English Version
This Site Is Available In English

مسئله حائز اهمیت این است که؛ نیروی منفی دانایی مؤثر من را هدف قرار می‌دهد.(نمایندگی شقایق قشم)

مسئله حائز اهمیت این است که؛ نیروی منفی  دانایی مؤثر من را هدف قرار می‌دهد.(نمایندگی شقایق قشم)

هشتمین جلسه از کارگاه‌های آموزشی خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی شقایق قشم، با استادی راهنما مسافر افسانه، نگهبانی مسافر هورا و دبیری مسافر گلناز، با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» در روز چهارشنبه ۵ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۰۰ در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان، افسانه هستم یک مسافر.

خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم و از این بابت خداوند بزرگ را شاکرم. امروز دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» است.دانستن تفاوت این سه موضوع خیلی می‌تواند به ما کمک کند. اصلاً به‌خاطر همین این دستور جلسه را گذاشته‌اند که ما متوجه این تفاوت بشویم و یک کلید و کدی برای ما باشد که جایی در کنگره و زندگی متوقف نشویم و نگوییم اینجا دیگر آخرش است و من هیچ مسئولیتی ندارم.

این دستور جلسه ما را روشن می‌کند که مدام باید جاری و در حرکت باشیم و جایگاهمان را تغییر بدهیم. درباره سواد هم یک‌سری مطالب هست که در مدرسه، دانشگاه و کتاب‌هایی که مطالعه کردیم یاد گرفته‌ایم؛ درباره یک‌سری موارد عام یا خاص.

داشتن سواد خیلی مهم است و می‌تواند به ما کمک کند، ولی در کنگره کافی نیست. چرا؟ به‌خاطر اینکه خیلی جاها می‌تواند کمک کند، ولی یک جاهایی هم می‌تواند بر علیه من باشد؛ یعنی من را متوقف کند و آموزش‌ناپذیر بشوم؛ بنابراین باید خیلی حواسم به این قضیه جمع باشد.

ما در کنگره خدمتگزارانی داریم که راهنما شدند و سواد خیلی بالایی بیرون از کنگره دارند، ولی راجع به علم اعتیاد و زندگی اطلاعاتی نداشتند و کمکی به آنها نکرده است. در کنگره پذیرش این را داشتند که چیزی بلد نیستند، نشستند روی صندلی از راهنمایشان یاد گرفتند و به جایی رسیدند که توانستند حال خودشان را خوب کنند و در ادامه حال بقیه را هم خوب کنند.

سواد می‌تواند خیلی جاها کمک باشد. مثلاً من می‌توانم بیان خوبی داشته باشم؛ وقتی بیانم خوب باشد، می‌توانم ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنم و دایره ارتباطاتم بیشتر و بیشتر بشود. همچنین می‌توانم تجربیات، مقاله و دل‌نوشته بنویسم، چون علمش را دارم؛ و این هم می‌تواند خیلی به من کمک کند.

یادم هست در سفر اول، راهنما می‌گفتند دل‌نوشته بنویسید. من یک دل‌نوشته نوشتم راجع به مصرفم، سفرم، حال خوبم و تغییراتی که داشتم؛ بعد دیدم چقدر در کنگره دیده شدم. ما این انرژی‌ها را نیاز داریم برای ادامه زندگی و سفرمان.مرحله دوم، دانایی است. ما یک‌سری اطلاعات پیدا می‌کنیم درباره موضوعی که در مسیر می‌تواند کمکمان کند؛ الان مدنظر ما اعتیاد است.

آقای امین هم در جزوه جهان‌بینی می‌گویند: دانایی سه مرحله دارد؛ علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین. ما در کنگره به واسطه اینکه مصرف داشتیم، در زمینه اعتیاد به مرحله حق‌الیقین رسیدیم، یعنی آن تجربه‌ای که می‌توانیم از اعتیاد کسب کنیم.

تعریف دانایی در کنگره یعنی قدرت تشخیص خواسته‌ها در هر لباس و شکلی؛ یعنی اینکه ما یک علمی را یاد گرفتیم و توسط آن می‌توانیم خواسته‌های خوب را از بد تشخیص بدهیم. این دانایی خیلی می‌تواند در مسیر به ما کمک کند و باز هم ادامه دارد تا ابد.

ما باید وقتی در مرحله دانایی قرار می‌گیریم، متوقف نشویم و برسیم به جایی که آن فعل و عمل نیک را که یاد گرفتیم، به مرحله اجرا برسانیم و آن‌قدر آن را اجرا کنیم که ملکه ذهنمان بشود. به این مرحله می‌گوییم دانایی مؤثر، یعنی تأثیری در زندگی ما گذاشته و یک تغییر ایجاد کرده است.

اول ورود به کنگره، در لژیون تازه‌واردین یک‌سری اطلاعات درباره سفر در اختیارمان می‌گذارند؛ مثل مثلث درمان و داروی OT. این‌ها در مرحله سواد است. ولی وقتی وارد سفر می‌شویم و یاد می‌گیریم چطور سر ساعت شربت را استفاده کنیم، مشارکت کنیم، سی‌دی بنویسیم، ورزش کنیم و خواب خوب داشته باشیم و همه این‌ها را اجرا کنیم، این می‌شود مرحله دانایی. وقتی آخر سفر می‌رسیم و این کارها را با عشق انجام می‌دهیم و به‌صورت خودکار برای ما عادت می‌شود، این مرحله دانایی مؤثر است.

مسئله حائز اهمیت این است که؛ نیروی منفی فقط می‌آید دانایی مؤثر من را هدف قرار می‌دهد، یعنی هر کاری می‌کند که من آن کار خوب را انجام ندهم؛ حتی اگر شده برای یک‌بار. چون می‌داند نتیجه آن کار خوب، این‌قدر حال مرا خوب می‌کند که دوباره آن کار را انجام می‌دهم و هر بار لذت می‌برم و آن ملکه ذهنم می‌شود و به عادت تبدیل می‌گردد.

استاد امین دانایی را این‌گونه شرح می‌دهند: دانایی یک مثلث است که سه ضلع دارد؛ آموزش، تفکر و تجربه و من اگر در هرکدام از این‌ها کم‌کاری کنم، دانایی‌ام ایراد پیدا می‌کند. این روشی است که کنگره به ما یاد داد. آموزش‌ها را از آقای مهندس و راهنما می‌گیریم، تفکرکردن را در کنگره یاد می‌گیریم، اما اگر هم‌زمان چیزهایی که در کنگره یاد می‌گیریم را بتوانیم بیرون از کنگره و در زندگی، وسط مشکلاتمان استفاده کنیم، با هر بار انجام‌دادن انرژی خوبی می‌گیریم و در نهایت برایمان لذت‌بخش می‌شود. امیدوارم همه به این مرحله برسند.

سخنان استاد در مورد ده سال رهایی مسافر هورا:

ایشان ۱۱ سال پیش وارد لژیون من شدند. از اولین رهجوهای من بودند که سفر کردند. از همان اول انرژی زیادی داشتند، اما آن موقع ناآگاه بودند و انرژی‌شان را جای درستی خرج نمی‌کردند. هورا مدلی بود که در لژیون دوست داشت فقط خودش باشد، خودش سؤال بپرسد، خودش حرف بزند و توجه راهنما به خودش باشد. خیلی خوب سفر کرد. در سفر دوم هم که شاغل شدند، گفتند می‌خواهم از کنگره بروم؛ اجازه می‌دهید؟ من هم گفتم به شرطی اجازه می‌دهم که هیچ‌وقت کنگره را رها نکنی. واقعاً این اتفاق افتاد و حرفش حرف بود.

او کاری را شروع کرد که در کنارش سعی می‌کرد کنگره هم باشد. با اینکه دور بود، سی‌دی‌ها را می‌نوشت. همیشه عاشق این بود که در کنگره بتواند خدمت کند، فرصتش را پیدا نمی‌کرد. در ادامه فرصت و اذن را پیدا کرد و داریم می‌بینیم که چقدر قشنگ خدمت می‌کند. بابت این خدمتی که الان دارد، بهای خیلی سنگین پرداخت کرد و باعث شد که امروز با عشق و ایمان قوی خدمتش را به بهترین شکل انجام دهد. در تمام امتحانات سربلند بود.

الان یاد گرفته که از انرژی‌ که دارد، چگونه استفاده کند. هم خدمت می‌کند، هم کار، ورزش، هنر و تحصیل دارد؛ یعنی یک الگوی بی‌نقص است که همه‌جوره سعی می‌کند. از زمانی که لژیون گرفت، تمام حرفش شد بچه‌های لژیون و نتیجه‌اش هم این است که بچه‌های بسیار با عشقی را به کنگره تحویل می‌دهد. من خیلی از او راضی هستم و به او تبریک می‌گویم؛ به همسرش که راهنما هستند و خدمت می‌کنند، به همسفرش خانم مرجان که در شعبه تهران راهنمای همسفران هستند و به‌تمامی اعضای نمایندگی شقایق قشم که اینجا حضور دارند تبریک می‌گویم.

پیام تولد:

خانم هورا

انجام راه درست انسان را به انوار الهی نزدیک می‌کند؛ خدمت، دل و جانتان را روشن ساخت. در این مسیر نورانی مانا باشی. ده سال رهایی تان پرشگون

اعلام سفر:

آنتی ایکس: تریاک - راهنما: خانم افسانه - روش درمان: DST _ داروی درمان: شربت OT - رشته ورزشی: بدمینتون - مدت سفر اول: ۱۳ ماه و ۲۰ روز - مدت رهایی: ۱۰ سال و ۱۵ روز

سفر نیکوتین
مدت سفر: ۱۰ ماه - راهنما: خانم افسانه - مدت رهایی از نیکوتین: ۹ سال

صحبت‌های راهنما مسافر هورا:

«منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت

شکر، شکر، شکر. خدا را شکر می‌کنم برای این‌همه رحمت. خیلی تشکر می‌کنم از جناب آقای مهندس برای اینکه به من اعتماد کردند که در اینجا خدمت کنم. تشکر می‌کنم از راهنمای عزیزم که در تمام این ده سال پر از نشیب‌وفراز کنارم بودند و لحظه‌ای نبود که عشق و مهرشان را احساس نکنم. خیلی ممنونم خانم افسانه عزیزم، شما دو بار مرا از انتهای تاریکی نجات دادید و با صبر و محبت تمام راهنمایی‌ام کردید. اگر الان به اینجا و این حال خوش رسیدم، همه را مدیون راهنمای عاشق، باایمان و صبورم هستم. امیدوارم بتوانم تمام آموزش‌های آقای مهندس را در اینجا به‌درستی به اجرا دربیاورم.

همیشه از بچه‌ها می‌خواهم که بتوانند بهترین نسخه خودشان از کنگره ۶۰ باشند و امید دارم خودم هم بتوانم این مهم را عملی کنم و خدمتگزار صادق، لایق، عاشق و صبوری مانند راهنمای عزیزم باشم.

از همسفر عزیزم خانم مرجان تشکر می‌کنم که همیشه در کنارم بودند و یک تشکر ویژه هم از امیرعلی، پسر عزیزم می‌کنم که بسیار مرا در این راه همراهی کردند. امید دارم که خدمت‌های من نوری بشود در مسیرشان.

خواسته‌ها:

اولین خواسته: اولین خواسته‌ام این است که نمایندگی شقایق قشم بزرگ و بزرگ‌تر بشود و روزی را ببینم که ۲۰۰ نفر مسافر خانم اینجا حضور داشته باشند.
دومین خواسته: در دل می‌گویم.

تایپ: مسافر گلناز - لژیون یکم نمایندگی شقایق قشم
عکس: مسافر معصومه - لژیون یکم نمایندگی شقایق قشم
ویرایش: راهنما مسافر فائزه
ارسال: همسفر فاطمه

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .