English Version
This Site Is Available In English

با فرمانبرداری از تجربه دیگران بیاموزیم

با فرمانبرداری از تجربه دیگران بیاموزیم

گاهی احساس انسان بر این باور است که در میان دخمه‌ای تاریک گرفتار شده و هرچقدر هم چشم می‌مالد باز هم جز سیاهی و تاریکی چیزی نصیب قلب بی‌قرارش نمی‌شود؛ زیرا نمی‌داند تنها کافی است سر برگرداند و جرقه‌های نور امید را در قلب دیگری که شاید خیلی دور یا نزدیک باشد را ببیند. دستورجلسات هفتگی کنگره۶۰ بار آموزشی بسیاری دارد و من به هر اندازه که از آن برداشت کنم و در ظرف ادراک خود جای دهم به همان اندازه در تغییر من نقش و تأثیر خواهد داشت تا در نهایت تمام این تغییرات تبدیل به نسخه‌‌ای ارزشمند ابتدا برای خودم و در نهایت برای دیگرانی که به دنبال مرهم برای جراحات خود هستند باشم. در حقیقت خداوند توفیق خدمت به بندگانش را به هر فردی نمی‌دهد.

دستورجلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» است. این دستورجلسه مانند تمام دستورجلسات کنگره‌۶۰ باز هم یکی از قوانین کلی هستی و انسانی را توصیف می‌کند و این از خوش‌وقتی من است که در رکاب آموزش استاد بزرگ و اندیشمندی چون آقای مهندس هستم. انسان در هر مقطعی از آموزش باشد باز هم نیازمند آموزش از فردی است که حتی یک قدم جلوتر از او حرکت می‌کند. چرا بایستی این آموزش انجام شود؟ زیرا انسان بایستی بیاموزد در نبرد تن به تن با نیروهای بازدارنده و اهریمنی که سوگند به نابودی و ضلالت او خورده‌اند و هر روز نسبت به روز قبل قوی‌تر می‌شوند باید حرکت کند. اگر من در سکون قرار بگیرم این تاریکی افکار و خلأ درونی من هر روز بیشتر خواهد شد.

متن دستورجلسه کاملا مشخص و عیان است. برای مثال هر سربازی امید این را دارد که روزی در جایگاه فرمانده قرار بگیرد یا هر دانش‌آموزی شاید با رویای جایگاه شیرین استادی سر بر بالشت می‌گذارد یا هر فرزندی خودش را بارها در نقش والدین خود قرار داده است؛ اما آیا تمام دانش‌آموزان استاد می‌شوند؟ یا تمام سربازها با موفقیت فرمانده لایقی خواهند شد؟ قطعا خیر؛ زیرا با فرمانبرداری و اطاعت درست و بی‌چون و چرا فرمانده می‌توان به تدریج تغییر کرد و در نهایت تبدیل به آنچه که در پی آن است شود و این تنها قانون است.

مسافر و همسفری که وارد کنگره می‌شود و در قالب رهجو در سیستم نقش ایفا می‌کند موظف است که از ابتدا فرمانبرداری را کاملا آموخته و بر مبنا حرکت راهنمایش به مسیر ادامه دهد تا نه تنها فرمانده جسم و جان خویش گردد؛ بلکه در ادامه در تمام مراحل نوری باشد برای تمام افرادی که با او پیوند محبت برقرار می‌کنند. در کنگره۶۰ این فرمانبرداری در چند سطح انجام می‌شود. ابتدا بایستی آنچه به عنوان یک رهجو برای من تعیین شده را با باور قلبی، ایمان و اعتقاد راسخ بپذیرم و بدانم که هیچ نمی‌دانم. در ادامه به این ندانی اقرار کنم تا در نهایت بتوانم انجام عمل نمایم و در هر سطحی از آموزش که هستم قدمی در جهت خیر خودم و دیگران بردارم.

قطعا انسان فرصت و توان تجربه کردن همه مسائل را نخواهد داشت؛ بنابراین بسیار عاقلانه است که از تجربه دیگران که ارزشمندترین دارایی‌شان است بیاموزد و درس بگیرد. این امر کمک می‌کند که از مسائل و مشکلات افراد کاسته شود و به انسان برای جدا کردن بندهای مختلف پنهان و آشکارش فرصت بیشتری می‌دهد که در نهایت این سفر چند صد ساله بسیار کوتاه‌تر خواهد شد. باشد که بتوانم فرمانبردار لایقی در جهت خدمت به بندگان دردمند خداوند باشم تا فرصتی برای تغییر خودم نیز در جهت خوبی‌ها فراهم کنم.

نویسنده: راهنما هسفر فائزه (لژیون ششم)
ویراستاری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سايت
نمایندگی همسفران صالحی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .