زمانی که تصمیم گرفتم تا دلنوشتهای راجعبه لژیون سردار بنویسم با خود گفتم که از کجا شروع کنم؟ تمام درسهای استاد سردار زیباست و هر کسی به نوبه خود از استاد سردار چیزی ستانده است. بزرگترین درسی که کنگره۶۰ به من داد،، بخشندگی بود؛ این درسی بود که تا قبل از ورودم به کنگره هزاران بار نامش را شنیده بودم ولی هیچوقت با جان و دل از آن یاد نکرده بودم و چیزی به کسی نبخشیده بودم، ولی ماجرای سرداری شدن با همه چیزهایی که دیدم و یاد گرفتم فرق میکرد.
یک حس نابی که با تمام وجود و از قعر قلبم بر میآمد و چنان شوقی را در وجودم زنده میکرد که انگار جانی دگر مییافتم. از خود خرسند بودم، نه برای اینکه قدرتمطلق سریعالحساب است و پاداش بخشندگی من را به سرعت، جبران خواهد کرد، نه، هرگز اینگونه تفکری نداشتم، چون میدانستم در جایی دیگر، جبران شده است که من امروز با خیال آسوده و آرامشی وصفناپذیر روی صندلی کنگره۶۰ نشسته و از آموزشهای ناب لذت میبرم. آری، بخشندگی ما، زکات رهایی ما از تمام بندهایی بود که هر کدام مانند زنجیری محکم، دست و پاهای ما را بسته بودند.
خداوند را سپاسگزارم که این موهبت بخشندگی که یکی از صفات خویش است را در وجود من نیز قرار داده تا از باده ناب آن بنوشم و سرمست شوم. خدای مهربان و عزیز خود را شاکرم که به من اجازه خدمتگزاری در کنگره۶۰ را داد تا بتوانم آجری باشم بر بنای عظیم کنگره تا این بنا پیوسته در حال توسعه و شکوفایی باشد. همانگونه که دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما هم بکاریم تا آیندگان ما از آن استفاده کنند.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم) رابط خبری
ویرایش: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
28