آنچه تقدیر است، به انجام میرسد؛ اما اعمال ما در خطوط تقدیر نقش بسیار مهمی دارند و به آنها شکل دیگری میدهند. اوایل زندگی با آرامش و آسایش میگذشت و همهچیز روال عادی خود را طی میکرد تا اینکه سر و کله اعتیاد پیدا شد. مسافر من برای احساس سرخوشی و لذت بهدنبال مواد نرفت؛ بلکه به دلیل بیماری که داشت، گاهی از شدت درد و برای تسکین آن مواد مصرف میکرد، غافل از اینکه روزی درگیر خواهد شد. بعد از یک سال، نهتنها دردهایش تسکین نمییافت؛ بلکه گرفتار درد و رنج اعتیاد هم شد. بسیار ناراحت بود و روزبهروز افسردهتر میشد. قبل از آن، همیشه دیگران را راهنمایی میکرد که سمت مواد نروند؛ اما حالا خودش در تاریکی فرورفته بود. بیشتر اوقات را در سکوت و فکر کردن سپری میکرد. این وضعیت برای من که شاهد تخریب او بودم، غیرقابلتحمل بود و چارهای جز صبر نداشتم. مسافرم بهدنبال راهی میگشت که بعد از ترک مواد دوباره بازگشت نکند، اذن خداوند شامل او شد و توسط یکی از دوستانش با کنگره آشنا شد. روزهای اول که به کنگره میآمد، شادی و شعف را در چهرهاش میدیدم. انرژی که دریافت کرده بود، ساعتها موجب آرامش و خوشحالی او میشد. مطمئن بود که راه درست، رفتن به کنگره است و به اصل خودش بازمیگردد. من متوجه تغییرات در رفتار و گفتار مسافرم شدم و دریافتم که مواد در این چند سال چه موهبتهایی را از زندگی ما ربوده بود. مسافرم از من خواست که به کنگره بیایم و من قبول کردم. وقتی وارد کنگره شدم، محبت و عشق را در چهره تکتک افراد دیدم. آرامش، نظم و پوشش سفید خودنمایی میکردد و به من حس بسیار خوبی دست داد، باخودم گفتم اینجا تنها جایی است که میتواند مرا از آشفتگی و بههمریختگی ذهنی خارج کند و به سمت آرامش و نشاط سوق بدهد، این بود که جذب کنگره۶۰ شدم. در اینجا متوجه شدم در مسیر عقل، همهچیز عشق است، هستی و نیستی عشق است. برای اینکه به فرمان عقل که حاکمی عادل است نزدیک شوم و صدای عقل را بشنوم، باید به سوی روشناییها حرکت کنم و در این مسیر از راهنمایم کمک بگیرم و فرمانبردار لایقی باشم. همیشه از خداوند میخواستم راهی را جلوی پای مسافرم بگذارد که بدون مشکل خاصی به درمان برسد. با ورود به کنگره۶۰ دریافتم که بهترین و بیخطرترین راه، روش DST آقای مهندس است. کنگره۶۰ علاوهبر اینکه اعتیاد را درمان میکند، نفس انسان را اصلاح کرده و او را در مسیر آگاهی و دانایی قرار میدهد تا به مراتب بالاتر برسد. امیدوارم که همیشه در زندگی از فرمان عقل پیروی کنم، راه درست و مستقیم را بروم و این را به فرزندانم نیز آموزش دهم. در جشن رهایی مسافران و همسفران همیشه اشک شوق میریختم، معنای واقعی اشک شوق را من در کنگره حس کردم و از خدا میخواستم که روزی شاهد رهایی مسافرم باشم. بعد از گذشت ده ماه، در روز رهایی استرس زیادی داشتم؛ ولی وقتی وارد اتاق آقای مهندس شدم، انگار سالها با هم آشنایی داشتیم، آرامش عجیبی حاکم بود، همهچیز آرام و متعادل بود، احساس سبکی و نشاط داشتم، رهایی در یک لحظه و خیلی زود توسط آقای مهندس داده شد.
از آقای مهندس بابت لطف، بخشندگی و محبتشان بسیار تشکر میکنم و از خداوند برای ایشان و خانواده محترمشان سلامتی و موفقیت خواستارم. همچنین از راهنمای مسافرم و راهنمای خودم که در این مسیر چراغ راه ما شدند و ما را از تاریکی به سوی روشنایی سوق دادند و بسیار زحمت کشیدند، سپاسگزارم، امیدوارم برکت این کار عظیم شامل حال آنها و خانوادههایشان شود، از دیگر خدمتگزاران کنگره۶۰ نیز صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم.
نویسنده: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول)
ویراستار: رابط خبری راهنما همسفر اسماء (لژیون اول)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
49