من هم مثل خیلی از همسفرها، سالها در کنار عزیزم با درد اعتیاد زندگی کردم؛ بدون آنکه راهی برای کمک کردن بلد باشم. گاهی فکر میکردم من هم مقصرم، گاهی هم خودم را فراموش میکردم. اما حالا که نزدیک به دو سال از ورودم به کنگره۶۰ میگذرد، میتوانم با تمام وجود بگویم که این مسیر فقط مسیری برای درمان مسافر نیست، بلکه راه نجاتی برای همسفر هم هست.
بهخصوص برای افرادی مثل من که هنوز مسافرشان سفر را در کنگره آغاز نکرده است، اینجا تنها دریچه نوری است که امید من را زنده نگه داشته و مثل درس و دانشگاه است تا یاد بگیرم که من هم باید درمان شوم، خودم را پیدا کنم و من هم حق زندگی دارم، نه فقط زنده بودن. در جلسات همسفران، برای اولین بار در عمرم، صدای کسانی را شنیدم که دردشان شبیه من بود.
کنگره۶۰ تغییرات زیادی را در من ایجاد کرد و باعث شد که دیگر مدام در استرس و نگرانی نباشم و در این مسیر عجله نداشته باشم. خودم را بهتر شناختم و فهمیدم که زندگی من فقط درگیر اعتیاد مسافرم نیست و من هم حق رشد دارم و مهمتر از همه یاد گرفتم که عشق یعنی حمایت بدون دخالت؛ یعنی رها کردن با محبت، نه با قهر.
پیامی که کنگره برای من به عنوان همسفر دارد این است که همسفر کسی نیست که فقط کنار مسافر باشد؛ همسفر کسی است که خودش هم در سفر رشد و آگاهی قدم بردارد.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
72