فرمانبرداری و فرماندهی در واقع مسیری را مشخص میکند که از کجا تا کجا باید حرکتی را انجام داد. فرماندهی همیشه یک هدف و خواسته مهم انسانها است و لازمه فرماندهی خوب، فرمانبرداری خوب است. با فرمانبرداری از عقل میتوان به فرماندهی رسید. اینکار آسانی نیست؛ اما قابل اجرا است. با فرماندهی عقل میتوانیم از کارهای کوچک و ساده شروع کنیم و به تدریج به کارهای بزرگتر برسیم. اگر فردی بخواهد در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد شرط لازم آن است که فرمانبرداری را کامل انجام دهد.
زمانیکه کلمه فرمانده را میشنویم در ذهن ما فردی نظامی شکل میگیرد که به تعدادی سرباز دستور میدهد. در کنگره همهچیز یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد. صور پنهان جسم فرمان دادن در قسمت درون انسان است؛ به این معنا که فرد به جسم خود دستور میدهد و اعضاء کار را انجام میدهند سپس جسم فرماندهی را اجرا میکند؛ اما زمانیکه انسان در تاریکی قرار میگیرد و از نفس اماره پیروی میکند این شخص متوجه اشتباه خود نمیشود و در این لحظه نفس اماره به او فرمان میدهد که چه کاری را انجام دهد انسان تحت تأثیر آن نفس قرار میگیرد و سخت میتواند از منبع دیگری اطاعت داشته باشد.
اگر فردی بخواهد از وضعیت اعتیاد خارج شود باید درون بههم ریخته خود را کنترل کند یا بنا بر قانون کنگره غدد شبهافیونی بدن مخدرهای طبیعی را بسازند تا موادمخدر خارجی از بدن خارج شوند. فردی که دچار اعتیاد میشود فرماندهی خود را از دست میدهد و حتی اعضای بدن از او فرمان نمیگیرند. او در فکر چیز دیگری است و زبان چیز دیگری میگوید؛ زیرا فرماندهی از صور پنهان گرفته شده و تنها موادمخدر هستند که تصمیم میگیرند.
انسانهای سالم به فرماندهی درون خود فکر نمیکنند؛ زیرا عقل آنها بهعنوان فرمانده عمل میکند و در شرایط خاصی مانند امتحانات ممکن است مطالب از ذهن آنها پاک شود؛ اما با تمرکز و تفکر اطلاعات دوباره به ذهن آنها باز میگردد. افراد عادی فرماندهی درونشان کمتر بههم میریزد. فرمانبرداری در تمام مراحل زندگی وجود دارد و فقط مختص اعتیاد نیست. اگر ما فرمانبردار خوبی برای جسم، روان و روح خود نباشیم قطعاً نمیتوانیم فرمانده خوبی برای اداره زندگی خود باشیم.
یک فرمانده خوب ابتدا باید یک فرمانبردار خوب و گوش به فرمان باشد. به قول استاد امین که میفرمایند: «من از جنس هر کسی میشوم که از او فرمان میگیرم. اگر فرمان الهی را اجرا کنم، به سمت پاکیها و زیباییها میروم و اگر فرمان شیطان را پیروی کنم دقیقاً از جنس او شده و در سپاه او خدمت خواهم کرد». در نتیجه علت اندوه و شادی ما به فرمانبرداری و فرماندهی بستگی دارد؛ زیرا خداوند انسان را هدایت میکند و به او اختیار داده است که میتواند شاکر یا کافر باشد.
بنابراین فردی که فرمانبردار فرامین الهی است فرماندهای با کفایت برای شهر وجود خود و دیگران خواهد شد. شنیدهایم افرادی که به کهنسالی میرسند به تدریج اندوهگین میشوند به این دلیل است که آنها بخشی از فرماندهی خود را در زندگی از دست میدهند؛ زیرا نیروهایی که قبلاً تحت فرمان آنها بودند و از آنها فرمان میگرفتند، دیگر تحت فرمان نیستند. در کنگره نیز افراد برای اینکه بهراحتی مسیر را طی کنند؛ باید فرمانبردار خوبی باشند، آموزشهای راهنمای خود را با جان و دل بپذیرند و آنها را کاربردی کنند.
همچنین باید قوانین کنگره را به خوبی اجرا کرده تا به یک فرمانده لایق تبدیل شوند؛ البته تا زمانیکه انسان فرمانبردار خوبی نباشد و منیت داشته باشد، نمیتواند فرمانده خوبی باشد و به تبع آن کائنات او را از خدمت به خلق که بالاترین نعمت است کنار خواهد زد. یکی از راههای قدردانی رهجو فرمانبرداری از راهنما است؛ زیرا راهنما زمان و وقت باارزش خود را در اختیار رهجو قرار میدهد. امیدوارم بتوانیم با فرمانبرداری کامل از راهنمای خود به فرماندهی دست پیدا کنیم.
منابع: سیدی از فرمانبرداری تا فرماندهی، منابع سایت و کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر
نویسنده: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
عکاس و رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
162