خوشبختی از نگاه هر فردی معنای متفاوتی دارد و از نظر من انسانهایی خوشبخت هستند که عشق به موقع به سراغشان بیاید. عشق از نظر آقای مهندس؛ یعنی بخشیدن. بخشیدن میتواند از نظر مالی برای کمک رساندن به افراد درمانده باشد یا بخشیدن و گذشتن از زمان باشد. این که وقتمان را در اختیار افرادی بگذاریم که نیاز دارند با کلام امیدوارکننده به آنها شوق زندگی بدهیم. بخشش میتواند بخشش از آبرو باشد؛ یعنی با عملی آبروی فردی را بخریم. عشق به معنای از خود گذشتن است. به راستی آیا ما میتوانیم از خود بگذریم؟ آیا میتوانیم حال انسانی را که به ما پناه آورده خوب کنیم؟ ما باید به انسانها با بخشش، انگیزه زندگی آرام و حال خوب را هدیه دهیم. در لژیون سردار دقیقا این حس خوب به انسان دست میدهد.
زمانیکه از مال خود میگذری تا در رهایی مسافران و خانوادهشان سهیم باشی و هیچ چشم داشتی به برگشت آن پول نداری، این معنای واقعی عشق است. این جا است که ما میتوانیم صفت بخشندگی خداوند را داشته باشیم و این بخشندگی باعث بهتر شدن حال خود ما نیز میشود. در گذشته به سختی از مالم میبخشیدم؛ اما حالا میبخشم، میگذرم و اصلا به مبلغی که بخشیدهام نمیاندیشم؛ زیرا با آموزشهایی که از کنگره گرفتم، توانستم تغییر کنم. انشاءالله بتوانم در جهت حال خوش همنوعان خودم قدم کوچکی برداشته باشم تا از دعاهای آنها حال من نیز روزبهروز بهتر شود و به آرامش برسم که قطعا همین خواهد شد.
ما باید به این یقین و باور برسیم که با بخشش چیزی از ما کم نمیشود و خداوند از نیتهای ما با خبر است. بعضی افراد از ترس فقیر شدن نمیبخشند. آیا ما نمیدانیم که فقیر یا ثروتمند شدن همه انسانها به دست قدرت مطلق است؟ افرادی که نمیبخشند به باور عشق نرسیدهاند، فقط به خودشان فکر میکنند و انسانی که فقط به خودش فکر میکند، خداوند هم روزی او را در حد خودش میدهد؛ اما انسان بخشنده به میزان بخششی که انجام میدهد خدا روزی او را چندین برابر میکند.
برای فرمانده لایق بودن ابتدا باید فرمانبردار خوبی باشم. خدمت در لژیون سردار خود به نوعی فرمانبرداری است. پرداخت تعهدات مالی به ما در تمرین فرمانبرداری کمک میکند. انسانهایی که نمیبخشند، حریص و طمعکار میشوند و دوست دارند فقط ثروت جمع کنند؛ اگر ما به این درک برسیم که مالک حقیقی آنچه را که داریم نیستیم و اگر خداوند بخواهد میتواند در یک لحظه همه چیز را از ما بگیرد و به غیر از افسوس هیچ چیزی نصیب ما نمیشود، هرگز وابسته به مادیات نخواهیم بود. در بخشیدن یک آرامش خاصی وجود دارد که هرچه بیشتر بخشنده باشی آرامش بیشتری نصیب تو خواهد شد.
در کنگره به حال خوش میرسیم، گره از مشکلاتمان باز میشود و مسافرانمان میتوانند فرماندهی جسم و جانشان را پس بگیرند؛ بنابراین زکات آن این است که اول خدمت کنیم و بعد عضو لژیون سردار شویم تا افراد دیگر هم بتوانند این حال خوش را تجربه کنند. ما با رهایی تکتک مسافران در واقع به کشورمان خدمت کردهایم؛ زیرا وقتی ما یک فرد مصرفکننده را در گوشه کنار خیابانها میبینیم ناراحت میشویم، تصور کنیم اگر این افراد به درمان برسند چقدر احساس خوبی خواهیم داشت. با شرکت در لژیون سردار و پرداخت تعهداتمان میتوانیم در گسترش کنگره۶۰ در سرتاسر کشور نقش آفرینی کنیم و آرامش را به خانوادههایی که درگیر تاریکی اعتیاد هستند، برگردانیم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر گلناز (لژیون هفدهم)
ویراستاری: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال: همسفر سارا دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
61