قلب لبریز محبت

در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر نورانی و امن را فراهم کردند که مسافران و همسفران از طرف ضد‌ارزش‌ها به طرف نور، محبت و عشق گسیل شوند. به راستی آنچه است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ انسان بدون محبت همانند ظرف خالی است. جسمی که جان ندارد و نمی‌تواند ارتباطی برقرار کند. همه ما کم و بیش با کلمه محبت آشنا بوده‌ایم و می‌دانستیم محبت چیست ولی آیا در زمینه درک محبت به دانایی مؤثر رسیده بودیم؟ محبت و عشق فقط برای اعضاء خانواده نیست، برای کل جهان هستی است، برای تک‌تک انسان‌های کره زمین، اگر انسان فقط محبت را مختص فرزندان و اعضاء خانواده خودش بداند، محبت خاص است که پایین‌ترین سطح محبت است که حتی این حس محبت در این سطح در حیوانات هم وجود دارد؛ اما محبت عام شامل تمام موجودات و انسان‌ها است.

این محبت وقتی تزکیه و پالایش شویم به دست می‌آید. اضداد هم می‌توانند خوب باشند؛ چون اگر اضداد نباشند ما قدر زیبایی‌ها و خوبی را نمی‌دانیم. تا نفرت نباشد معنی عشق را نمی‌فهمیم، تا بیماری نباشد مفهوم و قدر سلامتی را نمی‌دانیم؛ اگر تاریکی نباشد قدر روشنایی را نمی‌دانیم و اگر سختی‌ها و اعتیاد نباشند آرامش را حس نمی‌کنیم و ما انسان‌ها هر کاری که در این دنیا انجام می‌دهیم به خودمان برمی‌گردد؛ حالا خواه کار خوب و مثبتی باشد خواه منفی و ضدارزشدر ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر نورانی و امن را فراهم کردند که مسافران و همسفران از طرف ضد‌ارزش‌ها به طرف نور، محبت و عشق گسیل شوند.

به راستی آنچه است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ انسان بدون محبت همانند ظرف خالی است. جسمی که جان ندارد و نمی‌تواند ارتباطی برقرار کند. همه ما کم و بیش با کلمه محبت آشنا بوده‌ایم و می‌دانستیم محبت چیست ولی آیا در زمینه درک محبت به دانایی مؤثر رسیده بودیم؟ محبت و عشق فقط برای اعضاء خانواده نیست، برای کل جهان هستی است، برای تک‌تک انسان‌های کره زمین، اگر انسان فقط محبت را مختص فرزندان و اعضاء خانواده خودش بداند، محبت خاص است که پایین‌ترین سطح محبت است که حتی این حس محبت در این سطح در حیوانات هم وجود دارد؛ اما محبت عام شامل تمام موجودات و انسان‌ها است. این محبت وقتی تزکیه و پالایش شویم به دست می‌آید.

اضداد هم می‌توانند خوب باشند؛ چون اگر اضداد نباشند ما قدر زیبایی‌ها و خوبی را نمی‌دانیم. تا نفرت نباشد معنی عشق را نمی‌فهمیم، تا بیماری نباشد مفهوم و قدر سلامتی را نمی‌دانیم؛ اگر تاریکی نباشد قدر روشنایی را نمی‌دانیم و اگر سختی‌ها و اعتیاد نباشند آرامش را حس نمی‌کنیم و ما انسان‌ها هر کاری که در این دنیا انجام می‌دهیم به خودمان برمی‌گردد؛ حالا خواه کار خوب و مثبتی باشد خواه منفی و ضدارزش چون ما تکه‌ای از خدا هستیم که در حال تجربه کردن خودمان در روی زمین هستیم. خداوند، جهان هستی، منبع آگاهی یا هر چیزی که صدایش می‌کنیم، ما در این بُعد هستیم و خداوند در این بُعد و بُعد‌های دیگر، یک فرد دیگر در این بعد که او هم تکه‌ای از خداست در حال تجربه کردن خودش در اینجا است؛ وقتی من یک کار اشتباهی در حق کسی انجام می‌دهم؛ دروغ می‌گویم، دزدی می‌کنم، به او خیانت می‌کنم این‌جا چون منبع همه ما انسان‌ها یکسان است یک دیتا منتشر می‌شود و به فرد مقابل من می‌رسد و این شخص هیچ اثباتی برای دروغ و خیانت من ندارد؛ ولی حس می‌کند که من دارم به او خیانت می‌کنم و دروغ می‌گویم که به آن شهود هم می‌گویند یا حس ششم، چون فرد مقابل من و همه افراد تکه‌ای از وجود خداوند روی زمین هستیم.

من دارم یک اشتباه را با خداوند انجام می‌دهم و چون خودم هم تکه‌ای از خداوند هستم دارم این اشتباه را در حق خودم انجام می‌دهم چه اتفاقی می‌افتد؟ من یک اشتباهی را انجام می‌دهم و خوشحال می‌شوم که آن آدم نفهمید؛ این آدم فهمیده؛ ولی فقط اثبات دیداری برایش ندارد ولی از لحاظ حس و فکر و درون فهمیده که من دارم یک کار اشتباه در حق او انجام می‌دهم و چون هر دو تکه‌ای از وجود خداوند هستیم دیتای منتشر شده یکسان است عواقب این کار به من برمی‌گردد، انرژی که فرستادم به من هم برمی‌گردد. این طور که من یک اتفاق مشابه برایم می‌افتد و می‌گویم عجب بدشانسی آوردم؛ اصلاً چیزی به اسم بدشانسی وجود ندارد تو داری چیزی را دریافت می‌کنی که خودت انرژی‌اش را فرستاده‌ای این تکنیک در این بُعد که ما هستیم وجود دارد که من فکر می‌کنم هر اشتباهی در حق دیگران انجام بدهم خیالم راحت است برای خودم این اتفاق نمی‌افتد؛ اما همچین چیزی نیست.

همه ما درختان یک جنگل هستیم، اشتباه یا کار خوبی که در حق دیگران انجام می‌دهیم به خودمان برمی‌گردد؛ چون منبع یکسان است انرژی که می‌فرستیم به خودمان برمی‌گردد که همه تجربه‌اش کنیم چه خوب و چه بد، تا یاد بگیریم که اگر کاری غلط است نباید انجام بدهیم این طوری است که می‌گویند آنچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند؛ پس عشق و محبت را به سمت دیگران و جهان هستی ارسال کنیم که به خودمان برگردد اگر عاشق کل جهان هستی باشیم و حس محبت را به سمت آن‌ها روانه کنیم ظرفمان لبریز محبت می‌شود، مثل آقای مهندس که سیگنال‌های محبتشان از مرزهای ایران هم گذشته و به سراسر دنیا منتشر شده، قلبشان لبریز محبت است و ما هم که در کنار ایشان هستیم فقط عشق و آرامش و انرژی مثبت دریافت می‌کنیم. باز هم خداوند بزرگ را شاکرم که مسیر کنگره را برایم نمایان کرد و در این مسیر قرار گرفته‌ام.

نویسنده: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویرایش و رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان