تشخیص ماهیت و خواسته‌ها در هر رنگ و لباس یعنی دانایی

سیزدهمين جلسه از دور بیست و هفتم کارگاه‌های عمومی کنگره ۶۰ شعبه باباطاهر همدان به استادی راهنمای محترم مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه (دانایی، دانایی موثر و سواد) سه‌شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود. 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر، دستور جلسه امروز دانایی، دانایی موثر و سواد است قبل از اینکه درباره دستور جلسه صحبت کنم ازنگهبان جلسه تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند که در این جایگاه قرار گرفته و خدمت کنم، از تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ تشکر می‌کنم و تشکر ویژه دارم از راهنمای خودم جناب آقای کرمی که با تلاش و کوشش و تداوم آموزش‌های ایشان باعث شد که من و شماها در کنگره باشیم و به درمان و رهایی خودمان فکر کنیم و به آن برسیم.

در مورد دانایی یک حرف قشنگی تو کتاب ما هست تشخیص ماهیت و خواسته‌ها در هر رنگ و لباس یعنی دانایی اگر من تشخیص بدهم ماهیت خواسته‌ای که دارم چه هست، صد در صد می‌دانم که اینجا کجاست؟ آیا این توی ذهن خود من هست یا می‌دانم برای آن تلاشی بکنم یا نه، باید آن را رها کنم یا قید آن را بزنم و بعضی وقت می‌گوییم دانایی نمی‌دانیم که درست است یا نه و توهم دانایی به سراغمان می‌آید، انجام دادن به نفع ماست یا نه که همین توهم دانایی یکی از بازدارنده‌های حرکت ما به طرف دانایی می‌باشد، کسانی هستند که تجربه از جاهای دیگر دارند و می‌خواهند در اینجا اجرایی نمایند که جواب نمی‌دهد مثلاً نوشتن سی‌دی‌ها که جزو ارکان کنگره می‌باشد و بعضی آن را قبول ندارند سفر دومی‌هایی هم هستند که سی‌دی نمی‌نویسند به خاطر اینکه به آن دانایی نرسیدن و باعث می‌شود که ما نمی‌توانیم به آن دانایی برسیم و یا آن چیزی که مد نظر ماست به آن برسیم به خاطر اینکه بعضی وقت‌ها ما اطلاعاتی که داریم ایده آل ماست و بعضی چیزها را ایده آل خودمان می‌دانیم و این واقعیت را می‌پوشاند ما نمی‌توانیم واقعیت را ببینیم، واقعیت چیزی است که وجود دارد و در مسیر زندگی ما می‌باشد ما الان دوست داریم که فلان جور باشیم، آیا این حتماً درست است؟برای رسیدن به دانایی باید تزکیه و پالایش داشته باشیم خیلی جاها ما از جهالت و نادانی خودمان ضربه می‌خوریم و مقابل دانایی ما بوده است، ما دانایی را دانستن می‌دانیم نه سواد در کنگره به ما گفتن دانایی فقط سواد نیست دانایی اینکه ما مطالعه زیاد داشته باشیم نیست چرا که باید مطالعه هم داشته باشیم ولی کافی نیست با مطالعه کردن به آن گنجینه نقاط خودمان اضافه می‌کنیم ولی دانایی انجام دادن و کاربردی کردن است که دانایی ما را زیاد می‌کند.

استاد امین در مورد دانایی صحبت می‌کند و ما از دانایی موثر، قبل از کنگره اصلاً از آن اطلاعاتی نداشتیم و فکر می‌کردیم به طور مثال اگر در یک امتحان قبول شویم این همان دانایی است وقتی که از زندگی ما صحبت می‌کند مثال می‌زند چیزی را که می‌دانید خوب هست کافی نیست شاید خوب باشد. 

در اضلاع مثلث دانایی تفکر، تجربه و آموزش که ۳ ضلع مثلث دانایی هستند. می‌تواند یک مثلث جهالت را برای ما بسازد و تجربه‌هایی که در دوره مصرف داشتیم به طور مثال به رهجو سه ماه تاکید می‌کنیم که باید دکمه لباس خودتان را ببندید و دکمه باز نباشد باز جلوی در کنگره دکمه خودشان را می‌بندند، آنها با نفس خود می‌جنگند آقای مهندس همیشه در اول جلسه می‌فرمایند که از جهل خودمان به خدا پناه می‌بریم، نفس بزرگترین دشمن ماست و بسیار مخرب است بعضی وقت ها ما چیزهایی را می‌دانیم ولی آن دانسته ما اشتباه است و این گرانتر تمام می‌شود تا اینکه اصلاً ندانیم که چی هست، در مسیری که ما به طرف دانایی حرکت می‌کنیم یک سری مسائلی هستند که نمی‌گذارند ما حرکت کنیم جهالت، توهم دانایی و مرتبه دادن به دانایی وقتی که من بیام درجه‌بندی کنم که دانایی فلانی به این اندازه و دانایی من بالاتر است و به آن درجه بدهم ولی آن مرتبه و پله ندارد که این از بازدارنده‌هایی هست و انسان را به جهالت بر می‌گرداند.

وقتی که آقای مهندس این سه کلمه را در کنار هم آورده است دانایی، دانایی موثر و سواد منظورش این بوده که سواد برای ما کافی نیست شاید کسی که به کنگره می‌آید با سواد باشد و بهتر می‌تواند مطالب را فرا بگیرد و متوجه شود ولی گاهی اوقات برعکس آن می‌شود یعنی که منیت است می‌آید و جلوی آن را می‌گیرد به طور مثال اینکه طرف می‌گوید من سوادم بالاست، من می‌دانم و این‌ها نمی‌گذارد به آن دانایی برسد و این صحبت‌هایی که خدمت شما عرض کردم، تجربه است که از گذشته داشتیم و در کنگره داریم و خواهیم داشت این‌هاست که یک ضلع از دانایی را برای ما می‌سازد. ممنونم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ و عکس: مسافر مجتبی (لژیون سوم)

تنظیم و ارسال:مسافر محمدرضا (لژیون هشتم) نگهبان سایت