دومین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ شعبه باباطاهر همدان به استادی دستیار محترم دیدهبان لژیون سردار مسافر بهروز و نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر رضا بادستور جلسه (دانایی، دانایی موثر و سواد) پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهروز هستم یک مسافر، من ۱۲ الی ۱۳ سال پیش با کنگره آشنا شدم این کنگره به من اجازه داد که اینجا بمانم، این بزرگترین لطف و محبت خدا در روزگار به من بود، من توی زندگی مشکلات زیادی داشتم ولی الان با همسرم به تفاهم رسیدم و دارم درست زندگی میکنم، من با خودم با جسمم و با چشمهايم به تفاهم رسیدم همه اینها به خاطر آشنایی با این صندلی در کنگره بود، همین آگاهی برای من کافی است و این صندلی با آینده منرا روبرو کرد و به من امیدواری داد، این صندلی به من میگوید: دلیل اعتیادم چه بود؟ دلیل حیات بی پایان من چه میباشد؟ من فرصت دارم آدم خوشبختی شوم، آنقدر خوشبخت که روی زمین تاریک بدرخشم.
ما اینجا نیامدهایم بگوییم موادی که مصرف میکنیم را میخواهیم کنار بگذاریم، آمديم نگاهمان را به زندگی عوض کنیم، اولاً اینکه من نباید بگویم من میخواهم مواد را کنار بگذارم بلکه آن باید منرا کنار بگذارد، دوم اینکه همه دوست دارند دوست داشته و با عشق زندگی کنند باید یاد بگیریم که از موفقیت و خوشحالی اطرافیان، ما هم خوشحالی کنیم نه حسادت.
اسم این حس خوب را میشود دانایی گذاشت، دانایی که صندلی کنگره به ما یاد داد، خیلیها در کنگره نگرانی اینرا دارند که نتوانند کارشون را تمام کنند، دلشان برای مسافر و همسفرانشان شور میزند، چرا نمیتوانند این اطمینان را به خودتان بدهید؟ حتماً این کار را انجام میدهید و به سرانجام میرسانید، تا روحیه خوبی بگیرید و به همسفر خودتون انگیزه و امید به زندگی بدهید، وقتی از اطرافیان خود میپرسیم که آرزویتان چه هست؟ همه میگویند: پول، خانه، ماشین و مادیات ولی متاسفانه کسی نمیگوید دوست دارم کسی منرا دوست داشته باشه یا دوست دارم دوست داشته باشم.

این صندلی کنگره و دانایی کنگره برای همین است که همه این چیزها را بدانیم و برای همیشه درک کنیم و اگر درست درک کنیم روی ما تاثیر مثبتی دارد و خیلی زود به خوشبختی ابدی میرسیم، وقتی اطلاعاتی به ما میرسد که چند تن طلا، الماس و یا زیر خاکی کشف شده و یا کسی صاحب مال و دارایی شده، همیشه به خودمان میگویم: پس سهم ما چه شد؟ چرا ما نباید یک مقدار از این نصیبمان شود، همیشه به خودمان میگویم: پس چرا باید سهم ما اعتیاد باشد؟ دوری از خانواده باشد؟ دوری از دوست داشتن باشد؟ چرا سهم ما تنهایی و استرس است؟ این صندلی در کنگره ما را با همه این چالشها در این چند سال آشنا میکند و کسی میبازد که فکر کند اینجا آمده موادی که مصرف میکند را کنار بگذارد.
اصلاً اینطور نیست ما اینجا آمدیم تا به دانایی از وجودمان و به خوشبختی که از ته دل آرزوی آنرا داشتیم برسیم. آقای مهندس همیشه بین صحبتهایشان میگویند: مواد مخدر بهانهای است که ما کنگره آمدیم، وسعت دانایی در کنکره زیاد است و جنس آن از نور میباشد، زمین و آسمان دست به دست هم دادند که یک نوری به ما برسد تا به هر تاریکی غلبه میکنم، باید برای این دانایی وقت گذاشت باز هم تکرار میکنم آمدن در کنگره به بهانه مواد مخدر بهانهای بود برای خوشبختی و برای رسیدن به این خوشبختی هیچ چیز جلودار ما نیست. از اينکه به صحبتهای من توجه فرمودید متشکرم.

تایپ: مسافر مهدی (لژیون هشتم)
عکس، تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا (لژیون هشتم) نگهبان سایت باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
125