English Version
This Site Is Available In English

خدمت مالی هم یک فرمانبرداری است

خدمت مالی هم یک فرمانبرداری است

جلسه هشتم از دوره هفتم لژیون سردار نمایندگی خلیج فارس بوشهر، با استادی راهنما مسافر نادر، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر حامد با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز سه‌شنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، نادر هستم، یک مسافر. تشکر می‌کنم از تمامی خدمتگزاران و امیدوارم نمایندگی خلیج فارس روز به روز پویاتر و فعال‌تر از گذشته باشد. یک شعری هست که اکثراً شنیدیم و آن این است که:

دوستی با مردم دانا نکوست 
دشمن دانا به از نادان دوست 
دشمن دانا بلندت می‌کند 
بر زمینت می‌زند نادان دوست 

در واقع، اعتیاد یک بیماری مزمن، لاعلاج و پیش‌رونده نبود، بلکه دشمنی بود که ما را زمین زد. طبق تجربه خودم، هر شخص تازه‌واردی که وارد کنگره می‌شود، معمولاً چون راه‌های زیادی را تجربه کرده و موفق نبوده، اوایل ورودش با دیده شک و تردید می‌آید. یک راهنما روز اول می‌آید و تازه‌وارد را راهنمایی می‌کند. برای یک تازه‌وارد، راهنما مثل همان دشمن دانا می‌ماند. من نادر، اول راهنمای خودم را قبول نداشتم چون در جهل و نادانی بودم. همیشه آقای مهندس می‌فرمایند بزرگ‌ترین دشمن ما جهل و نادانی است. وقتی به حرف راهنما گوش کردم و طبق برنامه جلو رفتم، به این باور رسیدم که بهترین جا را انتخاب کردم.

توی چهار ماه سفر بودم که فهمیدم برای اینکه بتوانم رهجوی خوبی باشم، باید فرمانبردار خوبی باشم. اولین مقاله خودم را نوشتم به نام "تفکر آغازگر" و راهنما به من یاد داد که کنگره شصت سیستمی است که دانش اعتیاد دارد. راهنما هم هست برای انتقال این دانش و ضلع سومی که این دوتا را کامل می‌کند، خدمت مالی است که این سه ضلع باعث رشد و پویایی کنگره شصت می‌شود. با آموزش‌ها یاد گرفتم که باید وارد لژیون سردار شوم. با اینکه توان مالی خوبی نداشتم، ولی ذره ذره جلو آمدم. انفاق و بخشش را یاد گرفتم. مهندس در سی‌دی جدید دوباره فرمودند که هیچی به ما تعلق ندارد، فقط چیزی را که بخشیدیم صاحبش هستیم و مال ما می‌شود. دیگران کاشتند و ما خوردیم. ما هم باید بستر مناسبی فراهم کنیم برای دیگران.

ما باید بتوانیم با بخشیدن، خدمتی بکنیم برای آن دردمندی که از همه جا رانده شده و امیدش را از دست داده تا بتواند راهش را پیدا کند. کنگره شصت مکان امن و مقدسی است. وقتی جشن‌هایی گرفته می‌شود و یک همسفر می‌آید و صحبت می‌کند از حال خوبش و از آرامشی که دارد، واقعاً چقدر این لحظات می‌تواند زیبا باشد. باید به این فهم برسیم که کنگره چه کارهای نشدی را شد می‌کند و این شدن‌ها به واسطه خدمت مالی و بخششی که صورت گرفته تا ما بتوانیم در بهترین مکان بنشینیم و از امکانات کنگره شصت استفاده کنیم.

وقتی می‌گویم باید، چون باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. ما هستیم که باید به خودمان فکر کنیم. خدمت مالی که اینجا انجام می‌دهیم، مطمئناً اول خیر و برکتش به خودمان می‌رسد و من به این درک رسیدم که خود من احتیاج دارم به این بخشش تا از صراط مستقیم خارج نشوم. خدمت مالی هم یک فرمانبرداری است، چون از نظر من فرمانبرداری همان سپاسگزاری است و ما باید به این فهم برسیم که کنگره چه چیزی به ما داده و ما چه کار کردیم برای کنگره. باید قدر این صندلی که رویش نشسته‌ایم را بدانیم و قدر خدمتی که نصیب‌مان شده را بدانیم. به گفته آقای مهندس، خداوند اجازه خدمت به همه بندگانش را نمی‌دهد و باید سپاسگزار خداوند باشیم بابت اینکه جایی هست مثل لژیون سردار که می‌توانیم خدمت مالی انجام دهیم.

نگارش: مسافر حامد (دبیر لژیون سردار) 
ارسال: مسافر اسماعیل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .