در ابتدا فاقد دانایی موثر بودم

جلسه دهم از دور دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی شعبه دنا؛ با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» روز سه‌شنبه مورخ ۴ شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. خداوند متعال را شاکرهستم که بار دیگر این فرصت را نصیب من ساخت تا در کنار شما عزیزان حضور یابم و کسب علم نمایم.

 در ابتدا لازم می‌دانم از تمامی خدمتگزاران محترم که شایستگی خدمت‌رسانی را احراز کرده و این امکان را برای بنده فراهم آوردند، صمیمانه تشکر و قدردانی کنم. به ویژه از ایجنت محترم، راهنمایان ارجمند، مرزبانان گرامی و کلیه خدمتگزاران، به خصوص راهنما بزرگوارم آقا مجید، که طی حدود یک سال، زحمات بی‌شماری برای من متحمل شده‌اند، عمیقاً سپاسگزارم. امیدوارم بتوانم زحمات ایشان را جبران نمایم.

دستور جلسه امروز به موضوع «دانایی» اختصاص دارد؛ دانایی و دانایی مؤثر و سواد؛ در پایان جلسه به تشریح این موضوع خواهم پرداخت، اما پیش از آن مایل هستم نگاهی به گذشته خود بیفکنم تا فراموش نکنم در چه جایگاهی بودم و اکنون در چه مرحله‌ای قرار دارم. بنده نیز، در گذشته مصرف‌کننده مواد مخدر بودم و زندگی‌ام روز به روز رو به تباهی می‌رفت. این وضعیت به طور کامل با کمبود دانایی مرتبط است؛ من در ابتدا فاقد دانایی مؤثر بودم و عملکردی نسبت به دانسته هایم نداشتم. اگر این دانایی را داشتم، زندگی‌ام به تباهی کشیده نمی‌شد، و در این خصوص مسیری متفاوت را طی می‌کردم.

من در مصرف مواد مخدر باقی ماندم و زندگی‌ام با مشکلات عدیده‌ای همراه بود. در هر محیط کاری، به دلیل اعتیادم از سازمان، نهاد یا اجتماع طرد می‌شدم و هیچ جایگاهی نداشتم. تا اینکه خداوند توفیق حضور در کنگره ۶۰ را به من اعطا نمود. حدود ۱۷ ماه پیش پیام کنگره ۶۰ را دریافت کردم و وارد این مسیر شدم. چند سال پیش از آن هم نیز آمده بودم، اما دوام نیاوردم؛ گویا در آن زمان هنوز آمادگی لازم را نداشتم. اکنون که خداوند این فرصت را ارزانی داشت و توانستم در کنگره بمانم، آموزش‌های فراوانی کسب کردم اما مهم تر از بحث آموزش، رساندن آنها به نقطه عمل می‌باشد که در کنگره ، از آن به عنوان دانایی مؤثر یاد می شود. آموختم چگونه زندگی کنم که این نیز ارتباطی تنگاتنگ با دانایی و به کارگیری دانایی مؤثر در زندگی دارد.

در آغاز ورود به سیستم کنگره، از حال و احساس خوبی برخوردار نبودم، اما به تدریج و با شرکت در جلسات عمومی و حضور در لژیون و کار کردن سی‌دی های آموزشی، و همینطور دریافت راهنمایی‌ها و مشارکت در گفتگوها و آموزش‌های راهنما، متوجه شدم که از جامعه فاصله گرفته بودم. با آموزش‌های کنگره، آگاهی‌های بسیاری کسب کردم، از جمله دانایی مؤثر که به من کمک کرد دریابم امروز چه کاری برای من سودمند و چه کاری زیان‌بار خواهد بود. اکنون با کسب جهان‌بینی از سی‌دی های آموزشي و وادی ۱۴ که مفهوم عشق و محبت را به من آموخت، قادر به ادامه رفتارهای گذشته‌ام نیستم و تلاش می‌کنم زندگی بهتری داشته باشم. ارتکاب اعمال منفی برای من غیرممکن است، اما هر کار نیک و مثبتی که انجام می‌دهم، حال و احساس خودم بهبود می‌یابد که تأثیر آن را می‌توانم در اعضاء خانواده‌ام مشاهده کنم. اگر بخواهم درباره خوبی های کنگره ۶۰ سخن بگویم، باز هم کم است، زیرا این کنگره برای من بسیار سودمند بوده است. در ابتدا بسیاری از چیزهایی را که از دست داده بودم، به مرور زمان و به مانند مصرف دارو بازگرداندم و درمانم را به نحو احسنت انجام دادم؛ کنگره ۶۰ نیز همین نقش را برای من ایفا کرده است و به لطف آن، امروز حال و احساس بسیار خوبی دارم.

امروزه نسبت به مشکلات به آرامی و فارغ از هر گونه استرس و اضطراب اقدام میکنم در صورتیکه اگر این اتفاقات و مشکلات در گذشته برای من رخ می‌داد، قطعاً به این سادگی از این مسائل نمی‌گذشتم و با عصبانیت واکنش نشان می ‌دادم، اما اکنون با دانش و بینش کسب‌شده از کنگره ۶۰، صبورانه و با اعتماد و بردباری رفتار می‌کنم.

از خداوند سپاسگزارم بابت دانشی که در کنگره ۶۰ آموختم؛ به عنوان مثال دانشی که مرا به تفکر پیش از سخن گفتن و عمل کردن وا داشت، و به کسب علم، آگاهی و تجربه سوق داده است. تمام تجربیاتی که در کنگره به دست آورده‌ام، برای من بسیار مؤثر بوده‌اند و بابت آنها از خداوند سپاسگزار هستم.

همچنین از تمامی دوستان و عزیزانی که در کنار من هستند و به سخنانم گوش فرا می‌دهند، تشکر می‌کنم. از مهندس دژاکام نیز برای فراهم آوردن چنین بستری که توانسته‌ام در آن حضور یابم، سخن بگویم و بتوانم‌آموزش بگیرم و خدمت بکنم، نهایت قدردانی را دارم. هیچ جایگاهی بهتر از کنگره ۶۰ برای من وجود ندارد؛ تنها این محیط است که برای من سودمند بوده و توانسته مرا درمان کند و مایه سرافرازی و حال خوش من می‌باشد. پیش از ورود به کنگره، روزگار بسیار سختی داشتم، اما اکنون هر روز حال و احوالم بهتر می‌شود.

امیدوارم توانسته باشم خدماتی که دیگران برای من انجام داده‌اند را جبران کنم، به ویژه در لژیون سردار که بتوانم در لژیون سردار خدمت نمایم. در آخر از اینکه به سخنانم گوش فرا دادید، سپاسگزار هستم و تلاش می‌کنم به بهترین نحو در مسیر خدمت و درمان گام بردارم. متشکرم.

تایپ: مسافر عباس لژیون پنجم، مسافر صادق لژیون پنجم 

ویرایش: راهنما محترم مسافر مجید

بازنگری و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم