با ورود به کنگره۶۰ به آرامش رسیدم

مواد مخدر تمام دل‌خوشی‌های انسان را از بین می‌برد. من در بهترین زمان از زندگی‌ام بودم، زمانی که دختری با هزار امید همسر خود را انتخاب می‌کند و به خیال خود خوشبخت‌ترین زن روی زمین است. متأسفانه این خوشی برای من نبود و در دوران نامزدی متوجه شدم که همسرم مصرف‌کننده است، آرزوهایی که در سر داشتم یک‌دفعه خراب شدند. حس‌های فرد مصرف‌کننده کار نمی‌کند و بسته می‌شود. نمی‌دانستم چه کار کنم، به زمین و زمان ناسزا می‌گفتم و از خداوند شاکی بودم که چرا چنین زندگی‌ را برای من فراهم کرده است. خانواده من مدام سرکوب می‌زدند که چرا با فرد مصرف‌کننده زندگی می‌کنی، می‌گفتند تو برای خودت آینده‌ای نداری و باید همیشه در حسرت و اندوه زندگی کنی. خلاصه اینکه زندگی شیرین من تبدیل به زندگی تلخ شد.

خوشبختانه با کنگره۶۰ آشنا شدیم، اصلاً فکر نمی‌کردم که اعتیاد درمان شود و ناامید بودم. همیشه افسوس می‌خورم که چرا از زندگی خود لذت نبردم. هربار که می‌خواستم از همسرم جدا شوم، نشد. انگار این رسالتی بود که من باید آن را تمام می‌کردم. با ورود به کنگره۶۰ با کسانی روبه‌رو شدم که مانند من درد و رنج بسیاری کشیده بودند. بسیاری از همسفران، مسافرانشان سفر نمی‌کردند؛ ولی آن‌ها قوت قلب و اراده‌ قوی داشتند و همین باعث شد که من عاشق کنگره۶۰ و ماندگار شوم.

کنگره۶۰ مکان مقدسی است که هر کسی با ورود به این مکان به آرامش می‌رسد. مسافر من سفر خوبی داشت، فرمان‌بردار بود و به رهایی رسید. او حال بسیار خوبی دارد، خدمتگزار است و یک ماه دیگر تولد یک سال رهایی ما است. به نظر من انسان باید خواسته داشته باشد و کفش‌های آهنی بپوشد تا به رهایی برسد. سفر‌ اولی‌ها راه سختی در پیش دارند؛ ولی اگر خواسته داشته باشند و فرمان‌بردار باشند، این راه سخت را به راحتی طی می‌کنند.

از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند، از راهنمای مسافرم بسیار تشکر می‌کنم و مدیون زحمات ایشان هستم و از راهنمایان خودم همسفر نازنین و همسفر سونا تشکر می‌کنم و همیشه دعاگوی آن‌ها هستم.

نویسنده: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم)

تایپ: رابط خبری همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم)

ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم) دبیر سایت

همسفران نمایندگی کاسپین قزوین