فرمانبرداری=اطاعت محض از استاد

جلسه هفتم از دوره سی‌وششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی ایجنت محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر ابولقاسم و دبیری مسافر احمد، با دستور‌‌ جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی" پنج‌شنبه 13 شهریور ۱۴۰۴ ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر می‌کنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز "از فرمانبرداری تا فرماندهی" می‌باشد؛
ما وقتی‌که وارد کنگره 60 می‌شویم در لژیون تازه واردین به تک‌تک ما این را می‌گویند که اعتیاد بیماری جسم و روان و جهان‌بینی است. فرمانبرداری در هر سه این موارد وجود دارد. مسئله فرمانبرداری و فرماندهی در سی‌دی فرماندهی استاد امین به خوبی شکافته شده است. فرماندهی احاطه فرد بر نیروهایی جهت اجرای خواسته‌ها و فرامین شخص می‌باشد. استاد در ادامه می‌فرمایند فرماندهی هم صور آشکار دارد و هم صور پنهان، صور آشکار مثال‌های ساده‌ای ازجمله صحبت کردن و غذا خوردن و خیلی موارد این‌چنینی است. صور پنهان فرماندهی را می‌توان تسلط فرد به جهت دادن و مدیریت افکار و اندیشه‌هایش تعریف کرد.

این جمله را بارها شنیده‌ایم که برای رسیدن به فرماندهی باید فرمانبردار خوبی بود. اما چرایی این اصل بسیار مهم است. انسان تا فرمانبردار خوبی نباشد توانایی لازم را برای فرماندهی به دست نمی‌آورد. در کنگره 60 فرمانبرداری را از همان بدو ورود ما به لژیون تازه واردین به می‌آموزند. مثلاً به یک مسافر تازه‌وارد گفته می‌شود نوع و میزان آنتی‌ایکس مصرفی خود را باصداقت کامل بیان کند، چراکه راهنما با توجه به گفته‌های خود فرد به او برنامه درمانی می‌دهد، بنابراین ضرر این عدم صداقت یا به‌عبارت‌دیگر عدم فرمانبردی از راهنمای تازه واردین فقط و فقط متوجه خود فرد می‌شود.

راهنمای تازه‌واردین موقع انتخاب لژیون می‌گوید اگر در لژیونی دوست، فامیل و یا هرگونه آشنایی بود از انتخاب آن لژیون خودداری کنید زیرا تجربه لژیون ثابت کرده است در این شرایط فرد به درمان و رهایی نمی‌رسد حتی ممکن است طرف دیگر هم از ادامه سفرش باز بماند. به مسافر گفته می‌شود از زمانی که وارد کنگره شدی تمام حواس و توجهت را به خودت معطوف کن و اصلاً به حال دیگران و شرایط سایر مسافران کاری نداشته باش چرا که به تو ربطی ندارد.

اگر تمام این کارها را انجام دادم در مسیر فرماندهی قرار می‌گیرم، اما شاید بتوان گفت مهم‌ترین اصل برای رسیدن به فرماندهی داشتن استاد و اطاعت محض از او است. استاد امین در ادامه سخنانشان به آیه‌ای از کلام‌الله اشاره می‌کنند که روح تحت آموزش‌های رب است. رب یا مربی در کنگره 60 همان راهنما است. شاید بتوان گفت روح از جنس علم است. مادامی‌که دانایی را بالا نبریم یا تبدیل به دانایی مؤثر نکنیم توانایی روح بالا نمی‌رود. آقای‌مهندس دژاکام در جلسه روز گذشته خود فرمودند اگر یک راهنما با ده سال سابقه وارد لژیون جونزی شد که راهنمای آن فقط یک سال سابقه دارد باید فرمانبردار محض باشد و به‌ هیچ ‌وجه نباید این فکر که من با ده سال سابقه نباید تحت امر یک راهنمای کم‌سابقه‌تر باشم حتی به ذهن او خطور کند، در غیر این صورت قطعاً به رهایی و نتیجه مطلوب نخواهد رسید.

با توجه به سخنان آقای مهندس دژاکام درمیابیم که فرمانبردای فقط مختص مسافرین سفر اول نیست. هرکسی در هر جایگاهی باید فرمانبردار باشد. راهنما کسی است که در مقوله مصرف موادمخدر از نفس اماره و لوامه عبور کرده و به مرحله نفس مطمئنه رسیده، پس شایسته است که در سایر زمینه‌ها هم تزکیه و پالایش را انجام دهد و دائماً فرمانبردار باشد. این تفکر که من چون راهنما شده‌ام دیگر می‌توانم با سایر اعضا رفت‌وآمد داشته باشم، شراکت مالی با سایر اعضا برای من منعی ندارد و تفکراتی از این دست، کاملاً باطل و اشتباه است. انجام دادن اصل فرمانبرداری به وسیله دانایی مؤثر انسان را در مسیر فرماندهی قرار می‌دهد.
ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.

^{تایپ: مسافر علی لژیون پنجم و مسافر امیررضا لژیون دوم
عکاس: مسافر مسلم لژیون سوم
ویراستاری و ارسال خبر: مسافر امیررضا لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی امین قم}