جلسه یازدهم از سری پنجاه و ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی سلمان فارسی به استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر هوشنگ با دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من در روز پنجشنبه 30 مرداد ماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
.jpeg)
سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم بابت اینکه امروز در خدمت شما عزیزان قرار گرفتم، طبق روال پنجشنبهها دو دستور جلسه داریم، که دستور جلسه اول وادی ششم و تاثیر آن بر روی من و دستور جلسه دوم پنجمین سال تولد آقا مهدی عزیز که در اسرع وقت به آن میپردازیم. اگر بخواهم از تجربه خود مطلبی را بیان کنم باید بگویم، عقل مانند یک کیسه پول میماند که هر چه درون کیسه بریزید همان را برداشت مینمایید و خوراک عقل، دانایی، آگاهی و اطلاعات درست میباشد. هنگامیکه به انسانها توجه مینماییم برای رشد و تکامل خود به دنبال تقلید میروند درصورتیکه همیشه تقلیدها درست نیست بلکه گاهی اشتباه به نظر میرسد.
قبل از اینکه وارد کنگره60 بشوم به ترک اعتیاد اطرافیانم توجه مینمودم و با خود میگفتم عدهای از آشنایان و اطرافیان در کمپ و عدهای توسط مصرف متادون، اعتیاد را درمان نمودند اما به درون آنها که پر از یاس و نامیدی هرگز توجه نمینمودم تا اینکه برای درمان خود وارد کنگره60 شدم و فرمان عقل را اجرا نمودم، این را به خاطر داشته باشید در کنگره60 فرمان عقل دستور راهنما میباشد و پس از مدتی که در کنگره60 سفر مینمودم فراموش کردم یک وعده از داروی خود را مصرف نمایم، این مطلب را باراهنمای خود در میان گذاشتم و ایشان فرمودند تابهحال توجه نمودی که مصرفکننده فراموش کند مواد مخدر خودش را مصرف نکند چه اتفاقی رخ میدهد؟ و آنجا بود که از اوج ناباوری به باور واقعی رسیدم و با گوشت و پوستواستخوان خود درمان واقعی را در کنگره60 حس نمودم و بابت این عمل عظیم خداوند را شاکر و سپاسگزارم.
در حال حاضر مطلبی در ذهنم خطور نمود و مهم دانستم که بیان نمایم، عده بسیار زیادی فرامین کنگره 60 را که در زمینه لژیون جونز، مصرف سیگار، حضور در استخر و پارک میباشد را رعایت نمینمایند وگرنه آگاهی ما باید بیشتر از اینها و پیشرفتهتر باشد. انشالله که فرامین کنگره60 را بهصورت دقیق انجام بدهیم و به رهایی باکیفیت برسیم. آقای مهندس دژاکام در پاراگراف آخر وادی ششم بسیار زیبا فرمودهاند: از فرماندهی نفس اماره تا رسیدن بهفرمان عقل ازنظر مکانی یک مو فاصله است ولی ازنظر زمانی هزاران سال به طول میانجامد. به این منظور است که نفس اماره و عقل، هر دو در، کالبد و جسم انسان کنار همدیگر قرار دارند، ولی اگر بخواهم نفس اماره را دست بگیرم و به عقل خود تحویل بدهم ازنظر زمانی هزاران سال طول میکشد.
ما اگر با آموزشهایی که در کنگره60 دریافت مینماییم نفس و عقل میشناسیم. چند روز پیش با آقای حکیمی صحبت میکردم گفتم آقا اینکه میگویند یک سال آموزش در کنگره60 برابر است با صدسال و یک دوره حیاتی آن چیست؟ آیا درست میباشد؟ ایشان در جواب گفتند: آری برای افرادی است که در تزکیه و پالایش میباشند و از ضد ارزشها دوری مینمایند. انشاءالله که بتوانیم فرمان نفس اماره را در دست بگیریم به عقل خود تحویل نماییم.
دستور جلسه دوم:
(1).jpeg)
خیلی خوشحالم که بهواسطهی تولد آقا مهدی توانستم در این جایگاه قرار بگیرم روزهای اول ورود ایشان به کنگره 60 را کاملاً به خاطر دارم، تولدها ویترین کنگره 60 است و باید سفر اولیها آموزش بگیرند اگر یک نفر توانست همه میتوانند به رهایی برسند، درمان یک سرماخوردگی را پزشک نمیتواند تضمین کند اما بسیاری از مشکلات انسانها در کنگره 60 حل میشود. زمانی که آقا مهدی سفر اول بود به علت بیماری صرع در کنگره 60 تشنج کردند اما بعد با سفر D.S.T مشکل ایشان حل شد و حالشان هم خوب است در ادامه به همراه همسفرشان راهنما شدند و در کنگره 60 درحال خدمت هستند.
آقای مهندس دژاکام میفرمایند: ما هیچوقت نمیتوانیم در ذات خداوند جستجو کنیم که بفهمیم خداوند چه کالبد، رنگ، یا چه ظاهری دارد. هیچکس نمیتواند خداوند را در ذهن خودش تصور کند چون خداوند ضدی ندارد و ما نمیتوانیم او را ببینیم ولی صفات خداوند را هرکسی میتواند در خودش تجلی بدهد خداوند ستارالعیوب است و ماهم میتوانیم ستارالعیوب باشیم خداوند بخشنده است و ما میتوانیم بخشنده باشیم. وقتی انسان یاد خداوند دردرونش جایگزین میشود مانند فردی که عاشق شخصی است دائماً در ذهنش او را تصور میکند شاید بعضی از رهجویان کنگره 60 راهنمایان را در ذهن خودشان دائماً میبینند. در پایان سفر اول پیوند محبت و عشق با خداوند برقرار میشود.

اعلام سفر مسافرمهدی: آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره، الکل رهایی پنج سال و پنجاه روز ورزش والیبال، شنا
آرزوی مسافر مهدی: جهانی شدن کنگره 60
سخنان مسافر مهدی:
شکرگزار خداوند هستم که توانستم این جایگاه را لمس کنم و پنج سال رهایی خود را جشن بگیرم از ایجنت و مرزبانی در قسمت همسفران و مسافران تشکر میکنم از راهنمای خود امیراقا و از راهنمای همسفرم خانم زهرا تشکر میکنم که از تهران تشریف آوردند و قبول زحمت نمودند. از صمیم قلب بسیار خوشحال هستم که پنج سال رهایی خود را جشن میگیرم و در این جایگاه قرار دارم. قبل از این که به کنگره60 جهت درمان بیایم هیچگاه در خود نمیدیدم یک لحظه بتوانم بدون موادمخدر زندگی کنم، اتفاق بزرگی برای من افتاد و بابت این مسئله از خدای خود سپاسگزارم.
اگر بخواهم از دوران مصرف خود بگویم من هم مثل بقیه مصرف کنندگان مواد مخدر حال بد و خرابی داشتم زمانیکه سفر اولم را تمام کردم و به درمان رسیدم این رهایی بسیار به دلم چسبید و حالم بسیار خوب بود، امیرآقا فرمودند: اگر بخواهی این حال خوش برایت بماند و قدردان خداوند باشی باید خدمتگزار باشید، جایگاههای خدمتی را شروع کردم و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی میباشم، خدا را شکر خیلی حالم خوب است و متوجه شدهام باید انسانها را دوست داشته باشم، انسانهایی هستند که من آنها را دوست دارم و آنها هم من را دوست دارند و قلب من برای آنها میتپد و قلب آنها هم برای من میتپد، البته در صور آشکار یک قلب کوچک است یک قلب بزرگ و یک قلب بزرگتر اما در صور پنهان مانند دریا هستند، زمانی که از سر کار برمیگردم منتظرم تا همسفرانم را ببیننم و میدانم آنها هم منتظر من هستند و این واقعا خیلی نعمت بزرگی است که نصیب من شده است.
یک تبریک خدمت همسفرم که توانستند جایگاه راهنمایی را لمس کنند و در تقویت پایه های مالی کنگره60 هم توانستیم شرکت کنیم. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از امیرآقا راهنمای خوبم بسیار سپاسگزارم، از راهنمای درمان سیگارم علی آقا رحیمی و از راهنمای همسفرم خانم زهرا و خانم الهه تشکر میکنم، از تمامی همسفران تشکر میکنم، باید به همسفران کنگره60 مدال لیاقت، مدال صبوری و جایزه نوبل داد و تمام صفات بارز و شاخص که یک انسان دارد را به همسفران جایزه داد که این قدر صبور هستند چه قبل از ورود به کنگره60 که در تاریکی بودیم و چه امروز که در کنگره60 حضور داریم. از مسافران لژیون پنجم و مسافران پارک شهدای شهرداری که استادان من هستند و به من آموزش میدهند تشکر میکنم، از تمامی مسافران و همسفران نمایندگی سلمان فارسی تشکر میکنم، با یک شعر از مولانا صحبتهایم را تمام کنم، میفرمایند: یک لحظه به داغم میکشی یک لحظه به باغم میکشی پیش چراغم میکشی تا باز شود چشمانم
سخنان راهنمای همسفر، همسفر زهرا:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر پنجمین سالروز رهایی مسافر آقا مهدی را در راس به بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان که این مسیر را برای ما مهیا کردند و در ادامه به مسافر امیر و همچنین خود آقا مهدی تبریک میگویم به راهنمای خانم فاطمه سرکار خانم الهه خود خانم فاطمه تبریک عرض میکنم و همچنین به برکتهای که در زندگیشان هستند خانم نرگس و نوید عزیز بسیار تبریک عرض میکنم اگر همکاری این عزیزان نبود این دو بزرگوار نمیتوانستند بهراحتی به رهایی برسند و در مسیر کنگره ۶۰ خدمتگزار باشند، همسفران میتوانند این حال خوش و این حس را تجربه کنند.
من اگر بخواهم به یک باره تغییر پیدا کنم قطعاً نمیتوانم و شکست خواهم خورد برای اجرای حکم عقل مسلم است که باید یک سری بها پرداخت شود و آقای مهندس دژاکام در سیدیها به این موضوع اشاره کردهاند برای این کار باید همسفر و مادر خوبی باشم، خانم کماندار فرمودند: سختیها کالبد من را برای نیروهای منفی غیرقابل نفوذ میکنند اگر من همین را سرلوحه کار خود قرار دهم و سختیها را باجان دل بپذیرم میتوانم به حال خوش برسم.
سخنان همسفر فاطمه:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم به دلیل اینکه در زمان حیات آقای مهندس دژاکام در کنگره۶۰ حضور دارم. از اینکه من هم مسافر دارم خداوند را شاکرم زیرا اگر مسافرم نبودند من فاطمه هم در کنگره 60 حضور نداشتم اگر بخواهم شکر کنم نمیدانم به چه میزان زمان احتیاج است درواقع زبان قادر به شمردن برکتهای کنگره 60 نمیباشد. خانواده از مصرفکننده بودن آقا مهدی اطلاعی نداشتند و فقط میدانستند که من و آقا مهدی به کلاسهایی میرویم و زمانی که در کنگره 60 بودم تمامی وظایف من را خانواده انجام میدادند. مادرم از بیماری سرطان فوت کردند و رسالت بزرگی بر گردن فاطمه شکل گرفت. آقای مهندس دژاکام میفرمایند: هرجایی که نیاز به خدمت کردن باشد و حتی اگر چند روز در مسیر باشم بایستی این خدمت را انجام دهم زیرا کنگره 60 به جهت نجات انسانها از اعتیاد فعالیت میکند در ضمن در مورد خیلی از بیماریهای لاعلاج دیگر هم تحقیقات جامعی انجام میدهد.
پس حضور هر یک از ما و نشستن بر روی این صندلیها رسالتی بزرگ به گردن ما میگذارد و این رسالت درمان سیگار و اعتیاد نمیباشد بلکه باید به انسانهای دردمند مثل خودتان کمک کنید و ما همسفران وظیفهداریم که تکیهگاه و پشتوپناه مسافری باشیم که تصمیم حرکت کردن در کنگره60 را دارد. بایستی بدانیم که به چه شکل حرکت کنیم و در پایان از مهدی عزیز سپاسگزار هستم و خداوند را به خاطر وجود شما در زندگیام شاکر هستم و برای همه عزیزان بهترینها را آرزومندم، از اعضای لژیون 12 هم بسیار سپاسگزار هستم که به من کمک کردند که خودم را پیدا کنم.
سخنان همسفرنرگس:
اول از خداوند متعال متشکرم از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم از راهنمای پدر و مادرم تشکر میکنم و به پدر و مادرم خدا قوت میگویم.
سخنان همسفرنوید:
از راهنمای پدرم امیر آقا و راهنمای مادرم همسفر خانم زهرا تشکر میکنم.
پیام OT:
با توجه به اینکه کلینیک نیکنام تغییر مکان داده است رهجویان جهت دریافت دارو از تاریخ 1404/06/03 به نشانی چهارراه سپهسالار جنب بانک رفاه بن بست شماره1 شکوفه کلینیک ترک اعتیاد دکتر نیکنام مراجعه نمایند.
نگارش: گروه مسافران سایت
عکاس: مسافرعلی جعفری لژیون23
کاور: مسافر ابراهیم کاظمی لژیون 8
ویرایش: گروه خدمتگزاران سایت
تنظیم: مسافر امیر مصطفایی لژیون 21
از طرف خدمتگزاران سایت تقدیم نگاه زیبایتان
- تعداد بازدید از این مطلب :
463