English Version
This Site Is Available In English

گذر از نفس اماره تا فرمانبرداری و فرماندهی

گذر از نفس اماره تا فرمانبرداری و فرماندهی

جلسه دهم از دوره سی و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صالحی به استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز سه‌شنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من داد. از راهنما و نگهبان هم تشکر می‌کنم. دستورجلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی است. اینجا سوال پیش می‌آید که از چه چیزی باید فرمانبرداری و فرماندهی کنم؟ و چگونه باید این کار را انجام بدهم؟ من باید از عقل پیروی کنم تا به فرماندهی شهر وجودی برسم؛ یعنی خودم فرمانروای شهر وجودی خود باشم. حال چگونه امکان پذیر است؟ وقتی‌که من از فرماندهی نفس اماره بیرون بیایم؛ یعنی زیر سلطه نفس اماره نباشم.

نفس اماره انسان را به خواسته‌های خود که هیچ نتیجه خوبی ندارد و اصلاً هیچ فکری در آن نیست دعوت می‌کند. در نفس اماره فقط به لذت آنی و سطحی که قطعاً پیامد خوبی ندارد فکر می‌کنیم. زمانی‌که من از نفس اماره خارج شوم و خودم فرمانده شهر وجودی خود باشم و کم‌کم توانایی نه گفتن را به نفس خویش پیدا می‌کنم و می‌توانم به خواسته‌های نامعقول خود نه بگویم.

حضور در کنگره، دریافت آموزش‌ها و فرمانبرداری از راهنما می‌تواند ما را هدایت کند تا به فرماندهی عقل و در نهایت به فرماندهی شهر وجودی‌مان برسیم آن وقت است که من فرمانده خودم در صور پنهان و آشکار می‌شوم و این کم‌کم من را از آن زهرایی که قبل از کنگره به خودم اهمیت نمی‌دادم، برای وقت و سلامتی خود ارزش قائل نبودم به نسخه بهتر خودم تبديل می‌کند.

اینجا یاد می‌گیرم که به جسم خود اهمیت دهم؛ زیرا در این جهان ماده زندگی می‌کنم. مهم‌ترین مسئله برای من در حال حاضر جسمم است؛ زیرا روح و روان سالم در جسم سالم است؛ بنابراین ورزش می‌کنم، غذای سالم می‌خورم و ورودی‌های ذهنم را کنترل می‌کنم. این‌که چه چیزی را می‌بینم یا می‌شنوم یا چه کلامی را می‌گویم بسیار مهم است. آیا لازم است هر ویدئوی منفی یا هر فیلمی که پر از جنایت است را ببینم؟ آیا لازم است هر حرفی را بزنم؟ یا هر کلام و اخبار منفی را گوش کنم؟ این‌ها همه در صور پنهان من تأثیر دارد. شاید سریعا تأثیرگذار نباشد؛ اما قطعا در دراز مدت آن به‌هم‌ریختگی ذهنی و حال بد را به دنبال خواهد داشت.

هنگامی‌که به جسم اهمیت می‌دهم برای خودم ارزش و احترام قائل هستم قطعا دیگران هم برای من احترام قائل می‌شوند. وقتی خود را ببینم و به خودم اهمیت بدهم به طور ناخودآگاه در بیرون این اتفاق می‌افتد. بیرون ما انعکاس درون ما است ما از بیرون چیزی را تغییر نمی‌دهیم؛ اگر می‌خواهیم تغییراتی ایجاد شود؛ حتی در خانواده ابتدا باید خودم تغییر کنم. ارزش و احترام را برای خودم قائل باشم که گذر از نفس اماره را امکان پذیر می‌کند. این‌گونه است که من به آزادی و رهایی می‌رسم.

همیشه با خود می‌گفتم رهایی برای همسفران چه مفهومی دارد؟ رهایی فقط برای مسافران است که از بند موادمخدر رها شوند؛ اما الان فهمیدم رهایی برای همه انسان‌ها از بند نفس اماره است که به آزادی می‌رسیم. من باید قدرت و توانایی داشته باشم تا هر کاری که به جسم، روح، روان و کرامت انسانی‌ام آسیب می‌رساند، انجام ندهم. بتوانم به خود و خواسته‌های نامعقول نه بگویم تا فرمانده آگاهی برای وجودم و بعد برای خانواده باشم نه اینکه فقط دستور بدهم و دیگران انجام دهند.

باید بدانم در شرایط و بحران‌های سخت چگونه عمل کنم؟ من یاد می‌گیرم در خانه قرار نیست غوغا بپا کنم و با آنان در جنگ و ستیز باشم. همچنین مدیریت خشم را فرا گرفتم، از عقلم پیروی کردم و فرمانده وجودم، خودم هستم؛ پس خشمم را کنترل می‌کنم. زمانی‌که در خانواده جنگ و ستیز نباشد و زمان بسته شدن در جنگ، در صلح باز می‌شود. اگر فردی با من مقابله می‌کند از من عکس‌العملی نبیند؛ حتی از درون هم بهم نریزم، طرف مقابل از در صلح وارد می‌شود. امیدوارم که همه بتوانیم فرمانده لایقی در شهر وجودی خود باشیم و مقام انسانی را ارج بنهیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر هادی
تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون‌ یازدهم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سارا دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .