هرانسانی میتواند فرمانده خود، دیگران و جامعه باشد. بزرگترین توانایی انسان فرماندهی بر بدن و جسم خود میباشد. جسم ما کشور ما است و ما سلطان کشور وجودی خودمان هستیم. حال سوالی که پیش میآید از فرمانبرداری تا فرماندهی باید چه مسیری را طی کنیم؟ فرماندهی دارای دو صور است که صور پنهان آن در صور آشکارش نمایان میشود. مثلا اگر در ذهن بگوییم دست حرکت کند باید بتوانم آن را تکان بدهم. اگر من کاری را میخواهم انجام دهم؛ اما نتوانم این نشان میدهد که در فرماندهی جسم خود به مشکل برخورد کردهام.
فردی که اعتیاد دارد متوجه میشود کارهایی که قبلا برایش قابل اجرا بوده حالا دیگر قابل اجرا نیست. او میخواهد و تلاش میکند تا کارهایش انجام شود؛ اما یک شرط دارد یا مواد مصرف کند یا مقدار مواد مصرفی خودش را بیشتر کند. برای مثال به جای تریاک باید از شیره استفاده کند. یک مصرفکننده حتی با افزایش مقدار مصرف یا جابهجایی نوع مصرف مواد هم نمیتواند به فرمان جسم گوش دهد؛ زیرا خواب، سیستم گوارش و قدرت تصمیم گیریاش بهم ریخته است.
هدف کنگره۶۰ این است که فرد بتواند فرماندهی بدن و جسم خویش را پس بگیرد. اعتیاد مانند این است که شخص از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر عبور کند؛ زیرا جسمش یخ زده است. در درمان اعتیاد هرچه مقدار مصرف را کم کنیم بدن سرحالتر میشود؛ چون به مرور زمان جسم شروع به ساخت مواد مخدر طبیعی میکند. فکر و اندیشه ذرهذره بیدار شده و کمکم فرماندهی جسم را به عهده میگیرد. هر انسانی قدرتهای پنهانی دارد که خود باور ندارد و باید آنها را در جهت مثبت به کار گیرد.
مسئلهای که در انسان باعث احساس خوشحالی و قدرت میشود این است که بتواند بر نیروهایش مسلط شود. اگر انسان بخواهد تسلط بر این نیروها را دوباره در اختیار بگیرد، باید فرمانبرداری کند. زمانیکه فرمانبرداری میکنیم در ما تولید انرژی و لذت میکند و باعث ایجاد حس خوشحالی میشود. فرمانبرداری؛ یعنی از دانستهها و تجربیات دیگران استفاده کنیم، راهی که دیگران طی کردهاند و پیچ و خمهای آنرا میدانند را پیش بگیریم و از راهنمایی آنها استفاده کنیم.
این موضوع مانند فتح قله است. کوهنوردی که قبل از ما آن کوه را بالا رفته، مسیر را خوب میشناسد و میتواند به ما کمک کند. ما هم اگر بخواهیم آن مسیر را طی کنیم باید فرمانبردار او باشیم. قهرمانان ورزشی به درصد بالایی از فرماندهی بر جسم خود رسیدهاند. مثلا یک فوتبالیست به پاهایش فرمان میدهد که چگونه توپ را شوت کند تا گل شود. اگر مصرفکننده بخواهد به حالت طبیعی برسد، کلیدهایی دارد که مهمترین آن فرمانبرداری است. مواد مخدر در انسان احساس ناراحتی، ناتوانی و سردرگمی ایجاد میکند و زمانیکه انسان توانایی انجام خیلی کارها را از دست میدهد اندوهگین میشود.
فرمانده جسم در فرد مصرفکننده، مواد مخدر و نفس اماره است که او را تا قعر تاریکیها میبرد. او باید برای عبور از این گذرگاه سخت از ضدارزشها دوری کند و تزکیه و پالایش انجام دهد. برای فتح این قله باید فرمانبردار شخصی باشیم که تاریکیها را تجربه کرده، با تلاش و خواست خود از این تاریکیها به روشنایی رسیده و در بیکران هستی به مبدأ هستی وصل شده است. آری ما باید به فرمانده اصلی خود که خداوند بزرگ است برسیم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر گلناز (لژیون هفدهم)
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
ارسال: همسفر سارا دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
108