English Version
This Site Is Available In English

تأکید کنگره بر درمان، به‌دلیل ایجاد تعادل در سیستم ایکس است.

تأکید کنگره بر درمان، به‌دلیل ایجاد تعادل در سیستم ایکس است.

سیزدهمین جلسه از دوره چهل و چهارم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران؛ نمایندگی ابوریحان با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه ( از فرمانبرداری تا فرماندهی ) در تاریخ 8 شهریور ماه ۱۴۰۴راس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، حسین هستم یک مسافر. امیدوارم جلسه خوبی داشته باشیم و بتوانیم تبادل اطلاعات مفیدی انجام دهیم. تازه‌وارد وقتی به کنگره می‌آید و راهنما انتخاب می‌کند، راهنما متناسب با میزان تخریب و شرایط او دارو تجویز می‌کند تا جسمش به تعادل برسد. همزمان با تعادل جسم، با آموزش‌های جهان‌بینی از نظر روانی نیز به تعادل می‌رسد. نمی‌خواهم از روی تعصب از کنگره دفاع کنم، اما هنوز که هنوز است، متخصصین از کلمه «ترک» استفاده می‌کنند. اگر اعتیاد یک بیماری است، چرا از واژه ترک استفاده می‌کنند؟ چرا انتظارداریدفردبه کمپ برود؟ چرا «ابوالفضل‌درمانی» یا «شلاق‌درمانی»؟ وقتی کسی به بیماری ام‌اس مبتلا می‌شود، به دنبال بهترین متخصص می‌گردد؛ اما وقتی نوبت اعتیاد می‌رسد، فرد را به کمپ می‌فرستیم، چون اعتیاد را خودخواسته می‌دانیم. مگر ام‌اس خداخواسته است؟ کمتر از یک درصد بیماری‌ها ارثی هستند، بقیه به‌خاطر سبک غلط زندگی و تغذیه ایجاد می‌شوند. با این حال برای سایر بیماری‌ها حاضر می‌شویم حتی فرش زیر پایمان را بفروشیم، اما برای اعتیاد با شلاق برخورد می‌کنیم و می‌گوییم اگر ترک نکنی غیرت نداری! تأکید کنگره بر درمان، به‌دلیل ایجاد تعادل در سیستم ایکس است. وقتی درمان اتفاق افتاد، بله، می‌توان از کنگره رفت، اما برخی مانند فرهاد عزیز که امروز پنجمین سال تولدش است، تنها به درمان اکتفا نکرده و در کنگره ماندگار می‌شود تا به تعادل برسد. به‌نظر من زمانی به تعادل واقعی می‌رسم که خودم پزشک خودم باشم. تولدها در کنگره برای ما ارزشمند هستند، چون نشان‌دهنده رسیدن فرد به درمان و حرکت او در مسیر تعادل‌اند. شاید این سؤال پیش بیاید که با شرایط سخت اقتصادی امروز چگونه می‌توان وقت گذاشت؛ اما مگر راهنماها وقت نمی‌گذارند؟ آنها از خدمت کردن لذت می‌برند و به حال خوش می‌رسند. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، سپاسگزارم.

خلاصه سخنان راهنما فرهاد

 روز اول ورود به کنگره همزمان با جشن تولد بود، حال روحی‌ام بسیار بد و سرشار از نافرمانی بود و حرف هیچ‌کس را نمی‌پذیرفتم. گاهی می‌خواستم مسیر را رها کنم، اما با راهنمایی‌های حسین‌آقا دوباره به مسیر برگشتم. کتاب کنگره برای من بسیار جذاب بود و شروع به آموزش وادی اول (تفکر) کردم، هرچند به‌دلیل منیت زیاد ابتدا پذیرش سختی نداشتم. یکی از روش‌های حسین‌آقا این بود که اعضا باید پس از گوش دادن به سی‌دی یا نوشتن، عکس آن را در گروه می‌گذاشتند؛ همین باعث شد کم‌کم با کنگره همسو شوم. در پایان از همه مرزبان‌ها و راهنمایان تشکرمی نمایم.

مرزبان کشیک مسافر محمدرضا
مرزبان خبری مسافر رضا
ضبط صدا و تایپ مسافر علی و مسافر منصور
عکس مسافر امید و مسافر رضا
بارگذاری مسافر حامد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .