هر روز که میگذرد آرامش بیشتری میگیرم و ضد ارزش وجودیام کمتر میشود. قبل از ورودم به کنگره با دنیا بیگانه بودم، اصلاً نمیتوانستم تصمیم درستی بگیرم و هیچگاه نمیتوانستم به صدای عقلم گوش فرا دهم که چه میگوید؛ چه برسد به اینکه حرفش را جدی بگیرم و اجرا کنم. خود را مثل یک زندانی تصور میکردم که اجازه هیچ کاری به او نمیدهند؛ نه اجازه آموزش به خود میدادم و نه ارزش برای موجودیت خود قائل بودم. همه چیز را نظارهگر بودم اما دریغ از یک نگاه به خود، در ناباوری مطلق گرفتار بودم.
به لطف خداوند در تاریکیها فرو رفتم تا روشنایی اکنونم را قدر بدانم و از آن لذت ببرم. با آموزشهای کنگره قلبم آرام میگیرد و هر روز به خودم نزدیکتر میشوم. خط به خط مطالب در بند بند وجودم مینشیند و مرا آگاهتر از قبل میکند. سپاس خداوند مهربان که مرا لایق این راه و حس و حال دانست. برای همه کسانی که خودشان را گم کردهاند، هدایت به این مسیر را از قدرت مطلق خواستارم.
نویسنده: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه( لژیون هفتم)
ویراستار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون بیست وچهارم)
ارسال: همسفر عالیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
178