جلسه سوم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حسنانی به استادی همسفر معصومه، نگهبانی همسفر فیروزه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نمائیم) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲۸ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از خداوند سپاسگزارم و در ادامه از تمام عزیزانی که باعث شدند من در این مکان باشم تا بیاموزم.
دستور جلسه امروز وادی ششم است که میگوید «حکم عقل در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم» زندگی من به دو بخش تقسیم میشود. پیش از ورود به کنگره که در تاریکیهای خود بودم و بخش دوم بعد از ورود به کنگره است. تصورات من درباره لغت و واژه «عقل» متفاوت از آموزشهای کنگره بود. من تصور میکردم عقل مکانی در مغز است، جنسیت دارد و از ماده تشکیل شده است؛ اما در کنگره با دریافت آموزش، تصوراتم از عقل تغییر کرد و متوجه شدم هر چه آموخته بودم، اشتباه بود و مغز با وجود اینکه فرمانروای جسم است؛ اما از عقل کمک میگیرد. عقل یکی از فاکتورهای مهم صورپنهان است، با مرگ از بین نمیرود، آغاز و پایانی ندارد و ما آرشیوی داریم که وقتی از این دنیا میرویم با خود میبریم.
ما برای زندگی روزمره خود به عقل بسیار نیاز داریم؛ چراکه اولین صدای درون است. برای اینکه بتوانیم به صدای عقل لبیک بگوییم؛ باید خود را تزکیه و پالایش کنیم و از ضدارزشها دوری کنیم. آقای مهندس عقل کل را به خورشید و بدن انسان را به خانهای تشبیه کردند که از روزنهای نور عقل در آن تابیده میشود. هرچه روزنه بزرگتر باشد، دسترسی به منبع نور بیشتر میشود.
فرمانبرداری از عقل به معنای انجام کارهای روزمره کوچکی است که عقل فرمان میدهد و بسیار تأثیرگذار است. آقای مهندس در سیدی وادی ششم میفرمایند: «حتی عقل، روح را نیز هدایت میکند» در گذشته به دلیل وجود تاریکیها، دسترسی کمی به منبع عقل داشتم و به تبع آن روح نیز از من دورتر بود. برداشت من از جمله آقای مهندس این است که زمانیکه فرمان عقل شنیده نشود و اطلاعات عقل کم باشد، دانایی کمتر و در نتیجه روح از من دور و دورتر میشود و من با نفس اماره تنها میمانم که مدام باید به خواستههای آن پاسخ دهم. در آن شرایط حس و حال من مشخص است؛ چون اولین چیزی که قوه عقل را به حرکت در میآورد، حس است و حسهایی که در من وجود داشت، بهقدری بد بود که فرمان عقل شنیده نمیشد.
راههایی که میتوانیم عقل را وسیع و دانایی را بیشتر کنیم، یکی تجربه کردن است. آقای مهندس مثال سکو را زدند. وقتی اولین بار میخواهیم از روی سکویی رد شویم؛ مسلماً اگر نبینیم، زمین میخوریم و یا دچار کوفتگی میشویم و این اطلاعات در مغز ذخیره میشود. دفعه بعد برای جلوگیری از این اتفاق، مغز یادآوری میکند تا دچار اتفاق مشابه نشویم؛ در نتیجه عقل خود را از طریق تجربه بزرگ میکند. راه دیگر، بزرگ کردن روزنه عقل از طریق حرکت در صراط مستقیم و دوری از ضدارزشها است. همچنین، آموزش درست و صحیح روی کارکرد عقل تأثیر بسیاری دارد. من سالیان سال تحصیل کردم و قطعاً دریافتهایی نیز داشتم؛ اما آن چیزی که در کنگره آموختم برای من کاربردیتر، صحیحتر و کاملتر از آن چیزی بود که در سیستم آموزشی دریافت کردم.
به لطف خدا و کنگره، اسم من برای کمکهای اولیه درآمد و متوجه شدم عقل تا چه میزان میتواند در شرایط اضطراری یا بلاهای طبیعی به ما کمک کرد. ما با دریافت آموزشهای صحیح به تفکر درست میرسیم و در دوراهیهای زندگی تصمیمهای بهتری میگیریم؛ پس تشخیص بسیار مهم است. انشاءالله بتوانیم فرمان عقل را در زندگی کاربردی کنیم. من نیز تلاش خود را میکنم؛ چون انسان چیزی نیست جزء تلاش خود. آقای مهندس میفرمایند: «بایستی بدانیم از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره از نظر مکانی یک مو فاصله است؛ اما از نظر زمانی هزاران سال به طول میانجامد» این یعنی راه طولانی در پیش داریم و باید تلاش کنیم؛ پس آن کنیم که فرمان است.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر فاطمه، سکینه و سودابه رهجویان راهنما همسفر زهره (لژیون اول)

رهایی ۴۰ سیدی همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)

رهایی ۴۰ سیدی همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)

دریافت نشان پیمان وادی هشتم همسفر فاطمه توسط راهنما همسفر سمیه



مرزبانان کشیک: همسفر سارا و مسافر احسان
تایپیست: همسفر اسراء رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش، تنظیم و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
143