چهارمین جلسه از دورهی سیزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دلیجان، با استادی راهنمای تازه واردین مسافر عباد،نگهبانی مسافر رضا، و دبیری همسفر پیمان، با دستور جلسه: "دانایی، دانایی موثر، سواد "، شنبه ۱ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان، عباد هستم، یک مسافر؛ از گروه مرزبانی، ایجنت محترم شعبه آقامحمد و نگهبان عزیز سپاسگزارم که امروز اجازه دادند در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم. خداوند را شاکرم که در جمع شما بزرگواران حضور دارم.
در مورد دستور جلسۀ «دانایی،دانایی مؤثر و سواد» باید بگویم که در جزوه جهانبینی به خوبی توضیح داده شده است. دانایی سه ضلع اصلی دارد: تجربه، تفکر و آموزش. تفکر، حرکتی است که از مجهول به معلوم یا از یک مبدأ به مقصدی دیگر صورت میگیرد و توسط عقل انجام میشود. تجربه، رویدادی است که آن را لمس میکنیم و از طریق حسهایمان به اجرا درمیآوریم. آموزش نیز از افرادی دریافت میشود که مسیری را پیمودهاند و درستی یا نادرستی آن را آزمودهاند و اکنون آن را به ما انتقال میدهند.

همه چیز بر مبنای حس انجام میشود. اگر حس ما منفی باشد، نیروهای منفی به سمت ما میآیند و باعث توقف دانایی میشوند. دانایی خالی، یک مثلث مختلفالاضلاع است که ممکن است یک ضلع آن بزرگتر از دیگر اضلاع باشد، اما دانایی مؤثر درون این مثلث شکل میگیرد. هرچه اندازه اضلاع نامتوازنتر باشد، دانایی مؤثر کمتر خواهد بود.
هدف از دانایی این است که به آگاهی برسیم و هنگام ورود به هر فضایی، حرمت و قوانین آن را رعایت کنیم. اما در مقابل دانایی، مثلث جهالت قرار دارد که شامل ترس، ناامیدی و منیت است. ترس در مقابل تفکر قرار میگیرد و آن را میخورد—همانطور که در کتاب شصت درجه آمده، تفکر خوردهشده مانند غذای فاسد غیرقابل مصرف است. وقتی قصد تجربه چیزی را داریم، ناامیدی سراغمان میآید و مانع تجربه کردن میشود. در برابر آموزش نیز منیت یا خودبرتربینی قرار میگیرد که اگر خودمان را بالاتر از جایگاه واقعیمان ببینیم، نمیتوانیم آموزش ببینیم و محدود میشویم.
برای مصرفکنندگان، دانایی مؤثر سه مرتبه دارد: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین. علم الیقین یعنی همگان میدانند اعتیاد بد است و تخریبگر است، اما برخی وارد آن میشوند. عین الیقین مربوط به افرادی است که در کنار ما قرار دارند—همسفران، پدر، مادر، همسر یا فرزند—که تحمل میکنند و رنج ما را از نزدیک میبینند. حق الیقین اما مربوط به خود ماست که مصرف مواد را با گوشت و پوست و استخوانمان لمس کردهایم.

حال برای جبران این دوران و حرکت به سمت درمان، نیروهای بازدارنده مثل ترس و ناامیدی دوباره سراغمان میآیند و قصد توقف ما را دارند. اما آیا کسانی که سواد دارند لزوماً به دانایی رسیدهاند؟ خیر. اگر چنین بود، درمان اعتیاد سالها پیش صورت گرفته بود. بسیاری مطالب تئوری میدانند، اما چون تجربه نداشتهاند، نمیتوانند خود را جای مصرفکننده بگذارند و عمق فاجعه را درک کنند. حتی پزشکان حاذق گاهی قرص یا ماده دیگری را جایگزین مواد میکنند، بدون آنکه درمان قطعی صورت گیرد.
اینجا تنها جایی است که ما به آن دانایی و آگاهی میرسیم که بتوانیم خود و خانوادهمان را از این منجلاب نجات دهیم. اول خودمان. تا وقتی خودمان را باور نداشته باشیم، به درمان و این مکان امن ایمان نیاوریم، نمیتوانیم خانواده را نیز نجات دهیم. باید مسئولیت کارهای خود را بپذیریم. وقتی آموزش ببینیم، سیدیها را بنویسیم و داروها را منظم مصرف کنیم، به حال خوش میرسیم.
همچنین باید بدانیم که ما از زحمات دیگران استفاده کردهایم و حالا نوبت ماست که برای دیگران خدمت کنیم. ورود به لژیون سردار شاید در ابتدا همراه با قضاوت باشد—که این پول کجا میرود—اما پس از یکدو بار حضور میفهمیم که فراتر از این حرفهاست. ما به کنگره بدهکاریم. باید خدمت کنیم تا دیگران نیز به حال خوش برسند.
ما به اینجا میآییم تا آموزش ببینیم، دیدگاهمان تغییر کند و جهانبینیمان متحول شود. انشاالله همه در مسیری مستقیم قرار بگیریم و با گذشتن از خواستههای معقولمان در راه کنگره، به دانایی مؤثر برسیم تا همه چیز را درست تشخیص داده و درست عمل کنیم.ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.متشکرم.
رهایی مسافر منصور از بند اعتیاد

رهایی مسافر علی از بند نیکوتین

عکس: مسافر محمد-لژیون یکم
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: همسفر مسعود-لژیون یکم
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
318