یازدهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی کنگره۶٠ همسفران نمایندگی رضوی مشهد به استادی راهنمای لژیون تغذیه سالم همسفر راحله، نگهبانی همسفر گلناز و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز یکشنبه ۹ شهريورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در انجام فرامین الهی باید بسیار دقت کنیم تا بهترین کار همان باشد که خداوند خواسته است توسط انسان به انجام برسد. خدا را شاکر و سپاسگزارم که امروز توانستم در خدمت شما عزیزان با عشق نمایندگی رضوی باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از همسفر سهیلا تشکر میکنم که من را دعوت کردند.
دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی است. فرمانبرداری به معنی تسلیم و اطاعت کردن است. در کنگره معنی آن اطاعت کردن از عقل، راهنما و ساختارهای کنگره۶۰ است. در این مرحله ما باید منیت خود را کنار بگذاریم و مسئولیتپذیر باشیم و زمانی که فرمانبردار خوبی باشیم میتوانیم فرمانده خوبی شویم. اولین قدم این است که نیروهای منفی و خواستههای نامعقول خود را کنار بگذاریم و یاد بگیریم از ساختارهای کنگره پیروی کنیم و از آنها اطاعت کنیم.
من قبل از ورود به کنگره دچار هزاران کار ضد ارزشی، حال خراب و منیت شده بودم و کلاً اعتماد به نفس نداشتم و شخصی بودم که مدام افسرده، ناامید، نالان و جسم و روح و روان خود را آسیب خیلی جدی زده و ظلم بزرگی که به جسم خود کرده بودم تا اینکه راه برایم باز شد و وارد کنگره شدم و شروع به گوش کردن و همان فرمانبرداری کردن شدم.
اول راه برای من خیلی سخت بود؛ چون نیروهای منفی خیلی به سراغ من میآمدند. وقتی که وارد لژیون شدم، یکی از هم لژیونیها من را بغل کرد و گفت: وای چهقدر شما چاق هستید، من اصلاً نمیتوانم شما را بغل کنم. خیلی خجالت میکشیدم. عکس هم نمیگرفتم؛ چون واقعاً خیلی هیکلم بد بود. کلی اعتماد به نفس از دست داده بودم.
یک روز که با کلی گشتن در بازار یک لباس رنگ آبی کوتاه خریدم و اولین بار هم در لژیون تغذیه سالم پوشیدم وقتی که نشستم، مرزبانی صدایم کرد و گفت دیگر این لباس را نپوشید من کلی ناراحت شدم؛ یعنی چرا به من گفتند این لباس را نپوشید. مگر لباسم چه مشکلی دارد؟ لباس به این قشنگی، کلی منیت داشتم. حالم داشت خراب میشد و میخواستم از کنگره دور شوم تا این که همسفر سهیلا با من صحبت کردند گفتند راحله هر چه اخلاق بد دارید و هر چه منیت دارید کنار بگذارید. اینجا باید فرمانبردار باشید و باید بگویید چشم، چشمی که بعد از آن عمل باشد نه چشم سرسرکی باشد هیچ فایدهای ندارد.
سفر خودم را آغاز کردم. نیروهای منفی به سراغ من آمدند و این من را خیلی اذیت میکردند. با خود فکر میکردم این همه مشکل کاری دارم بیکارم کنگره میروم؟ کجا وزنم کم میشود؟ غیر ممکن است که بتوانم وزن کم کنم. این همه راه رفتهام، این همه رژیم گرفتهام، این همه داروی عطاری استفاده کردهام نشد. خیلی مواقع کم میآوردم با کمی تفکر گفتم حالا بروم ببینم چه میشود.
همسفر سهیلا خیلی به من کمک کردند تا توانستم در ۱۱ ماه ۴۷ کیلوگرم کم کنم و فقط به این خاطر بود که فرمانبردار خوبی شدم تازه فهمیدم کجا هستم، بعد فرمانده شدم از تهران با من تماس گرفتند گفتند که میتوانید در نمایندگی بنیان راهنما شوید؟ من فقط گفتم چشم، چون راحله توانسته بود بدن، جسم، روان و روح خود را در کنگره درمان کند.
واقعاً مدیون کنگره بودم، وسیله نداشتم؛ ولی باید به نمایندگی بنیان میرفتم، مسافرم گفت رفت و آمد برای شما مشکل است. گفتم اشکال ندارد شده از صبح پیاده راه بیفتم و بروم، میروم تا خدمت کنم؛ چون در ابتدا حالم خیلی خراب بود، در کنگره هم جسم، هم روح و هم روانم درمان شده بود. بعد از این که راهنما شدم فهمیدم باید فرمانبردار خوبی باشم تا فرمانده خوبی شوم.
اینکه میدانم وقتی راه باز شد، خداوند من را انتخاب کرده تا در کنگره خدمت کنم؛ چون از خدمت کردن است که حالم خوب میشود، تجربههایم زیاد میشود، آگاهیام بیشتر میشود و میتوانم خدمتگزار لایقی باشم. صحبتهای خود را با یک جمله زیبا و قشنگ از استاد امین به پایان میرسانم، اگر انسان بخواهد در مقولهای صاحب نظر باشد و در جایگاه فرمانروایی قرار بگیرد شرط لازم این است که فرمانبرداری را به طور کامل انجام بدهد.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر امیر
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
163