فرماندهی همواره به عنوان یک هدف و یک مسیر روشن در زندگی انسان مطرح است. فرماندهی یعنی توانایی تعیین مسیر از «کجا» به «کجا» و هدایت نیروهای درونی و بیرونی برای رسیدن به مقصد. این مفهوم نه تنها در مدیریت دیگران، بلکه در مدیریت خویشتن نیز معنا پیدا میکند، اما پیش از آنکه کسی فرماندهی بر دیگران را بیاموزد، باید هنر فرمانبرداری را در خود پرورش دهد یا در اصل یعنی تسلط انسان بر نیروهای مختلف وجودی خود بهگونهای که ابتدا آنچه را از دیگران میخواهد خود به درستی انجام بدهد. این توانایی دو بُعد صور آشکار که فرماندهی بر دیگران یا محیط بیرونی است و صور پنهان فرماندهی بر جسم و روان خود مانند فرمان دادن به دست برای برداشتن یک لیوان آب یا فرمان دادن به چشمها برای باز و بسته شدن میباشد.
انسان سالم قادر است به آسانی بر صور پنهان وجود خود فرماندهی کند و هرگاه بخواهد میخوابد، هر غذایی را که مایل است میخورد و به جسم خود دستور داده و پاسخ مناسب دریافت میکند، اما در انسان بیمار یا گرفتار اعتیاد این فرماندهی مختل میشود. مثلا فردی که گرفتار اعتیاد بوده به تدریج توانایی انجام کارهایی را که میتوانست را از دست میدهد و دیگر قادر به انجام آن نیست یا باید برای انجام آنها مقدار بیشتری ماده مصرف کند. او میکوشد با جایگزینی مواد قویتر مثلاً استفاده از شیره بهجای تریاک، فرماندهی از دسترفتهی خود را باز پس گیرد. اما این تلاش او را بیشتر به تسلط نیروهای مخرب و نفس اماره میکشاند.
نفس اماره بیوقفه فرمان میدهد که مصرف کن، تهیه کن، ادامه بده و انسان را در تاریکی نگاه میدارد بهگونهای که حتی متوجه بیماری خود نمیشود. در چنین وضعیتی چگونه میتوان انتظار داشت که فرد بر دیگران فرماندهی کند، وقتی حتی بدن و ارادهی خودش از او فرمان نمیبرند؟ با توجه به قانون روشن است کسی میتواند فرماندهی کند که ابتدا فرمانبرداری را بهخوبی آموخته باشد. برای بازگشت به سلامت و بازیابی فرماندهی بر جسم و روان فرد باید از یک نیروی برتر یا یک استاد آگاه اطاعت کند و دربارهی او قضاوت نکند. فرمانبرداری در عمل کار سادهای نیست، اما شرط اساسی خروج از تسلط نفس اماره است. فرمانبرداری درست باعث میشود فرد دوباره اختیار صور پنهان خود را بهدست آورد یعنی بتواند بدن و ذهن خود را تحت کنترل بگیرد. مانند ورزشکاری که با تمرین، عضلات خود را وادار به اجرای حرکات دشوار میکند، اما فردی که چنین تمرینی ندارد ممکن است با همان حرکت آسیب ببیند.
فرمانبرداری مقدمهای است برای رسیدن به فرماندهی و این مسیر بدون «دانایی مؤثر» ممکن نیست. دانایی مؤثر یعنی دانشی که به کار گرفته شود و نتیجهی عملی داشته باشد. این دانایی تنها از طریق آموزش صحیح به دست میآید و آموزش نیز نیازمند استادان دانا و ماهر است. فرماندهی بر خود و دیگران یک امتیاز ذاتی نیست بلکه نتیجهی تمرین، اطاعت، آموزش و کسب دانایی مؤثر میباشد. انسانی که گرفتار اعتیاد یا ضعفهای جسمی و روحی است، ابتدا باید بیاموزد فرمانبردار خوبی باشد تا بتواند سلامت و اختیار بدن و ذهن خود را به دست بیاورد.
نویسنده: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نمایندگی خلیج فارس بوشهر (رشته ورزشی ایروبیک)
رابط خبری: همسفر زینب مرزبان خبری پارک شغاب (رشته ورزشی دارت)
ویرایش و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون بیستوپنجم) از نمایندگی سلمان فارسی (رشته ورزشی بدمینتون) دبیر سایت
ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
51