نهمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم از کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک با استادی مسافر محسن، نگهباني مسافر رضا و دبیری مسافر حبیب با دستورجلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» سهشنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
«در ادامه مراسم اهدای شال مرزبانان دوره جدید برگزار گردید.»
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محسن هستم، مسافر.
پیش از هر چیز از همه عزیزانی که فرصت خدمت را در این جایگاه به من دادند سپاسگزارم. همچنین از جناب مهندس و خانواده محترمشان برای فراهم کردن این بستر ارزشمند، و از راهنمای عزیزم که هرچه دارم از اوست و هرگز نمیتوانم محبتهایش را جبران کنم، صمیمانه تشکر میکنم.
به مرزبانهای دوره جدید تبریک میگویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم. همچنین خدا قوت به مرزبانهای دوره قبل، و تبریک ویژه به آقا غلامرضا به مناسبت دریافت شال راهنمای تازهواردین. امیدوارم در این مسیر بدرخشند.
و اما در مورد دستور جلسه: «حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا کنیم.»
قبل از ورود به کنگره تصور میکردم عقل همان مغز است؛ هر اشتباهی که رخ میداد به گردن عقل میانداختیم. اما در کنگره و با آموزشهای جهانبینی و صور پنهان فهمیدم که عقل و مغز دو مقوله جدا از هماند؛ عقل جزو صور پنهان است و مغز جزو صور آشکار. مغز در حقیقت مجری دستورات عقل است.
برای رسیدن به فرمان عقل، باید ابتدا زبان آن را بشناسیم. زبان صور پنهان، زبان عقل و جهانبینی است. بنابراین شناخت عقل بدون شناخت جهانبینی ممکن نیست. همانطور که استاد امین در جزوات «جهانبینی کاربردی» اشاره کردهاند، صرف دانستن کافی نیست؛ باید آموختهها را بهکار بگیریم.
عقل ذرهای از خداوند و راهنمای درونی ماست تا بتوانیم در این جهان به درستی زندگی کنیم. همانگونه که در سفر نیاز به راهنما داریم، در زندگی نیز بدون عقل و فرمانهایش راه به جایی نمیبریم. برای رسیدن به فرمان عقل، باید از مدل «قلعه عقل» عبور کنیم.
در این مدل، سربازان اطراف قلعه نماد دانایی ما هستند. اگر دانایی کافی نداشته باشیم، ورود به مسیر فرمان عقل ممکن نیست. از سوی دیگر، حسهای ما باید تزکیه و پالایش شوند. بهقول آقا حبیب، عقل مانند قاضی است که حسها پروندهها را به او میرسانند و او بر اساس اطلاعات درست یا غلط، فرمان صادر میکند.

رسیدن به فرمان عقل یکشبه و فوری اتفاق نمیافتد. این مسیر از امور کوچک آغاز میشود و نیازمند صبر، تلاش، تحمل سختیها و گذر از پیچوخمهای فراوان است تا بهتدریج ساختاری به نام «حکم عقل» در ما شکل گیرد و بتوانیم هر فرمان درست را اجرا کنیم.
خدا را شکر میکنم که معلمانی چون جناب مهندس، استاد امین و راهنمایان دلسوز داریم که آموزشها را موشکافانه در قالب سیدی و جلسات در اختیار ما میگذارند. به باور من، رشد علمی کنگره از سرعت نور هم فراتر است و همین رشد به من نشان میدهد کجای مسیر قرار دارم و چگونه میتوانم با کمک لژیون سردار بسیاری از مشکلاتم را حل کنم.
ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
در ادامه توجه شما را به سخنان گوهر بار دیدهبان محترم آقای کامران شریفیان در مراسم اهدای شال مرزبانان دوره جدید جلب میکنیم:

سلام دوستان، کامران هستم؛ یک مسافر.
خیلی خوشحالم که در ساختمانی بسیار زیبا ـ که مالک آن خودمان هستیم ـ شما را ملاقات میکنم.
برای آبادانی این مکان، شما بودید که تلاش کردید و باعث شدید چنین بنای زیبایی ساخته شود. حضور شما در اینجا نشانهای از همان تلاش است؛ شما نشستهاید و دیگران میآیند، شما را میبینند و مشتاق میشوند که در این مکان حضور پیدا کنند.
از آقای منصور پرسیدم: «آمار مسافران شما چقدر است؟» ایشان فرمودند: N نفر. گفتم: «ماشاءالله! اینجا مثل یک کلانشهر است.» قطعاً افراد زیادی هستند که طالب حضور در اینجا میباشند، اما حتی اسم آن هم به گوششان نخورده است. بسیاری از انسانها مایلاند راه را پیدا کنند.
در کنگره، هر یک از شما یک نشانهاید؛ نشانهی راه. این نشانه فقط راهنماها نیستند، بلکه شما هم که روی این صندلیها نشستهاید، میتوانید نشانهی راه باشید. تکتک شما میتوانید به انسانها آدرس بدهید، و چه آدرسی بهتر از «حال خوش». نیازی نیست آدرس خطی و لفظی بدهیم؛ حال خوب شما خود میتواند بهترین نشانه و آدرس باشد.
اگر این علم و دانشی را که توسط جناب مهندس فراهم شده و بهوسیلهی راهنماها به ما منتقل میشود، بهدرستی روی خودمان اجرا کنیم، قطعاً میتوانیم تأثیرگذار باشیم؛ برای آیندگان و کسانی که هنوز ما را نمیشناسند و در جستوجوی راه هستند، میتوانیم یک استاد و نشانهی خوب باشیم.
امروز میبینید که در جاهای مختلف و سایتهای گوناگون، عدهای ادعا میکنند کارشان درست است؛ اما کمتر کسی باور میکند. اینها همچون رنگی هستند که دیگر برای انسانها جلوهای ندارد. هرچند کم پیش میآید کسی در دام آنان بیفتد، اما در کل نباید نسبت به این موضوع بیتفاوت بود.
من بیست سال است که در کنگره حضور دارم. فردی بودم که مصرف سنگینی داشتم، از نظر مالی مشکلی نداشتم و فکر میکردم حال خوبی دارم. اما وقتی به کنگره آمدم، دیدم کسانی که اینجا هستند حالشان بسیار بهتر از من است. تنها چیزی که مرا در کنگره ماندگار کرد، دیدن حال خوب و خوش آنها بود. وقتی میدیدم افرادی با مصرف زیاد مواد، بعد از هفت ـ هشت ماه حالشان خوب شده و چهرهشان باز شده است، با خودم میگفتم: «نه، اینجا حتماً چیزی متفاوت هست.» حسم باور کرد که این مکان با جاهای دیگر فرق دارد، و همین مرا ماندگار کرد. بهعنوان تجربه میگویم: حال خوب شما میتواند بزرگترین عامل جذب انسانهای دردمند و نیازمند به این مسیر باشد.
قبلاً نمایندگی اراک در خیابان عباسآباد، ساختمانی بسیار کوچک و محدود بود. کار کردن در آن مکان، بدون امکانات اولیه، بسیار سخت بود. اما امروز با تلاش دوستان پیشکسوت و شما، چنین فضاهایی آماده شده است. از همینرو میگویم: شما تازه اول راه هستید. نباید تصور کنید که چون اراک سه شعبه دارد، کار تمام شده است. اراک ظرفیت بسیار بالایی دارد و حتی بیش از سه شعبه میتواند داشته باشد. شرطش این است که راهنمایان و خدمتگزاران گامهای بزرگتری بردارند.
وقتی انسانها قدم در مسیر خدمت میگذارند، سیستم رشد میکند. این مثل باغی است که در حال بزرگشدن است؛ باغبان مگر میتواند نسبت به باغ بیتفاوت باشد؟ اکنون نیاز است که خدمتگزاران گسترش پیدا کنند. فرصت برای رشد و خدمت بسیار است. وظیفهی ماست که آنچه از گذشتگان به دستمان رسیده، حفظ کنیم و برای آینده بیشتر تلاش کنیم.
دوستانی که تا امروز خدمتگزار این بخش بودند و حالا آن را تحویل میدهند، قطعاً با همین تفکر حرکت کردند؛ ایستادند، تلاش کردند و این مکان را آماده کردند. حالا افراد جدید میآیند. همیشه باید به یاد داشته باشیم: این کار، کار یک نفر یا فقط مرزبانان و مسئولان نیست؛ بلکه وظیفهی تکتک شماست که این سیستم رشد کند. وقتی شما رشد کنید، سیستم هم رشد میکند. وقتی کنار هم قرار بگیرید، دست در دست هم بگذارید، به هم یاری برسانید و مرزبانان را کمک کنید، خودتان رشد خواهید کرد. این رمز موفقیت است.
امیدوارم در کنار مرزبانان و راهنماها یک تیم قوی تشکیل بدهید. تصور نکنید کسی که خدمتی میکند، دنبال خودنمایی است. اگر قرار بود کار برای بَهبه و چهچه باشد، ما هنوز در همان شعبهی کوچک عباسآباد میماندیم. خیر! همهی خدمتها با دل انجام شد، و آنچه امروز میبینید نتیجهی همان خدمت خالصانه است.
خیلی از آن دوستان امروز دیگر در کنگره حضور ندارند و به زندگی خود برگشتهاند، اما اثر و نشانههایشان باقی است. آنها راه را باز کردند تا امروز شما بر روی این صندلیها بنشینید و از آموزشهای کنگره بهره ببرید. آنها نیازهای شما را برطرف کردند؛ حالا شما نیازهای آیندگان را برطرف کنید.
به همهی شما عزیزان خدا قوت میگویم.
همیشه موفق و سربلند باشید. 🌹
مطلب پایانی:
«گزارش تصویری مراسم قدردانی از مرزبانان دوره قبل و اهدای شال مرزبانان دوره جدید نمایندگی پرویناعتصامی اراک»
بهپاس زحمات و تلاشهای ارزشمند مرزبانان دورهی گذشته و بهمنظور آغاز خدمت مرزبانان جدید، مراسمی با حضور اعضای نمایندگی برگزار شد. در این مراسم، ضمن قدردانی از خدمتگزاران پیشین، شال مرزبانی به مرزبانان دورهی جدید اهدا گردید.
اکنون شما را به تماشای گزارش تصویری این مراسم باشکوه دعوت میکنیم:

.jpg)








.jpg)
.jpg)
















.jpg)

.jpg)
تایپ سخنان استاد: مسافر محمدرضا(ل ۱۲)
عکس: مسافر معین
تایپ سخنان دیدهبان: مسافرمحمد
ویراستار و تنظیم: مسافر محمد
«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
245