انسان زمانی که دانایی نداشته باشد تشخیص درستی نمیدهد

دومین جلسه از دوره بیست و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر حمیدرضا، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه(دانایی، دانایی مؤثر و سواد)سه‌شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حمیدرضا هستم یک مسافر. در ابتدا از نگهبان و دبیر محترمشان، لژیون یازدهم و گروه ایجنت و مرزبانی تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. یک تشکر ویژه هم دارم از جناب آقای مهندس، استاد امین، خانواده محترمشان، علی آقا اشکذری و آقا رضا که هرچه داریم از سفره این عزیزان است.
 
 اما دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» است. این دستور جلسه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا در مصاحبه‌های راهنمایی هم این سؤال از ما پرسیده شد. برای اینکه بدانیم این موضوع چقدر اهمیت دارد باید جزوه‌های جهان‌بینی استاد امین را از نشریات تهیه کنیم و حتماً مطالعه کنیم. تعریف دانایی این هست که تشخیص ماهیت خواسته‌ها در هر شکل، رنگ و لباسی.
 
اصولاً انسان زمانی که دانایی نداشته باشد در تشخیص مشکل دارد؛ مثلاً خود من بارهاوبارها اقدام به ترک نمودم، روش‌های مختلفی از جمله کمپ ترک اعتیاد، متادون درمانی، سقوط آزاد، تیمارستان و... را امتحان نمودم؛ ولی هیچ‌وقت تشخیص ندادم که کجای کار مشکل دارد؛ زیرا دانایی که نیاز بود را نداشتم پس خیلی مهم است که ما بدانیم دانایی و دانایی مؤثر چیست و روی آنها باید کار کنیم.
 
دانایی یک مثلثی است که سه ضلع به نام‌های تفکر، تجربه و آموزش دارد. تفکر چیزی است که از یک مبدأ به مبدأ دیگر است یا از یک مجهول به یک معلوم است که توسط عقل هم این تفکر انجام می‌شود تجربه هم چیزی است که همه ما تجربه کرده باشیم یا لمس کرده باشیم در حقیقت آن چیز را حس کرده باشیم؛ یعنی از طریق حس آن چیز را فهمیده باشیم و آموزش هم اگر بگویم؛ مثلاً در اعتیاد خود تفکر می‌کنی، می‌دانی که اعتیاد چیز خوبی نیست حس هم می‌کنی که چیز خوبی نیست بارهاوبارها قطع می‌کنی و دوباره مصرف می‌کنی و حس خوبی نسبت به آن نداری؛ اما آموزش لازم را ندیده‌ای و نمی‌دانی که اعتیاد باید چگونه درمان شود پس نمی‌توانی کاری به‌پیش ببری.

آموزش هم در کنگره ۶۰ توسط راهنماها و همچنین اپلیکیشن دژاکام که ما مستقیم توسط مهندس و استاد امین آموزش می‌گیریم و بیشترین بار و بیشترین بخش آموزش ما بر عهده راهنماهای عزیز ما می‌باشد. اما دانایی مؤثر یک مثلثی است که در درون مثلث دانایی قرار دارد در دانایی مؤثر باید سه ضلع مثلث با یکدیگر مساوی باشد؛ یعنی اگر یک ضلع از دیگر ضلع‌ها کوتاه‌تر باشد توان ما به‌اندازه آن ضلع کوتاه می‌باشد.
 
مثلاً ممکن است ما در کنگره باشیم آموزش‌ها وجود داشته باشد، آموزش‌های مهندس باشد، زحمت عزیزان باشد برای اینکه ما به درمان برسیم؛ اما زمانی که من در مورد آنها تفکری نکنم یا تجربه‌ای نکنم توان من برای درمان مسئله اعتیاد به‌اندازه تفکر و تجربه من است و به‌اندازه آن ضلع کوچک‌تر است شاید هم کمتر و احتمالاً نمی‌توانم درمان شوم.
 
اگر مختصر در مورد سواد هم بگویم ما یک اطلاعات داریم، یک آگاهی و دانایی. برای مثال می‌توان روان‌شناس بود؛ ولی در تیمارستان‌ها مُرد. می‌شود رئیس NGO ترک اعتیاد بود؛ ولی سیگار تو را بکُشد. می‌شود رئیس NGO بود؛ ولی خودکشی کرد پس سواد با اطلاعات و آگاهی دو چیز بسیار متفاوت است. ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر امیر لژیون ششم