دانایی، دانایی مؤثر و سواد سه واژهای هستند که در قالب مثلث دانایی بررسی میشوند. ابتدا به تعریف دانایی میپردازیم، دانایی به معنا توانایی تشخیص خوب از بد، درست از نادرست و یا به عبارتی قدرت تشخیص ماهیت خواستهها (چه معقول و چه نامعقول) در هر رنگ و شکلی که باشند. استاد امین در سی دی دانایی عنوان کردند: «بسیاری از مشکلاتی که برای انسانها به وجود میآید بهخاطر این است که قدرت تشخیص ندارند، اگر انسان بفهمد ماهیت یک چیزی درست است یا غلط بسیاری از مسائل حل میشوند.» بهعنوانمثال: اگر ماهیت اعتیاد را بفهمد شاید نتواند آن را درمان کند؛ اما میتواند تخریب آن را کم کند، برای اینکه به قدرت تشخیص برسیم لازم است دانایی خود را بالا ببریم.
حال این سؤال پیش میآید که چطور میشود دانایی خود را رشد داد؟ یا دانایی چگونه به وجود میآید؟ دانایی مثلثی است که از ۳ ضلع تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است. اگر انسان میخواهد در کاری توانا و مسلط شود باید بداند که تفکر قدرت مطلق حل نیست باید در کنار تفکر، آموزش و تجربه را کسب کند. مطلب بسیار مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که در برابر مثلث دانایی مثلث جهالت با ۳ ضلع ترس، ناامیدی و منیت قرار دارد. هر انسانی برای اینکه به دانایی برسد لازم است از مثلث جهالت عبور کند و به تعادل و قدرت تشخیص برسد.
حال به تعریف دانایی مؤثر میپردازیم: دانایی مؤثر هم مثلثی است که اضلاع آن همان تفکر، تجربه و آموزش است؛ اما تفاوتی که با دانایی دارد این است که هر ۳ ضلع آن با یکدیگر برابر است؛ یعنی هر ۳ ضلع بهموازات هم رشد میکنند. تفاوت دیگر اینکه دانایی مؤثر؛ یعنی آن بخش از دانایی که فرد بتواند دانستهها را در زندگی به کار ببرد، بسیاری از ما مطالب زیادی را میدانیم؛ اما در عمل نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم بهعنوانمثال همه ما میدانیم پرخوریکردن مضر است؛ اما تا زمانی که این دانایی در عمل ما تأثیر نگذارد و به پرهیز منجر نشود این دانایی، دانایی مؤثر نیست.
بهعبارتدیگر در دانایی ما مطالبی را میدانیم؛ اما توان انجام آن را نداریم؛ اما در دانایی مؤثر علاوه بر اینکه مطالبی را میدانیم توان انجامدادن آن را هم داریم. در آخر باید دانست که دانایی به سواد نیست، همانطور که در کتاب ۶۰ درجه هم مطرح شده است که دانایی به سواد نیست به لباس پوشیدن نیست به تمدن نیست؛ بلکه به انسانی اندیشیدن است.
کما اینکه خیلی از اشخاص باهوش هستند؛ اما از علم زندگی برخوردار نیستند و حتی توان انجام یک سریکارهای ساده و پیشپاافتاده را هم ندارند؛ چون همیشه به ضلع قوی مثلث دانایی خود پرداختهاند و به ضلع ضعیف خود توجهی نداشتهاند.
خیلی از افراد هم سواد بالایی ندارند؛ اما از زندگی بسیار خوب همراه با آرامش برخوردار هستند. سواد؛ یعنی اینکه انسان در یک موضوع خاص یک سری اطلاعات و آگاهی دارد؛ ولی ماهیت خیلی از مسائل را نمیداند، به عبارتی علم؛ یعنی کلید و دانایی؛ یعنی اینکه دانست کجا از این کلید استفاده کرد. در کنگره ۶۰ یاد میگیریم که هدف اصلی افزایش دانایی مؤثر است نه فقط افزایش سواد و دانایی تئوری، سواد و دانایی هر دو ارزشمند هستند؛ اما بدون تبدیل دانایی به دانایی مؤثر نمیتوانیم به حال خوش و آرامش برسیم، پس همیشه باید از خود بپرسیم که آیا آنچه میدانم در زندگی اجرا میکنم یا فقط در ذهن خود نگه داشتهام؟
در نهایت دانایی مؤثر پلی است بین دانستن و عملکردن. به امید اینکه بتوانیم دانایی و آگاهیهایی که با آموزشهای ناب کنگره کسب میکنیم به دانایی مؤثر تبدیل کرده و در زندگی خود کاربردی کنیم.
منبع: سیدی دانایی مؤثر، جزوه جهانبینی ۱ و کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
87