستا رشد دهم.
در ادامه باید ببینم چه چیزی از آموزشها برداشت میکنم!؟ من به عنوان یک همسفر در بدو ورود فکر میکردم تمام این جلسات آموزشی برای بهبود حال مسافرم است و اگر من در این جلسات حضور مییابم بخاطر اوست این یک برداشت اشتباه بود و هر چند در راه درستی قدم گذاشته بودم اما برداشت اشتباه من از حضور در جلسات اجازه نمیداد که گرههای وجودی خودم را ببینم و به واسطه این دیدن خودم را رشد بدهم.
کمی که از آموزشها گذشت و آگاهتر شدم فهمیدم حضور من در کنگره تنها یک دلیل دارد و آن هم خودم هستم!!! آن وقت بود که اگر دستور جلسهای را کار میکردم یا سیدی مینوشتم خودم را در بطن آن آموزش قرار میدادم و کندوکاو میکردم که این آموزش قرار است کدام گره وجودی من را بگشاید؛ وقتی برداشت من از راهی که در آن قدم نهاده بودم تغییر کرد بهتر و بیشتر مطالب را میفهمیدم، اینجا بود که دیگر به دنبال تغییر مسافرم نبودم بلکه تنها بر روی خودم تمرکز میکردم تا بتوانم بهترین بهره را از حضور در جلسات آموزشی ببرم.
این وادی به من آموخت؛ وقتی راه درست را یافتم میبایست برداشت صحیحی از این راه هم بهدست آورم وگرنه آن برداشت اشتباه باعث خروج من از صراط مستقیم میشود.
به امید روزی که در تمام جنبههای زندگی راه درست و برداشت صحیح را بیآموزیم.
منابع: کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود، صحبتهای آقای مهندس در جلسات جهانبینی
عکاس: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
نویسنده و ارسالکننده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
132