دستورجلسه فرمانبرداری تا فرماندهی به این اشاره دارد که شخص باید از یک استاد یا مربی که علم دانش و دانایی را کسب کرده و به مرتبه بالایی رسیده باشد، باید فرمانبرداری کند تا به فرمانده لایقی تبدیل شود. زمانی که کلمه فرماندهی را شنیدم، سریع تصور میکردم که در پادگان نظامی قرار گرفتم؛ اما زمانی که وارد کنگره شدم و آموزشها را فرا گرفتم، به این نتیجه رسیدم که باید در هر شرایطی ابتدا فرمانبردار خوبی باشم که بتوانم به فرماندهی برسم.
در وادی دوم این آموزش را گرفتیم که هر انسانی باید فرمانروای شهروجودی خود باشد و تلاش کند که فرمانروای لایق باشد؛ مانند زمانی که با یک شخص مصرفکننده زندگی میکنم هم خودم و هم مسافرم به واسطه مواد فرماندهی عقل ما برعهده نفس اماره هست؛ اما پس از درمان اعتیاد و اجرا کردن آموزشهای کنگره۶۰ و آموختن مثلث دانایی (آموزش، تفکر، تجربه) با متدDST کم کم این فرماندهی را از نفس اماره با فرمانبردار خوبی بودن به دست میگیریم و به فرمان عقل نزدیک میشویم.
برای فرمانبردار بودن باید فرمان عقل را اجرا کنیم و این دو مورد رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ مانند راهنمایان با عشق کنگره که از لحظهای که وارد کنگره شدند، ابتدا فرمانبردار خوبی بودند که توانستند به فرماندهی برسند و رهجویان خود را آموزش بدهند که آنها نیز ب فرماندهی برسند. امیدورام که من نیز برای راهنمای خود فرمانبردار خوبی باشم.
نویسنده: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
عکس و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
59