از فرمان‌برداری تا فرماندهی

دهمین جلسه از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره60، نمایندگی دامغان، با استادی راهنما مسافر مهدی، نگــهبانی مسافر فتح‌الله و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه "ازفرمان‌برداری تا فرماندهی  " روز پنج‌شنبه مورخه 13/06/1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر:
در ابتدا از ایجنت محترم شعبه، نگهبان و دبیر گرامی و راهنمای لژیون ششم تشکر میکنم که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
ما این جمله را زیاد در کنگره شنیده‌ایم ورود به تاریکی‌ها و خارج شدن از تاریکی‌ها، تاریکی‌ها یعنی چه، یعنی قدرت ما در خدمت جسم و روان ما نیست و قدرت نداشتن ما می‌شود تاریکی‌ها، حالا برای ورود به این تاریکی‌ها باید نقض فرمان کنیم و برای خروج از آن باید فرمانبرداری را یاد بگیریم.

چطور وارد تاریکی‌ها شدیم، با مصرف مواد مخدر و یا هر عمل ضد ارزشی که انجام داده‌ایم مثل دروغ گفتن، غیبت کردن، تهمت زدن و... با این کارها اختیار از ما گرفته شد، مثلا شما ساعت ۱۱ شب قصد خوابیدن می‌کنید تا ساعت۳ نمی‌توانید بخوابید، یعنی حتی فرماندهی جسم خودتان را هم از دست داده‌اید، جسم دیگر از شما تبعیت نمی‌کند، اما یک انسان عادی وارد رختخواب که شد ۱۰ دقیقه دیگر خوابش برده است، یک مصرف کننده حتی اختیار دست و پای خودش هم ندارد، اگر مصرف نکند دست او می‌پرد پایش می‌پرد از جسم گرفته تا خیلی از موارد دیگر که در اثر گرفته شدن اختیار از دست می‌دهیم، از متلاشی شدن خانواده‌ها گرفته تا از دست دادن شغلمان، دوستان و اطرافیانمان، همه کارهای ما مشروط می‌شود، مشروط به مصرف مواد مخدر.

این‌ها همه بر اثر نداشتن فرماندهی به جسم عقل و روان خودمان است که خیلی زیرکانه و ذره ذره در ما اتفاق می‌افتد.
اما با ورود به کنگره ۶۰ در همان ابتدا وظایف رهجو را می‌گویند تا دوباره به این فرماندهی جسم او را برسانند شخص باید بپذیرد که اشکال دارد و باید از نیرویی تبعیت کند و به خاطر اینکه فرمانده جسم را به دست بگیرد باید فرمانبردار خوبی باشد، بدون هیچ شک و شبهه‌ای دستورات را انجام دهد و انجام تمام و کمال این دستورات، برای رهایی جز الزامات است.

راهنما هرچه گفت باید قبول کند و انجام دهد فقط بگوید چشم، در کنگره اصل این است، رهجو باید سرش را با سر راهنما عوض کند تا موفق شود، اگر این چنین بود و فرمانبردار خوبی بودی می توانی به فرماندهی برسی.
نمونه‌های بسیاری در کنگره ۶۰ وجود دارند که یک سفر اولی چطور از ابتدا فرمانبرداری را شروع کرده است، پله پله جایگاه‌های خدمتی را تجربه کرده و با انجام هر خدمتی لذت برده، کم کم و درست مسیر صراط مستقیم را طی کرده و به چه جایگاه‌های خدمتی رسیده که الان می‌تواند دست خیلی‌ها را بگیرد و راهنمایی کند.
پس هر که هستیم هر سمت و شغلی داریم، با ورود به کنگره همه راه پشت درب کنگره بگذاریم، سر خودمان را با سر راهنما عوض کنیم، گوش به فرمان باشیم، جایگاه‌های خدمتی را تجربه کنیم و از خدمت کردن نهایت لذت را ببریم تا به یک فرماندهی خوب در کنگره برسیم.

از اینکه به صحبت‌های من گوش کردین از همه شما متشکرم.
تایپ و ویرایش : مسافر رضا لژیون یک
تصویر: مسافر علی لژیون چهارم
تهیه و تنظیم: مرزبان خبری مسافر علی