English Version
This Site Is Available In English

نور امید

نور امید

من قبل از ورود به کنگره در خودم درخت تنومند و قدرتمندی کاشته بودم و هر روز با افکار منفی درخت را آبیاری می‌کردم و ریشه‌ها و پایه‌های آن را با ضدارزش‌ها محکم می‌کردم این درخت در وجود من ذره‌ذره رشد کرد و من با حرکت به سمت تاریکی‌ها آن را بارور کردم درختی که با ضدارزش‌ها بنا شده بود. میوه این درخت وجودی، منیت، کینه و حسادت شد و درخت روزبه‌روز در هم تنیده می‌شد؛ همچنین شاخه‌هایش در هم فرو می‌رفت. وقتی که من وارد کنگره شدم در چند جلسه اول فهمیدم که من چه درختی را در خودم پرورش دادم و خودم متوجه نیستم در این شرایط بود که تصمیم گرفتم درخت تنومند و قوی را دوباره بازسازی کنم و آن درخت قدرتمندی که با افکار منفی و حرکت به سمت تاریکی‌ها کاشته بودم را به درختی با استقامت تبدیل کنم.

 

 اولین کار من هم این بود که با افکار مثبت آن را آبیاری کردم و از نور الهی به درخت وجودی‌ام تابیدم و کم‌کم شاهد نمایان شدن برگ‌های سبز که محبت، دوستی و عشق بودند، شدم. درخت وجودی‌ام را با نور کنگره آشنا کردم و نور به تمام درخت وجودی من تابید و ثمر این درخت امروز آرامش، آسایش و حال خوب من است و اگر من زینب امروز به حال خوب رسیدم مدیون بنیان‌گذار کنگره‌۶۰ آقای مهندس هستم و من بسیار از ایشان تشکر می‌کنم که این بستر را برای من همسفر فراهم کردند تا من از تاریکی‌ها به سمت روشنایی حرکت کنم و از تمام عزیزانی که در کنگره خدمت می‌کنند نیز سپاسگزارم. از راهنمای بسیار مهربانم همسفر خانم محیا تشکر می‌کنم که در این سفر من را حمایت و یاری می‌کنند تا سفری زیبا و لذت بخشی داشته باشم.

 

 اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم که نوشتن و گوش کردن به سی‌دی‌ها هر کدام برای من درسی از زندگی بود که من با گوش دادن به سی‌دی‌ها به اشتباهات و نقاط ضعف درون خودم پی بردم و آگاه شدم که باید برای تغییر کردن اول از خودم شروع کنم که ابتدا باید خودم را تغییر بدهم تا اتفاق‌های خوب رخ دهد باید بپذیرم که من بسیار در ظلمت، تاریکی، ناامیدی و افکار منفی فرو رفته بودم؛ ولی کنگره به من زینب یاد داد ناامیدی، ترس و منیت از مثلت جهالت می‌آید که باید با آن‌ها بجنگم و آن‌ها را از درون خودم بیرون کنم که این کار بسیار سخت است؛ ولی کنگره باوری در ناباوری است و من مطمئن هستم که بهترین مسیر زندگی‌ام کنگره است. کنگره یعنی بهشت؛ جایی که من را به آرامش رساند. 

 

نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم) 

رابطه خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)  

ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول) دبیر دوم سایت 

همسفران نمایندگی کریمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .